نام : کتاب قول الفصل فی شبهات الوهابیه
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 7

شبهه ی هفتم: هر کس مولّد را انکار کند، به آن شخص، وهابیت نسبت می دهند

شبهه ی هفتم: هر کس مولّد را انکار کند، به آن شخص، وهابیت نسبت می دهند: 
بدعتی به نام مولّد خواني و تهمت وهابیت به کسانی که آن را مردود می دانند: 
با توجه به بحثهاي پيشين اثبات شد كه توسّل جائز است ولي لازم و واجب نيست فقط چيزي كه هست اين است كه توسّل اشكالي ندارد ولي يا رسول الله ﷺ گفتن ثوابي در بر ندارد و ذكر محسوب نمی شود.
در اينجا بحثي به ميان مي آيد و آن بحث در باره ي بدعتي به نام مولّد يا مولود خواني است و در اينجا اين بحث را موشكافي مي كنيم؛ زيرا كساني كه اين عمل بدعت را انجام مي دهندكساني را كه مخالفشان باشد وهابي مي نامند و حتّي مي گويند فلان كس وهابي است؛ زيرا مولّد خواني را انكار مي كند. و اين سفسطه و غلط اندازي در بین مردم مي باشد و از اينكه بیشتر مردم با وهابيت مخالف هستند سوء استفاده مي كنند و با اين كار مي خواهند كه مخالفان خود را سركوب كنند ولي بايد بگوئيم كه هر عملي را كه از دين نباشد و آن را به دين نسبت دهند، آن عمل بدعت و هر بدعتي گمراهي و ضلالت است؛ طبق حديث رسول الله ﷺ: 
*قَالَ رسول الله صلى الله عليه وسلّم لَا يَقْبَلُ اللَّهُ لِصَاحِبِ بِدْعَةٍ صَوْمًا وَلَا صَلَاةً وَلَا صَدَقَةً وَلَا حَجًّا وَلَا عُمْرَةً وَلَا جِهَادًا وَلَا صَرْفًا وَلَا عَدْلًا يَخْرُجُ مِنْ الْإِسْلَامِ كَمَا تَخْرُجُ الشَّعَرَةُ مِنْ الْعَجِينِ. (سنن ابن ماجه ج1 ص19- مصباح الزجاجه ج1ص49- الترغیب و الترهیبج1ص45 – جامع المسانيد و المراسیل ج2ص502)
رسول الله ﷺ: الله ﷻ از صاحب بدعت، نه نمازش را قبول مي كند و نه روزه و نه صدقه و نه حج و نه عمره و نه جهاد و نه روي گرداني - توبه و یا نافله- و نه عدالت – فریضه- و خارج خواهد شد از اسلام همچنان كه موي از خمير خارج مي شود.*
*قَالَ الْعِرْبَاضُ صَلَّى بِنَا رسول الله صلى الله عليه وسلّم ذَاتَ يَوْمٍ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَوَعَظَنَا مَوْعِظَةً بَلِيغَةً ذَرَفَتْ مِنْهَا الْعُيُونُ وَوَجِلَتْ مِنْهَا الْقُلُوبُ فَقَالَ قَائِلٌ يَا رسول الله صلى الله عليه وسلّمكَأَنَّ هَذِهِ مَوْعِظَةُ مُوَدِّعٍ فَمَاذَا تَعْهَدُ إِلَيْنَا فَقَالَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَالسَّمْعِ وَالطَّاعَةِ وَإِنْ عَبْدًا حَبَشِيًّا فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَسُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ تَمَسَّكُوا بِهَا وَعَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ وَإِيَّاكُمْ وَمُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ. (مستدرک علی الصحیحین ج1ص186- سنن ابن ماجه ج1 ص15- مسند امام احمدج5ص109- سنن ابی داوود ج12 ص358)
