کتاب الکراهیه (احکام کراهت)
مسئله 1◄ نزد امام محمد (رض) آنچه مکروه است همان حرام است و دلیل اینکه به آن حرام گفته نشده، به خاطر این است که دلیل قطعی بر حرمت آن نبوده است و نزد شیخین (امام اعظم (رض) و امام ابویوسف (رض)) مکروه به حرام نزدیکتر است.
مسئله 2◄ خوردن غذا در حدی که بهوسیلهی آن از هلاک شخص جلوگیری کند فرض است.
دلیل:
زیرا اگر در این حد نخورد، خود را هلاک کرده است و خودکشی طبق آیات قرآن نهی شده است و هر کس این کار را انجام دهد گناهکار است. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص172)
مسئله 3◄ خوردن در حدی که بتواند بر ایستاده نمازخواندن و بر روزه گرفتن قادر گردد مأجور است؛ یعنی این خوردن ثواب دارد.
دلیل:
رسولالله ﷺ: برای الله تعالی مؤمن قوی محبوبتر از مؤمن ضعیف است. (المبسوط للسرخسی ج30ص265 - مسند امام احمد ج8ص420 )
مسئله 4◄ خوردن در حدی که سیر شود و قدرتش را زیاد کند مباح است.
دلیل:
الله تعالی میفرماید: چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگانش آفریده و روزیهای حلالش را حرام کرده است. (اعراف آیه 32) در این آیه روزی حلال مطلق است پس مباح است. (الکسب امام محمد ج1ص101)
مسئله 5◄ غذا خوردن بیش از این حد حرام است مگر اینکه قصدش از خوردن قدرت یافتن بر روزه باشد که این کار اشکالی ندارد.
مسئله 6◄ اگر میزبان بعد از سیر شدن به خاطر خجالت نکشیدن مهمان بخورد اشکالی ندارد.
دلیل:
رسولالله ﷺ: انسانی ظرفی بدتر از شکم پر نکرده است. چند لقمهای که با آن قوت یابد کافی است و اگر نفسش بر وی غالب شد و وادار به خوردن کرد پس یکسوم شکم برای غذا و یکسوم دیگرش برای آب و مایعات و یکسومش را برای نفس بگذارد. (سنن ابن ماجه ج4ص448 - الکسب ج1ص79 - المبسوط للسرخسی ج30ص266)
رسولالله ﷺ شخصی را دیدند که آروغ می¬کند (گاگیرمک) و فرمودند: آروغت را کم کن که گرسنهترین مردم در روز قیامت آنانی هستند که در دنیا بیشازحد سیر میشدهاند. (المبسوط للسرخسی ج30ص267 - مسند البزار ج10ص162 - المعجم الکبیر للطبرانی ج6ص268)
و دیگر اینکه زیاد خوردن وی را مریض خواهد کرد و این کار ممنوع است زیرا بهمنزله زخمیکردن خود است. (المبسوط للسرخسی ج30ص267)
متأخرین در صورت داشتن غرضی صحیح اجازه دادهاند تا فرد بیشتر بخورد. از نمونههای غرض صحیح قدرت یافتن بر روزه و برای همراهی مهمان میباشد تا وی خجالت نکشد. (المبسوط للسرخسی ج30ص267)
مسئله 7◄ استفاده از اشیائی که نقرهاندود هستند حلال است بهشرطی که موضع نقره دار را لمس کرده نشود.
دلیل:
زیرا در این نوع اشیاء، نقره تابع است و اصل این اشیاء غیر نقره هستند. پس وقتی طرف نقره لمس نشود اشکالی ندارد. (الهدایه ج4ص363)
مسئله 8◄ استعمال سنگهای قیمتی نیز حلال است.
دلیل:
ترجمه قرآن: اوست که خلق کرده برای شما هر آنچه در زمین است. (سوره البقره آیه 29) در این آیه همهچیز یعنی همه اشیاء برای انسانها هستند مگر اینکه آیهای دیگر یا حدیثی آن را حرام گرداند و از زیرمجموعهی این آیه خارج شود. (فتح باب العنایه 5ص251)
مسئله 9◄ استعمال انگشتر و سگک کمربند و زیور شمشیر نقرهای نیز حلال است.
