قرائت مستحبّ برای انواع نماز:
مسئله 124 ◄ 1) مسافر اگر عجله داشته باشد، مي تواند در نماز، فاتحه و هر سوره اي كه مي خواهد بخواند.
دليل:
رسول الله ﷺ در سفر، در نماز صبح «قل اعوذ برب الفلق» و «النّاس» را خواندند. (مسند امام احمدج5ص146 - سنن ابي داود ج4ص336 - صحيح ابن خزيمه ج1ص268)
اصحاب رسول الله ﷺ در سفر سوره هاي قصّار (كوتاه) را مي خواندند. (مصنف ابن ابي شيبه ج1ص403 - فتح الباري شرح صحيح البخاري ج7ص44)
مسئله 125 ◄ 2) اگر عجله اي در مسافرت نبود، در نماز صبح سوره ي بروج و مانند آن را بخواند.
دليل:
زيرا در اين قرائت رعايت سنّت است، همراه با تخفيف. (الهدايه و البنايه ج2ص305)
مسئله 126 ◄ 3) در غير مسافرت: در نماز صبح و ظهر سوره های طوّال مفصّل را بخواند (از سوره ي حجرات تا سوره ي بروج).
دليل:
رسول اللهﷺ در نماز صبح سوره «ق» و مانند آن را مي خواندند. (مسند السراج ج1ص52 - معجم الطبراني الكبير ج2ص227 - مسند امام احمد ج6ص113)
مسئله 127 ◄ در نماز عصر و عشاء، اوساط (از بروج تا لم يكن (بينه)).
دليل:
از ابي سعيد الخدري (رض): رسول الله ﷺ در نماز ظهر، در دو ركعت اول، در هر يك از آن ها به مقدار سي آيه مي خواندند و در عصر نصف آن را. صحيح مسلم ج4ص144)
مسئله 128 ◄ در نماز مغرب، قصّار (کوتاه) (لم يكن تا آخر).
دلیل:
حضرت عمر (رض) به ابوموسي (رض) نوشتند كه در مغرب سوره ي قصّار بخواند و همچنين ابوبكر(رض) اين كار را مي كردند و اهل علم بر آن عمل مي كنند. (سنن الترمذي ج2ص195)
مسئله 129 ◄ و در ضرورت به قدر حال قرائت كند.
يعني اگر كسي نماز صبح را شروع كند و بترسد كه خورشيد طلوع كند، پس آن مقدار از قرآن را بخواند که وقت دارد. (حاشيه ردالمختار علي در المختارج1ص515 - مجمع الانهر ج1ص102)
مسئله 130 ◄ تعيين كردن سوره اي براي نماز مخصوصي مكروه است. (طوري كه در آن نماز غير آن سوره را نخواند).
دليل:
زيرا در اين كار ترك بقيّه ی سُوَر قرآن مي باشد و طبق آيه «30 فرقان» مورد وعيد قرار مي گيرد.
ترجمه آیه: و گفت پيامبر؛ اى پروردگار من، هر آئينه قوم من اين قرآن را متروك ساختند. (الهدايه و البنايه ج2ص312)
مسئله 131 ◄ 4) مقتدي (کسی که بر امامي اقتداء كرده است) سكوت كند و قرائت نكند.
دليل:
ترجمه آیه: چون قرآن خوانده شود به آن گوش فرا دهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت الله ﷻ شويد. (سوره ی اعراف آیه 204)
و اين آيه در باره ي قرائت مقتدي به امام است. (احكام القرآن ابن عربي ذيل آيه 204اعراف - سنن الدارقطني ج1ص322 - الاوسط ابن المنذر ذيل آيه)
در نمازهاي جهريه گوش داده شود و سكوت كرده شود و در خفيه بايد سكوت كند تا با اين كار به آيه ی فوق الذّكرعمل شده باشد. (بر گرفته از اعلاء السنن ج3ص1081)
از رسول الله ﷺ: وقتي كه امام قرائت مي كند سكوت كنيد. (مسند ابي يعلي ج13ص311 - سنن ابن ماجه ج1ص276 - مسند امام احمد ج5ص569 - سنن الكبري للبيهقي ج2ص526 - سنن الدارقطني ج1ص324)
هركس كه به امام اقتداء كرده است، قرائت امام، قرائت براي وي می باشد. (سنن الدارقطني ج1ص387 - معجم ابن الاعرابي و القرائت خلف الامام للبيهقي ذكر خبر آخر يحتج به من لم برالقرائت خلف الامام - مجمع الزوائد ج2ص285 - سنن ابن ماجه ج1ص277 - منتخب ابن حميد ج1ص320 - الاوسط ابن المنذر ذكرفضل قرائت الفاتحه)
از سعيد بن جبير (رض) (صحابي) از قرائت پشت امام پرسيدند؛ وي جواب دادند: هيچ قرائتي پشت سر امام نيست. (مصنف ابن ابي شيبه ج1ص413
از ابراهيم نخعي (رض): قرائت امام برايت كافي است و از ابن عمر (رض) و زيد بن ثابت (رض) نيز اینچنین روایت شده است. (مصنف ابن ابي شيبه ج1ص413 - سنن الدارقطني ج1ص378 - موطآ مالك ج1ص178 - سنن النسائي الصغري ج2ص499 - صحيح مسلم ج5ص62)
رسول الله ﷺزمانی را که امام قرائت مي كند به سكوت امر كردند و نگفتند كه این کار باید در هنگام سوره خواندن باشد و یا (نگفتند) هنگام جهر خواندن انجام شود؛ پس مقتدي اصلاً نبايد آیه ای را قرائت کند؛ چه فاتحه و چه غير آن. (بر گرفته از اعلاءالسنن ج3ص1086)
از حضرت علي (رض): هر كس كه پشت امام قرائت كند همانا راه سنّت را گم كرده است. (سنن الدارقطني ج1ص325 - مصنف ابن ابي شيبه ج1ص412 - جامع المسانيد و المراسيل ج16ص46)
از ابراهيم نخعي (رض): اوّلين كسي كه قرائت پشت امام را حدوث كرد مختار بود و قبل وي قرائت نمي كردند. (مصنف ابن ابي شيبه ج8ص340)
مسئله 132 ◄ در هنگام خطبه خواندن امام، استماع و سكوت واجب است.
دليل:
اين نیز مانند قرائت خلف (پشت) امام می باشد. (الهدايه و البنايه ج2ص322)
و همچنین كسي كه خطبه را نمي شنود، بر وي نیز سكوت الزامي است تا فرض سكوت را بجاي آورده باشد. (الهدايه و البنايه ج2ص323)
فقط وقتي كه امام اين آيه را بخواند «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيمًا» پس به رسول الله ﷺ صلوات بفرستند و آن را خفيه بگويد نه جهر. (الهدايه و البنايه ج2ص323 - تبيين الحقائق كتاب الصلاة)