نام : کتاب احسان المحسن بإحسان خاتم الانبیاء
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 6

اتّحاد در اسلام

اتّحاد در اسلام:
در این زمان کسانی هستند که دائم از اتّحاد سخن به میان می آورند و از متفرّق نشدن و همبستگی می گویند.
راه اتّحاد چیست؟ آیا با هر راهی که بشود با آن اتّحادی به دست آورد، می شود نام اتّحاد را بر آن نهاد؟ آیا اتّحاد در هر راهی مشروع است؟ 
آیا می شود در راهی که مخالف فرمان الهی است اتّحاد و همبستگی به وجود آورد؟
مسلمانان در تمامی دوره های شکوفای اسلام به چه طریقی اتّحاد خود را حفظ کردند طوری که بر تمام ملل دیگر پیروز شدند و تمام ملل به اتّحاد ایشان به چشم بزرگترین علل پیروزی مسلمانان می نگریستند؟
*وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آَيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ (103). (سوره آل عمران آیه 103)
و همگان دست در ريسمان الله ﷻ زنيد و پراكنده مشويد و از نعمتى كه الله ﷻ بر شما ارزانى داشته است ياد كنيد: آن هنگام كه دشمن يكديگر بوديد و او دلهايتان را به هم مهربان ساخت و به لطف او برادر شديد. و بر لبه پرتگاهى از آتش بوديد، الله ﷻ شما را از آن برهانيد. الله ﷻ آيات خود را براى شما اين چنين بيان مى‏كند، شايد هدايت يابيد.*
ریسمان الله ﷻ چیست؟ و پراکنده شدن در این آیه ی مبارکه چه معنی دارد؟
همه ی مسلمانان در دورانی که شکوفایی آنها در اوج بود، به شریعت مقدّس اسلام و دین مبینمان چنگ زده بودند و اتّحاد آنها تنها به وسیله ی این راه حفظ می شده است و تنها عمل به گفته های قرآن و سنّت رسول الله ﷺ آنها را از تمام ملل دیگر متمایز کرد. و دلهای آنها به وسیله ی اسلام نسبت به یکدیگر مهربان شد و الله ﷻ آنها را به بهترین شیوه هدایت فرمودند.
یک انسان مسلمان نمی تواند با ادعای متّحد شدن یک عمل خلاف شریعت را به داخل جامعه بیاورد و علماء نیز نمی توانند به این خاطر که اتّحاد در بین مردم حفظ شود، از گفتن حقیقت و خلاف شرع بودن آن عمل اجتناب کنند.
ریسمان الله ﷻ همان شریعت محمّدی ﷺ است که هر کس ادّعای اتّحاد داشته باشد، باید به وسیله ی شریعت اسلام آن را به وجود آورد. و راهی را برگزیند که الله ﷻ از آن رضایت داشته باشد.
اگر کسی ذرّه ای از این فراتر یا کمتر رود و با آوردن بدعتی و یا با کم کردن از احکام شریعت، بخواهد اتّحاد مسلمانان را زیاد کند، باید او را از وهم و خیال اتّحاد بیرون آورد و باید به او فهماند که دین اسلام کامل است و خلل در یکی از احکام آن باعث سقوط خودمان می باشد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ.
حال که چگونگی اتّحاد را بیان کردیم و همه نیز می دانیم که کارهای این گروهها خلاف شریعت می باشد، مطمئن باشید که با نادیده گرفتن اعمال این گروهها و هر کس که خلاف شرع و بدعتی را در اسلام به وجود آورده، نمی توان به اتّحاد دلخواه رسید.