دلیل:
رسولالله ﷺ برای خودشان انگشتری نقرهای سفارش دادند که نگینش نگین حبشی بود و بر آن سه کلمه نوشتهشده بود: «محمد رسولالله». (البنایه ج12ص110 - سنن ابن ماجه ج4ص618)
رسولالله ﷺ کمربندی چرمی داشتند که سگک و حلقههایش و دکمههایش از نقره بود. (البنایه ج12ص111 - عیون الاثر ج2ص386)
سردستهی شمشیر حضرت رسولالله ﷺ از نقره بود. (البنایه ج12ص111 - سنن ابی داود ج4ص227)
مسئله 10◄ استعمال طلا در انگشتر در حد نگین انگشتر جایز است.
دلیل:
زیرا این مقدار تابع نقره است و عفو می¬باشد. (فتح باب العنایه ج5ص162)
مسئله 11◄ انگشتر آهنی و مسی و یا سنگی حلال نیست.
دلیل:
مردی نزد رسولالله ﷺ آمد درحالیکه انگشتری آهنی داشت و رسولالله ﷺ فرمودند: چه شده است که زیور اهل دوزخ را پوشیدهای؟ و وقتی بعداً آمد انگشتری از مس زرد پوشیده بود و حضرت ﷺ فرمودند: چه شده است که بوی بت را از تو استشمام میکنم و آن مرد گفت: پس از چه انگشتر درست کنم؟ حضرت ﷺ فرمودند: از نقره و وزنش به یک مثقال نرسد. (فتح باب العنایه ج5ص163 - سنن ابی داود ج6ص281)
مسئله 12◄ مرد حق پوشیدن لباس ابریشمی را ندارد مگر بهاندازهی چهار انگشت.
دلیل:
رسولالله ﷺ در دست چپشان ابریشم و در دست راستشان طلا گرفتند و بالا بردند و گفتند: این دو بر مردان امّتم حرام است و بر زنان امّتم حلال. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص157 - سنن ابن ماجه ج4ص595)
مسئله 13◄ ابریشم را میتوان بهعنوان متکّا استعمال نمود. همچنین میتوان بهعنوان فرش استفاده نمود.
دلیل:
زیرا نهی از پوشیدن ابریشم شده است و استفاده بهعنوان متکّا یا فرش در معنای پوشیدن نیست. (الاختیار لتعلیل المختار ج4ص158)
مسئله 14◄ پوشیدن لباسی که تارش ابریشم باشد و پودش از جنسی دیگر برای مرد نیز جایز است.
«تار» نخ در درازی لباس است و «پود» در پهنای لباس. در ترکمنی تار (سدا) را «اِرش» گویند.
دلیل:
از بسیاری از صحابه (رض) روایتشده است که چنین لباسی میپوشیدهاند. (الهدایه ج4ص366 - شرح معانی الاثار ج4 (بَابُ الثَّوْبِ يَكُونُ فِيهِ عَلَمُ الْحَرِيرِ أَوْ يَكُونُ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ الْحَرِيرِ) ص 255و 256)
مسئله 15◄ پوشیدن عکس این نوع لباس در جنگ مجاز است؛ یعنی اگر تارش غیر ابریشم و پودش از ابریشم باشد، در جنگ مجاز است.
دلیل:
زیرا در جنگ ضرورت است. (الهدایه ج4ص366)
مسئله 16◄ پوشاندن ابریشم و استعمال طلا به کودک (پسر) مکروه است.
دلیل:
زیرا وقتی حرام بودن استعمال این دو بر مردان ثابت شد، پس پوشاندن آن نیز حرام است. (الهدایه ج4ص367)
مسئله 17◄ مرد مجاز است که بهغیراز زیر ناف تا زیر زانوی مردی دیگر نگاه کند؛ البته بهشرط عدم شهوت.
