کتاب الودیعة (احکام امانت گذاشتن شیء در نزد کسی برای حفظ و نگهداری آن):
مسئله 1◄ تعریف ودیعت: به امانت گذاشتن چیزی نزد کسی برای حفظ و نگهداری آن را ودیعت گویند.
مسئله 2◄ احکام ضمانت ودیعت مانند عاریت است.
دلیل:
رسولالله ﷺ: مستودع (امانتدار) بدون خیانت ضامن نیست و مستعیر (عاریت گیرنده) بدون خیانت ضامن نیست. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص25)
مسئله 3◄امانتدار حق دارد که امانت (ودیعت) را توسط خودش و خانوادهاش نگهداری کند هرچند از این کار نهی شده باشد.
دلیل:
زیرا انسان مال شخصی را به امانت قبول نمیکند مگر اینکه همانگونه که اموال خود را نگهداری میکند از امانت نیز نگهداری کند و شخص اموال خود را با خانوادهی خود نگهداری میکند. (بدائع الصنائع ج6ص208)
مسئله 4 ◄اگر باکسانی دیگر نگهداری کند، با هلاک ودیعت ضامن میشود مگر اینکه از آتش گرفتن و یا غرق شدن بترسد و نزد همسایهاش و یا در کشتی دیگری بگذارد، در این صورت ضامن نمیشود.
دلیل:
زیرا انسانها در حق امانتداری متفاوت هستند و مودع (امانتگذار) بر نگهداری کسی دیگر راضی نیست.
و در صورت ترس از نابود شدن امانت، حق این است که در هر جا که امانت در امان باشد نگهداری کند. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص26)
مسئله 5◄اگر ودیعت را پس از درخواست صاحبش ندهد و نگه دارد، درحالیکه بر تسلیم آن قادر باشد، ضامن میگردد.
مسئله 6◄اگر ودیعت را انکار کند نیز ضامن میشود؛ یعنی ودیعت ضمانت ندارد و اگر انکار کند و بعد ثابت شود که ودیعت در دست وی بوده است و هلاک شود، ضامن میگردد.
دلیل:
زیرا با درخواست تحويل امانت، عقد ودیعت به پایان رسیده است و با امتناع از تسلیم امانت، امانتدار غاصب شده است، پس وی ضامن میگردد. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص27)
مسئله 7◄اگر ودیعت را با اموال خود مخلوط کند، طوری که امکان جداسازی نباشد، نیز ضامن میشود.
دلیل:
زیرا با این کار امانت را هلاک کرده است، پس ضامن آن میگردد. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص26)
مسئله 8◄اگر بر ودیعت (امانت) تعدّی کند، مثلاً بپوشد و یا سوار شود و یا در خانهای که امر به نگهداری در آن شده بود نگه ندارد و در خانهای دیگر نگه دارد، ضامن میشود.
دلیل:
زیرا وی در زمان استفاده از امانت غاصب است. (جامع الرموز ج2ص463)
مسئله 9◄اگر در هنگام مرگ وجود ودیعت را مجهول بگذارد نیز ضامن است.
دلیل:
زیرا وی با این کار غاصب شده است. (جامع الرموز ج2ص463)
مسئله 10◄ هرگاه از تعدّی دست بکشد، ضمان نیز تمام میشود.
دلیل:
زیرا عملی که موجب ضمانت بود از بین رفت و به امانت بودن برگشت. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص26)
مسئله 11◄ اگر ودیعت بدون فعل امانتدار با اموال وی مخلوط شود، با صاحب امانت شریک میگردند.
دلیل:
زیرا این اختلاط توسط امانتدار صورت نگرفته است و تعدّی نکرده است و جدا نمودن آنها متعذر گشت، پس باهم شریک میشوند. (الهدایه ج3ص214)
مسئله 12◄اگر چند نفر شیئی را نزد کسی به امانت بگذارند، پس امانتدار حق ندارد سهم یکی از آنها را بدون حضور همهی شرکا بدهد.
دلیل:
زیرا این شخص، بعضی از سهم شریک غائبش را درخواست کرده است؛ زیرا وی در این اموال شریک است و هرکدام از شرکا در هر جزء از این کالا سهمی دارند، پس حق گرفتن را ندارد. (الهدایه ج3ص215)
مسئله 13◄اگر نزد دو نفر چیزی را به امانتگذارده شود، اگر امانت تقسیمشدنی نباشد، یکی از آنها میتواند امانت را به دیگری بسپارد و اگر تقسیمشدنی باشد میتواند نصف امانت را به دیگری بدهد.
دلیل:
زیرا امانتگذار به نگهداری کردن این دو باهم رضایت داده است ولی به نگهداری یکی از این دو رضایت ندارد. (الهدایه ج3ص215)
مسئله 14◄اگر یکی از دو امانتدار به امانتدار دیگری کل ودیعت تقسیمشدنی را بدهد، امانتداری که کلش را داده است ضامن میشود و کسی که آن را قبول نموده ضامن نمیشود.
دلیل:
زیرا مودعِ مودع (امانتدار امانتدار) ضامن نیست بلکه تسلیمکننده ضامن است. (الهدایه ج3ص216)
مودعِ مودع: کسی که چیز امانتی را پیش وی به امانت بگذارد یعنی به کسی چیزی به امانت گذاشته شود و این شخص نیز آن را پیش کسی دیگر به امانت بگذارد، به این امانتدار دومی مودعِ مودع و یا امانتدار امانتدار گفته میشود.
مسئله 15◄نهی از نگهداری کسانی که در نگهداری امانت لازم هستند را اعتباری نیست و میتواند از آنها برای نگهداری استفاده کند.
دلیل:
زیرا با رعایت این شرط امکان نگهداری بر امانتدار نیست. (الهدایه ج3ص216)
مسئله 16◄نهی از نگهداری کردن در اتاقی از یک دار اعتبار ندارد مگر اینکه در آن اتاق خللی آشکار وجود داشته باشد که در این صورت نهی معتبر است.
دلیل:
زیرا در این شرط برای امانت نگهداشتن سودی ندارد؛ زیرا یک اتاق یکخانه با اتاقی دیگر از آن خانه تفاوتی ندارد. (الهدایه ج3ص216)
مسئله 17◄اگر امانتدار مال امانت را به دیگری به امانت بگذارد، در صورت هلاک امانت، صاحب آن امانتدار اول را ضامن کند.
دلیل:
زیرا با گذاشتن امانت نزد دیگری حق نگهداری را ترک کرده است، پس ضامن است. (الهدایه ج3ص216)
مسئله 18◄اگر غاصب مال غصبی را به امانت بگذارد، صاحب آن میتواند هرکدام را که بخواهد ضامن گرداند.
دلیل:
زیرا غاصب ملک دیگری را بدون اجازه مالک گرفته است و امانتدار غاصب نیز بدون رضایت مالک آن قبض نموده است؛ و در صورت ضامن شدن امانتدار، این امانتدار شیئی که ضامن شده است را از غاصب بگیرد، زیرا وی را گولزده است. (درر الحکام ج2ص247)