از عرباض (رض): رسول الله  ﷺبا ما نماز خواند و بعد رو به ما كرد و موعظه كرد، موعظه اي بليغ، كه چشمان را گريان كرد و قلب ها ترسيد و كسي به ايشان عرض كرد يا رسول الله ﷺ گويا كه اين موعظه ی وداع كننده است، پس بر ما چه چيزي عهد مي كني؟ گفت: بر شماست كه تقوي پيشه كنيد و فرمانبرداري كنيد از امير خود گرچه آن امير يك بنده ی حبشي باشد، زيرا هر كه بعد از من زنده باشد زود است كه اختلافات زيادي ببيند، پس بر شما لازم است سنّت من و سنّت خلفاي راشدين بعد از من، و پس با چنگ و دندان بر آن بچسبيد و دور باشيد از محدثات - نو پيدا شده ها- زيرا هر محدثي بدعت است و هر بدعتي گمراهي.*
گفتن یا رسول الله ﷺ فقط براي برآورده كردن حاجت استفاده كرده می شود و اينكه بعضي آن را از ذكر الله ﷻ و قرآن نیز برتر می دانند و بين مردم احاديث دروغين می سازند و عوام را فريب می دهند، اينان بايد از الله ﷻ بترسند و من يكي از احاديث دروغ اين عده را كه به وسيله ي برادرم از كسي دريافت كرده ام، اشاره می كنم: 
برادر بنده با یکی از دوستانش كه وی طرفدار مولود خوانی بودند، در باره ي مولّد خواني رسول الله ﷺ بحثي می كند و آن دوستش با اعتماد بر آخوندي كه وی را به این راه کشانده بود، می گويد كه احاديث فراواني درباره ي مولّد خواني وجود دارد و برادر ما نیز به ما گفتند كه اين دوست ما چنين ادّعايي دارد و بنده نیز گفتم: اينكه خيلي خوب است پس از ايشان بخواه كه يكي از آن احاديث را برايت بفرستد و برادر بنده از ايشان خواستند و جواب چنين آمد: {من قرا مولد الشريف دخل الجنة بغير حساب} (كسي كه مولد شريف را بخواند به بهشت می رود؛ بدون اينكه از وی حسابي گرفته شود) (نعوذ بالله).
اين دروغ ها براي چيست؟ و ايشان مشمول اين حديث هستند كه می فرمايند: 
*أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ تَعَمَّدَ عَلَيَّ كَذِبًا، فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ». (صحيح البخاري ج1ص51)
رسول الله ﷺ: هر آن كس كه بر من به عمد دروغي نسبت دهد؛ پس مكان خود را در آتش جهنّم مهيّا سازد.*
اينان براي اينكه كارهاي خلاف شرع و بدعت خود را شرعي جلوه دهند به هركاري دست می زنند.
اين را گفتم تا اينكه با اثبات توسّل و اعتقاد به آن، از آنجا كه مولد خواني عملی است كه چهار یا پنج قرن بعد از هجرت رسول الله ﷺ احداث شده و هيچ مبناي شرعي ندارد و بدعت است؛ بدانيد كه اعتقاد اهل سنّت و جماعت نیز همين است و هر مسلماني نیز بايد اعتقادش اين باشد؛ زيرا چگونه می توان به خود اجازه داد كه چيزي را كه از دين نيست به دين تحميل كرد و اگر گويند خوب، اين كه چيز بدي نيست فقط بزرگداشت رسول الله ﷺ است، بايد به آنها بگويم که چگونگي بزرگداشت پيامبر ﷺ را الله ﷻ و رسولش ﷺ به ما آموخته اند و احتياجي به اين قبيل كارها نيست: 
طبق اين آيه، دين به اين چيزهاي خوب شما احتياجي ندارد.
*قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ (31). (سوره آل عمران آیه 31)
بگو: اگر الله ﷻ را دوست مى‏داريد، از من- از رسول الله ﷺ- پيروى كنيد تا الله ﷻ شما را دوست بدارد و گناهان شما را برايتان بيامرزد و الله ﷻ آمرزنده مهربان است.*
 و تبعيت از ايشان همان تبعيت از قرآن و سنّت است و عمل به آن و لا غير.