دلیل:
رسولالله ﷺ: عورت مرد از زیر ناف تا زیر زانو است. (البنایه ج2ص121 - مسند امام احمد ج6ص295 )
مسئله 18◄ زن نیز مجاز است به زن دیگر بهغیراز زیر ناف تا زیر زانو نگاه کند؛ البته بهشرط عدم شهوت.
دلیل:
زیرا زن و مرد در چیزهایی که عورت نیست حکمشان یکی است. (الهدایه ج4ص369)
مسئله 19◄ مرد میتواند به محرم خود بهغیراز زیر ناف تا زیر زانو و بهغیراز پشت و شکم و ران وی نگاه کند. البته بهشرط عدم شهوت.
دلیل:
قرآن مجید: به مردان مؤمن بگو دیدگان [ازنظر بازی] فروگذارند و ناموسشان را محفوظ بدارند، این برای آنان پاکیزهتر است، بیگمان خداوند به آنچه میکنند آگاه است؛ و به زنان مؤمن [هم] بگو دیدگانشان را فروگذارند و ناموسشان را محفوظ بدارند و زینتشان را جز آنچه از آن آشکار است، آشکار نکنند. روسریهایشان را بر گریبانهایشان بیندازند و زینتشان را آشکار نکنند مگر بر شوهرشان یا پدرشان یا پدران شوهرشان یا پسرانشان یا پسران شوهرشان یا برادرشان یا پسران برادرشان یا پسران خواهرشان یا زنان [همکیش] شان یا ملک یمینهایشان یا غلامانی که نیازمند [به زن] نیستند یا کودکانی که بر نهانیهای زنان آگاه نیستند و بگو که چنان پای نکوبند تا زینتی که پنهان داشتهاند معلوم شود و ای مؤمنان همگی به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار شوید. (سوره نور آیه 30 و 31)
مسئله 20◄ مرد مجاز است بهصورت و کف زن نامحرم نگاه کند البته بهشرط عدم شهوت؛ و بهغیراز این اعضاء مجاز به نگاه کردن نمیباشد.
دلیل:
ترجمه آیه: (زنان) زینت خود را نشان ندهند مگر آنچه ظاهر است. (نور 31) و ابن عباس (رض) گوید: آنچه از زینت ظاهر میشود، سرمه و انگشتر می¬باشد و منظور مکان سرمه و انگشتر است یعنی صورت و کف دست. (بدائع الصنائع ج4ص368)
مسئله 21◄ در همه¬ی احکام گذشته، از روی شهوت نبودن شرط است و در صورت وجود شهوت هیچکدام جایز نیستند، مگر در وقت ضرورت، مانند برای قضاوت و شهادت دادن و قصد نکاح داشتن و یا قصد مداوا نمودن داشته باشد که در این صورتها باوجود شهوت نیز جایز است و فقط به موضع مرض بهاندازه¬ای که ضرورت ایجاب میکند حق نگاه کردن دارد.
دلیل:
رسولالله ﷺ: هرکس به محاسن زنی اجنبی از روی شهوت نگاه کند، در قیامت بر چشمانش مس سیاه گداخته ریخته میشود. (الهدایه ج4ص368 - المبسوط للسرخسی ج10ص153)
رسولالله ﷺ به حضرت علی (رض) فرمودند: نگاهت را با نگاهی دیگر ادامه نده زیرا نگاه اول برای تو است ولی نگاه بعدی علیه تو است؛ یعنی دومی از روی شهوت است (المبسوط للسرخسی ج10ص153 - مسند امام احمد ج2ص164)
مسئله 22◄ کسی که خایهاش را کشیدهاند و یا کسی که درد خایه یا مانند آن دارد، احکام نظر کردن وی همانند شخص سالم میباشد.
دلیل:
از حضرت عایشه (رض): کشیدن خایه «مثلت» است و آنچه قبلاً حرام بوده را مباح نمی¬گرداند. (فتح القدیر ج10ص36)
مثلت: یعنی تغییر خلقت خدادادی.
