وقت مستحبّ نمازها:
مسئله 12 ◄1) نماز صبح: نماز صبح را وقتي هوا روشن شد، بخواند. (طوري كه بتوان قبل از طلوع خورشيد چهل (40) آيه با ترتيل خواند و بعد از آن نیز اگر وضوء نداشتن مصلّي (نماز خوان) معلوم شود، وي بتواند قبل از طلوع خورشید نمازش را بخواند. تقريباً چهل (40) دقيقه مانده به طلوع خورشيد شروع كند).
دليل:
از رسول اللهﷺ : نماز صبح را وقتي هوا روشن شد بخوانيد؛ زيرا اجرش (ثوابش) بزرگتر است. (سنن الكبري للبيهقي ج2ص252 - مصنف ابن ابي شيبه ج1ص354)
از انس (رض): رسول الله ﷺ صبح را وقتي مي خواندند كه چشم، اشياء را از دور مي ديد. يعني منظورش روشن شدن هوا بود. (عمده القاري ج4ص88 - نصب الرايه باب المواقيت)
از ابراهيم نخعي (رض): اصحاب رسول اللهﷺ اجماع نكردند بر چيزي، مانند اجماع آن ها بر خواندن (نماز) صبح؛ وقتي كه هوا روشن شد. (الاثار لابي يوسف باب الاذان - عمده القاري ج4ص88 - شرح المعاني والاثار ج1ص176 - فيض الباري شرح صحيح البخاري ج2ص175)
مسئله 13 ◄2) تأخير نماز ظهر در تابستان و تعجيل آن در زمستان، مستحبّ است.
از انس (رض): رسول الله ﷺنماز را در فصل گرما، وقتي مي خواندند كه هوا خنك مي شد و در سرما تعجيل مي كردند. (سنن الكبري للبيهقي 4ص423 - سنن النسائي ج1ص269 - مشكاه المصابيح ج1ص204)
مسئله 14 ◄3) تأخير عصر تا وقتي كه خورشيد تغيير نكند، مستحبّ است. (الهدايه ج2ص43)
تغيير آن: يعني آفتاب اگر هنگام نگاه به آن، چشم را اذيّت نكند، تغيير كرده است.
از علي بن شيبان (رض): نزد رسول الله ﷺ در مدينه آمديم و وی عصر را تا وقتي كه خورشيد سفيد و صاف بود، تأخير مي كردند. (سنن ابي داود ج2ص78)
از عبدالرحمن النخعي (رض) روايت است: در مسجد اعظم كوفه نزد حضرت علي (رض) بوديم (خانه هاي كوفه در آن زمان از ني بود) در اين هنگام مؤذّن آمد و گفت: يا امير المومنين؛ نماز (عصر). حضرت علي (رض)گفتند: بنشين. و وي نشست.
دوباره مؤذّن تكرار كرد. حضرت علي (رض)گفتند: اين سگ مي خواهد به ما سنّت را ياد بدهد. پس حضرت علي (رض) برخواستند و با ما عصر را خواندند؛ بعد ما برگشتيم به مكاني كه نشسته بوديم و نشستيم در حالي كه خورشيد داشت غروب مي كرد و ما آن را مي ديدم. (المستدرك علي الصحيحن ج1ص304 - سنن الدار قطني ج1ص260 - نصب الرايه المواقيت)
مسئله 15 ◄4) تعجيل نماز مغرب در تمام فصول مستحبّ است.
دليل:
امّت من بر خير خواهند بود؛ مادامي كه مغرب را تا طلوع ستارگان تأخير نكنند (قبل از اينكه ستاره ها در آسمان ظاهر شود بخوانند). (مسند امام احمد ج4ص480 - سنن الكبري للبيهقي ج2ص237 - سنن ابن ماجه ج1ص225)
از مرثد بن عبدالله اليزني (رض): ابو ايوب (رض) (صحابي) ، در حال جنگ في سبيل الله نزد ما آمد و عقبه بن عامر (رض) در مصر بود. و عقبه (رض) مغرب را تأخير كردند. ابو ايوب (رض) به عقبه گفتند: اين چه نمازي است؟ عقبه (رض) جواب دادند: مشغوليتي پيش آمد. ابو ايوب (رض) گفتند: من به خاطر اين اعتراض مي كنم كه مردم فكر خواهند كرد كه تو رسول اللهﷺ را ديده اي كه اين كار را مي كند؛ پس مثل وي ﷺ عمل كرده باشي؛ آيا نشنيده اي كه امّت من بر خير (يا بر سنّت) خواهند بود، تا زماني كه مغرب را، تا ظهور ستارگان تأخير نكنند. (مسند امام احمد ج6ص579 - سنن ابي داود ج2ص87 - صحيح ابن خزيمه ج1ص174 - سنن الكبري للبيهقي ج2ص99 - المستدرك علي الصحيحين ج1ص303)
مسئله 16 ◄5) تأخير عشاء تا ثلث (يك سوم) شب، مستحبّ است.
دليل:
اگر بر امّت من سخت نمي آمد، عشاء را تا ثُلث شب تأخير مي كردم. (صحيح ابن حبان ج3ص31 - مجمع الزوائدج2ص261 - مسند ابي يعلي ج11ص447)
مسئله 17 ◄6) تأخير وتر تا آخر شب (تا قبل از طلوع فجر صادق) مستحبّ است بر كسي كه از خود مطمئن باشد كه در آخر شب بيدار خواهد شد.
از رسول الله ﷺ: هركس كه خوف اين داشته باشد كه آخر شب بيدار نشود پس وتر را اول شب بخواند و كسي كه طمع دارد كه در آخر شب بيدار خواهد شد، پس وترش را آخر شب بخواند؛ زيرا نماز آخر شب، مشهوده است. و آن افضل است. صحيح مسلم ج6ص29 - مسند امام احمدج4ص230 - سنن الكبري للبيهقي ج4ص134)
مشهوده: يعني براي آن نماز، فرشتگان حاضر شده و شاهد مي شوند.
مسئله 18 ◄7) مستحبّ است كه در روز ابري، نماز عصر و عشاء را تعجيل كرده شود و بقيه نماز ها را تأخير كند.
دليل:
از رسول الله ﷺ: نماز را در روز ابري تعجيل كنيد؛ زيرا هركس كه نماز عصرش فوت شود عملش باطل خواهد شد. (صحيح البخاري ج1ص213 - مسند امام احمد ج6ص496 - صحيح ابن خزيمه ج1ص173 - سن الكبري للبيهقي ج2ص231 - سنن ابن ماجه ج1ص227)
از رسول الله ﷺ: در روز ابري نمازهاي روز را تعجيل كنيد و مغرب را تأخير كنيد. (مصنف ابن ابي شيبه ج2ص140)
زيرا در تأخير نماز عشاء بخاطر بارش باران، تقليل (کم شدن) جماعت است. (هدايه و البنايه ج2ص52)