 و اينكه اين كلام شما- اين كه چيز بدي نيست؛ فقط بزرگداشت رسول الله ﷺ است- ، آيا اين جمله يك دليل شرعي است؟ چون ما داريم در باره ي حكم شرعي عملی صحبت می كنيم و يا اينكه من درآوردي است؟ معلوم است كه دليل شرعي نيست و اگر قرار باشد هركس بيايد كار خود را با بدعت حسنه بودن توجيه كند كه ديگر سنگ روي سنگ بند نمی شود و هر كسي می آيد و كاري انجام می دهد و می گويد اين كه چيز بدي نيست فقط فلان است (نعوذ بالله من الجرائة علي الدين). و بايد بخاطر داشت كه: 
بدعت کاری در دین تاسیس کردن بعد از اکمال دین. و آنچه پیدا شده باشد بعد پیامبر ﷺ از قبیل اهواء و اعمال. (قاموس المحيط فصل الباء)
*قَالَ رسول الله صلى الله عليه وسلّم مَنْ أَحْدَثَ فِي أَمْرِنَا هَذَا مَا لَيْسَ فِيهِ فَهُوَ رَدٌّ. (صحيح بخاري ج9ص201- سنن ابی داوود ج12ص358 - عمدة القاری ج13ص271)
رسول الله ﷺ می گویند: هر كس در اين امر ما – دين- چيزي انجام دهد كه در آن دين نبوده پس آن كار مردود است.*
حال بدعت حسنه را کمی بازتر می کنیم.آیا دین کامل شده است یا خیر؟ آیا الله ﷻ و رسول اکرم ﷺ نعوذ بالله نمی دانستند که در آینده چنین چیزهایی می آید و به جای آن که می گفتند: *«شَرَّ الْأُمُورِ مُحْدَثَاتُهَا وَكُلُّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَكُلُّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ» (صحیح مسلم ج6ص127- سنن نسائی کبری ج1ص550-سنن ابن ماجه ج1ص17-مسند امام احمد ج4ص248 - السنن الکبری للبیهقی ج4ص447)
(بدترين كارها، نو پيداترين آن ها است و هر امر نوپيدا بدعت است و هر بدعتي گمراهي است). *در ادامه ی آن می گفتند که«اِلّا بِدْعَة الحسنه» جز بدعت حسنه؟
و رسول الله ﷺ چنين نفرموده اند بلكه هر بدعت در دين را ضلالت گفته اند.
آیا دین ما چیزی کم دارد تا با اضافه کردن این اعمال باید کامل شود؟
البته كه چيزي كم ندارد و كامل است؛ زيرا الله تعالي ميفرمايند: 
*الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا (3). (سوره مائده آیه3)
امروز دين شما را به كمال رسانيدم و نعمت خود بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما برگزيدم.*
صحابه ی کرام (رض)که بهترین انسان ها بعد از پیامبران (ع) هستند از نقطه به نقطه ی این دین عزیز بهترین استفاده ها را بردند و فقط تکیه بر قرآن و سنّت رسول الله ﷺ آنها را به بهترین درجه ها نایل کرده است و هیچ وقت احساس نکردند که در اسلام کاستی و کمی وجود دارد تا با اضافه کردن بدعتی آن کاستی را جبران کنند و ما در این دوران که نشانه های قیامت در آن آشکار است به دنبال نیاز و شهوت های خود و ضعف علم و ناتوانی خود به تحقق اعمال شیطانی خود و به دنبال کسب احترام كاذب در میان مردم هر عمل خلاف شرعی را به وجود می آوریم و متأسفانه آن را به اسلام نسبت داده و خود را از نتایج مخرّب آن مبرّا می دانیم.
*مالک یقول: «من ابتدع فی الاسلام بدعة یراها حسنه؛ زعم أن محمداً ﷺ خان الرسالة؛ لأنّ الله یقول {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ} [مائده: 3]فمالم یکن یومئذٍ دیناً؛ فلا یکون الیوم دیناً. (اعتصام شاطبی ج1 ص62)
امام مالک رحمه الله می‌گوید: “هر که در اسلام بدعتی بگذارد که آن را حسنه بپندارد، پنداشته است که محمّد ـ صلی الله علیه وآله وسلم ـ در رسالتش خیانت کرده است! زیرا الله متعال می‌فرماید: {امروز دینتان را کامل کردم} پس هر چیزی که در آن روز جزو دین نبوده است امروز نیز جزو دین نیست”* (ترجمه ی الاعتصام شاطبی ج1ص68)
بحث در مورد بدعت را به كتاب «احسان المحسن باحسان خاتم الانبياء » ارجاع مي دهيم؛ زيرا در آنجا به طور مختصر و كامل در مورد بدعات بحث شده است.
هر آن كس كه اعتقاد داشته باشد كه بدعتي صحيح است پس معلوم می شود كه دين در زمان رسول الله ﷺ كامل نشده و اينان آن را كامل كرده اند؛ در حالي كه الله تعالي می فرمايد: 
*الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ (3). (سوره المائده آیه 3)
امروز دينتان را براى شما كامل كردم و نعمت خويش را بر شما تمام نمودم و اسلام را - به عنوان‏- دين براى شما پسنديدم. پس هر كس بى آن كه متمايل به گناه باشد در - حال‏- گرسنگى - به خوردن محرّمات- ناچار گردد، بداند كه الله ﷻ آمرزنده مهربان است.*
و از گمراهي هاي اينان نیز اين است كه اصلاً مولّد را ركني از دين و مذهب قرار داده اند و معتقدند كه كسي كه اين كار را قبول نكند وهابي است و يا حتي بيرون از دين. (اعاذنا الله من هذه البدعات والضلالت وهدانا لاستقامة صراطه القيم).