زیرا این اشخاص در حقیقت مرد هستند پس حکم مردان بر آنان جاری میشود. (فتح باب العنایه ج5ص171)
مسئله 23◄ زن و شوهر مجاز به نگاه کردن به هر یک از اعضای یکدیگر میباشند.
دلیل:
رسولالله ﷺ: عورت خودت را از هرکسی بهغیراز زوجه و کنیزت نگهدار. (المعتصر من المختصر من مشکل الاثار ج2ص256 و سنن ابن ماجه ج3ص106)
مسئله 24◄ هر آنچه نظر به آن مجاز است، دست زدن نیز مجاز است، بهشرطی که از شهوت در امان باشد.
این حکم در موردی است که غیر از نگاه به نامحرم می¬باشد زیرا مس و دست زدن لمس کردن بهصورت و کف اجنبی حلال نیست. (فتح باب العنایه ج5ص174)
دلیل:
زیرا بین محارم انسان از نگاه کردن ناگزیر است و شهوت بین محارم کم یافت میشود. (فتح باب العنایه ج5ص174)
مسئله 25◄ بوسیدن و گردن کشی کردن و در آغوش گرفتن یک مرد مردی دیگر را درحالیکه یک جامه دارد مکروه است.
دلیل:
رسولالله ﷺ از این کارها نهی کردهاند. (البنایه ج12ص193 - مسند ابن ابی شیبه ج2ص244)
مسئله 26◄ فروختن مدفوع و فاضلاب انسان بهطور خالص مکروه است و اگر با چیزی دیگر مخلوط باشد مجاز است.
دلیل:
زیرا در عرف از خالص آن استفاده نمیشود بلکه مخطوط استفاده میشود. (مجمع الانهر ج2ص546)
مسئله 27◄ فروش سرگین و پِهِن حیوانات درست است.
دلیل:
زیرا کود حیوانی مورداستفاده در زمین است. (مجمع الانهر ج2ص546)
مسئله 28◄ کشیدن خایهی حیوانات بهغیراز انسان درست و مجاز است.
دلیل:
زیرا در این کار برای حیوان و برای انسان منفعت وجود دارد؛ یعنی حیوان فربه میشود و منفعتش برای مردم این است که حیوان سرکش رام میشود. (البنایه ج12ص342)
مسئله 29◄ بر جهانیدن الاغ بر اسب جایز است؛ یعنی اسب را به خر کشیدن جایز میباشد.
دلیل:
رسولالله ﷺ بر قاطر سوار میشدند. (البنایه ج12ص242 - مسند امام احمد ج30ص435) قاطر از بر جهانیدن خر بر اسب حاصل میشود.
مسئله 30◄ فروش آب انگور و مانند آن به شخصی که قصد درست کردن خمر دارد نیز مجاز است.
دلیل:
زیرا آب انگور از نوشیدنیهای حلال است و فروش و گرفتن قیمتش نیز حلال است و قصد فروشنده فاسد نیست بلکه قصد خریدار فاسد است و گناه کسی را به دیگری نگیرند. (المبسوط للسرخسی ج24ص26)
مسئله 31◄ استخدام کسی که خایهاش را کشیدهاند مکروه میباشد.
دلیل:
زیرا در استخدام چنین افرادی تشویق مردم به این کار است درحالیکه رسولالله ﷺ از این کار نهی کردهاند. (تبیین الحقائق ج6ص31)
مسئله 32◄ قرض دادن به بقال برای خرید چیزهایی که لازم دارد مکروه است.
صورتمسئلهاین است که شخصی به بقال مقداری پول قرض دهد و بگوید با خرید مایحتاج خود آن را صاف خواهد کرد.
دلیل:
زیرا این قرضی است که نفعی را به دنبال دارد. (درر الحکام ج1ص321)
رسولاللهﷺ: كل قرض جر نفعاً فهو ربا. (البنایه ج8ص493)
رسولالله ﷺ: هر قرضی که نفعی دنیوی به دنبال داشته باشد ربا است.