در جایی که وهابیان با ادعاهای خلاف شریعت، مسلمانان را به خاطر توسّل به پیامبران و اولیای الهی، متّهم به شرک می کنند و این چنین گروهها که وارد نشدن به گروه خودشان را که فرض می دانند و ما را دوباره به خاطر قبول نکردن فرض بودن آن، خواه و ناخواه متّهم به کفر می کنند (می گویند که وارد شدن به تصوّف فرض است که در فصل بعد توضیح آن به اختصار خواهد آمد)، چگونه امیدی به این دارند که در مقابل آنها، به خاطر اینکه اتّحادی دروغین داشته باشیم، ساکت بنشینیم و وظیفه ی خود را در مقابل الله ﷻ و اسلام به جا نیاوریم{ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ}. کسانی که چنین ادعایی یعنی اتّحاد با وجود این اعمال خلاف شریعت را خواهانند، کسانی هستند که دین برای آنها هیچ گونه اهمیّتی ندارد و فقط آسایش زندگی چند روزه ی این دنیا برایشان مهم می باشد. و چگونه باید این سخن رسول الله ﷺ را جواب داد:
*قالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم: «إِذَا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فِي أُمَّتِي، وَشُتِمَ أَصْحَابِي فَلْيُظْهِر الْعَالِمُ عِلْمَهُ فَإنْ لَمْ يَفْعَلْ فَعلَيْهِ لَعْنَةُ اللَّهِ» الديلمي عن معاذ رضيَ اللَّهُ عنهُ. (جامع المسانید و المراسیل ج1ص347 – الابانة الکبری (ابن بطه) باب ذکر الاخبار و الآثار التی)
رسول الله ﷺ : هرگاه در ميان امّتم بدعت هایی پديد آمدند و يارانم مورد شماتت و نكوهش واقع شدند، بايد علماي دين، علم خود را آشكار و اعلام كنند و هر كس از آنها اين گونه نكند پس لعنت الله ﷻ بر او باد!.*
آیا آشکار کردن این بدعات که در دین به وجود آمده و روز به روز گسترده تر می شود، باعث تفرقه می شود یا نگفتن آنها؟ آیا به خاطر مال قلیلی که در این دنیا نصیب ما می شود، آخرت را فدای آن بکنیم؟ آیا الله ﷻ و رسول الله ﷺ و صحابه (رض) این اجازه را به ما داده اند که به خاطر متفرّق نشدن مردم، شریعت را فدا کنیم؟ آیا ما باید خودمان را با احکام شریعت موافق کنیم و خود را با آن وفق دهیم یا آن که شریعت خود را با ما وفق دهد؟ آیا مانند علمای یهود و نصاری احکام را به نفع و هوسهای خود وفق دهیم و در مقابل بدعات ایستادگی نکنیم؟ 
اتّحاد ما مسلمانان فقط به وسیله ی استقامت در شریعت و انجام احکام الهی به وجود خواهد آمد و کسانی که دم از اتّحاد می زنند باید تمام کارهای خود را با آن وفق دهند.
الله ﷻ در قرآن کریم در جاهای زیادی یهودیان و مسیحیان را متفرّق می داند و لعنت خود را بر آنها می فرستد؛ پس این سؤال به ذهن می آید که چرا در این زمان در بین مسلمانان تفرقه زیاد است و اتّحاد آنها کمتر شده است؟ آیا مسلمانان مورد لعنت الله ﷻ قرار گرفتند؟ 
خیر. برادر مسلمانم؛ عمل نکردن به شریعت و متوسّل نشدن به ریسمان الهی ما را از اتّحاد در بین برادرانمان باز داشته است. برای این قلوب مسلمانان از هم دور شده که در بین آنها توسّل به احکام شرع کمتر شده و برادری ها بی رنگتر شده است و عمل نکردن به شریعت باعث دوری ما از اتّحاد می باشد.
مشکل ما، احکام اسلام نیست، مشکل خودمانیم. هر چه قدمهای ما از الله ﷻ دورتر می شود، تفرقه در بین ما آشکارتر می شود. هر چه بدعت در جامعه ی مسلمانان بیشتر شود، راه اتّحاد نیز سخت تر می شود. اسلام را دوباره باید شناخت. اسلام دین آسمانی ما برای تفرّق نیامده است، بلکه برای اتّحاد آمده است، پس عمل به شریعت را ملاک خود بگیریم و از احکام آن پیروی کنیم و بدعات و گروه بازی را برداریم و کامل در اختیار شرع باشیم؛ زیرا عمل به آن، خود به خود اتّحاد را به وجود می آورد.