أحمد بن علي بن عبد القادر، أبو العباس الحسيني العبيدي، تقي الدين المقريزي (المتوفى: 845هـ) در المواعظ والاعتبار بذكر الخطط والآثار خود گوید:
وكان للخلفاء الفاطميين في طول السنة: أعياد ومواسم، وهي: موسم رأس السنة، وموسم أوّل العام، ويوم عاشوراء، ومولد النبيّ صلّى الله عليه وسلّم، ومولد عليّ بن أبي طالب رضي الله عنه، ومولد الحسن، ومولد الحسين عليهما السلام، ومولد فاطمة الزهراء عليها السلام، ومولد الخليفة الحاضر، وليلة أوّل رجب، وليلة نصفه، وليلة أوّل شعبان، وليلة نصفه، وموسم ليلة رمضان، وغرّة رمضان، وسماط رمضان، وليلة الختم، وموسم عيد الفطر، وموسم عيد النحر، وعيد الغدير، وكسوة الشتاء، وكسوة الصيف، وموسم فتح الخليج، ويوم النوروز، ويوم الغطاس، ويوم الميلاد، وخميس العدس، وأيام الركوبات.
ترجمه: خلفای فاطميه (شيعه) در طول سال اعياد و روزهای بخصوصی را برگزار می کرده اند؛ از قبيل آخر سال و موسم اول سال و روز عاشوراء و مولد النبی ﷺ و مولد حضرت علی (رض) و مولد حضرت حسن (رض) و مولد حضرت حسین (رض) و مولد حضرت فاطمه ی زهراء (رض) و مولد خلیفه ی وقت .....( المواعظ والاعتبار بذكر الخطط والآثار (2/ 436)) 
شیخ علی محفوظ عضو هیئت کبار علماء مصر در مورد مولد گوید:
موسم هایی که به دین ربط می دهند و دینی نیستند و یکی از آن ها عمل مولد است که در شب دوازده ربیع الاول در مساجد جمع شده و صدای غنای آنان در مساجد بلند می شود و حرمت مساجد شکسته می شود. (الابداع فی مضار الابتداع ص251)مکتبه الرشد/چاپ اول/1421/ریاض.
ابن عابدین در کتاب «الرد المحتار» گوید:
وَأَقْبَحُ مِنْهُ النَّذْرُ بِقِرَاءَةِ الْمَوْلِدِ فِي الْمَنَابِرِ وَمَعَ اشْتِمَالِهِ عَلَى الْغِنَاءِ وَاللَّعِبِ وَإِيهَابِ ثَوَابِ ذَلِكَ إلَى حَضْرَةِ الْمُصْطَفَى - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ.
ترجمه: از آن قبیح تر نذر قرائت مولد در منابر است در حالی که بر غناء و لعب  مشتمل است و (با تعجب) ثواب آن را به حضرت رسول الله ﷺ اهدا می کنند. (الدر المختار وحاشية ابن عابدين (رد المحتار) (2/ 440))
أبي حفص تاج الدين الفاكهاني متوفى سنة 734 هـ، در کتاب المورد في حكم المولد گوید:
أما بعد: فقد تكرر سؤال جماعة من المُباركين عن الاجتماع الذي يعمله بعض الناس في شهر ربيع الأول، ويسمونه: المولد:
هل له أصل في الشرع ؟ أو هو بدعة وحدث في الدين ؟
وقصدوا الجواب عن ذلك مٌبيَّناً، والإيضاح عنه معيناً.
فقلت وبالله التوفيق: لا أعلم لهذا المولد أصلاً في كتاب ولا سنة، ولا ينقل عمله عن أحد من علماء الأمة، الذين هم القدوة في الدين، المتمسكون بآثار المتقدمين، بل هو بِدعة أحدثها البطالون، وشهوة نفسٍ اغتنى بها الأكالون.
ترجمه: از من در مورد عمل مولد که بعضی از مردم در ماه ربیع الاول انجام می دهند سوال شد و جواب من این است که در مورد این عمل آنان در شرع اصلی نیافتم نه در کتاب و نه در سنت و از امامان دین که مقتدای امت هستند نقل نشده است و بلکه این بدعتی است که افراد بیکار اختراع کرده اند و شهوت نفسی است که به آن شکم سیر کن ها اهمیت می دهند. (المورد في حكم المولد)
برای مزید اطلاع از آداب ذکر و ممنوع بودن بلند کردن صدا به ذکر به کتاب احسان المحسن باحسان محمد خاتم الانبیاء رجوع شود.