مسئله 33◄ بازی با شطرنج و نرد و آوازخوانی و هر نوع بازی مکروه است.
دلیل:
رسولالله ﷺ: هر نوع بازی دنیا باطل است بهغیراز سه بازی: 1- تیراندازی با کمان. 2- پرورش و تربیت اسب. 3- بازی باهمسرت. (البنایه ج12ص251 - سنن سعید بن منصور ج2ص207)
مسئله 34◄ احتکار قوت انسان (خوردوخوراک) و حیوانات در شهری که به اهل آن ضرر میزند مکروه است.
دلیل:
رسولالله ﷺ: احتکار نکند مگر خطاکار یعنی گناهکار. (فتح باب العنایه ج5ص183 - المعجم الاوسط ج3ص57)
مسئله 35◄ نگهداشتن و احتکار غله ی زمین خود مکروه نیست.
دلیل:
زیرا این غله خالص حق فرد است و در آن حقی برای عامه ثابت نیست. (تبیین الحقائق ج6ص28)
مسئله 36◄ احتکار محصولی که از شهری دیگر خریده است نیز کراهت ندارد.
دلیل:
زیرا این غله خالص حق فرد است و در آن حقی برای عامه ثابت نیست. (تبیین الحقائق ج6ص28)
مسئله 37◄ قیمتگذاری حاکم بر اجناس مکروه است مگر اینکه اربابها از قیمت تعدّی فاحشی داشته باشند که در این صورت حاکم مجاز است که قیمتگذاری کند.
دلیل:
مردم از رسولالله ﷺ خواستند تا بر اجناس قیمت تعیین کند و ایشان قیمتگذاری نکردند و فرمودند: الله ﷻ است که قیمتگذاری و وسع و تنگدستی میدهد. (بدائع الصنائع ج5ص129 - مشکاة المصابیح ج2ص875)
مسئله 38◄ در معاملات قول هر شخصی مقبول است چه عادل باشد و چه فاسق باشد.
دلیل:
زیرا معاملات بسیار است و فرد عدل و امین نادر می¬باشد و در شرط کردن امری در معاملات باعث حرج مردم خواهد شد. (فتح باب العنایه ج5ص276)
مسئله 39◄ اگر کافری بگوید که من این گوشت را از مسلمان یا کافر کتابی خریدهام، خوردن آن حلال است.
دلیل:
زیرا قول کافر در معاملات مقبول است؛ زیرا از شخصی این قول ثابتشده است که در دین وی دروغ بد شمرده میشود. (الهدایه ج4ص364)
مسئله 40◄ اگر این شخص بگوید از مجوسی خریده است خوردنش حرام است.
دلیل:
زیرا وقتی قول کافر در مورد خبر دادن از حلالیت یک شیء مقبول است پس در مورد خبر وی بر حرام بودن یک شیء بهطریقاولی قبول کرده شود. (الهدایه ج4ص364)
مسئله 41◄ در احکام دینی عدالت خبردهنده برای قبول قول وی شرط است.
مثلاً از نجس بودن آبی خبر آورده شود، پس در صورت عادل بودن خبردهنده نمیتواند از آن آب استفاده کند.
دلیل:
زیرا فاسق متهم است و کافر ملتزم حکم شرعی نیست پس قول این اشخاص برای مسلمان الزامآور نیست. (الهدایه ج4ص364)
مسئله 42◄ اگر این خبر را شخصی مستور و یا فاسق خبر دهد، شنوندهی خبر باید تحری نماید؛ یعنی تأمّل کند که آیا راست می¬گوید یا دروغ و به ظن خودش عمل نماید.
دلیل:
زیرا در این اشخاص دو جهت متضاد یعنی صادق بودن و کاذب بودن وجود دارد پس وی باید یکی از این جهات را انتخاب کند. (فتح باب العنایه ج5ص277)
مستور: کسی که عادل بودن یا نبودنش معلوم نباشد.