اموال نامي (اموال رشد كننده):
مسئله 10 ◄ اموال با سه سبب نامي محسوب مي شوند: 1) ثمنيت (پول). 2) سائمه (دامي كه بيشتر سال را از صحرا تغذيه مي كند). 3) مال التجاره (اموال تجاري: مال يا اموالي كه خريد و فروش مي شوند و مالك آن از خريد يا فروش آن نيت تجارت كردن دارد).
اگر يكي از شرائط فوق در كسي يا مال و يا اموالي نباشد، زكات واجب نمي شود در نتيجه:
مسئله 11 ◄ از مال يا اموال مكاتب زكات واجب نيست.
مكاتب: بنده اي كه با صاحب خود عقد كرده است كه بهاي خود را قسطي پرداخت كند به شرطي كه اگر در سر موعد توانست آن را پرداخت كند وي آزاد است و اگر نتوانست اداء كند، همان بنده باقي بماند.
مسئله 12 ◄ اگر اموالي براي يك يا چندين سال مفقود شود، براي سال هايي كه مفقود بوده است زكات واجب نيست. مانند مال يا اموال گمشده و يا طلبي كه بدهكار آن را انكار كرده و طلبكار نيز براي طلب خود مدركي ندارد و يا مانند مال يا اموالي كه مصادره شده باشد.
مسئله 13 ◄ نيت اداي زكات در وقت اداءِ زكات واجب است و مي تواند هنگام جدا كردن زكات از اموال خود نيت اداي زكات كند كه اين نيز درست است.
مسئله 14 ◄ اگر مال يا اموالي را كلاً صدقه دهد، در اين صورت اگر نيت اداي زكات هم نكند، زكات آن اموال اداء مي شود و از ذمه ي (گردن) شخص ساقط مي شود.
مسئله 15 ◄ 1- ثمنیت (چیزی که با آن خرید و فروش می شود): طلا و نقره از بدو خلقت برای ثمن بودن تعیین شده اند و چیز های دیگر با تعیین آن شئ توسط مردم بعنوان ثمن، ثمن محسوب می شوند. در ثمن اگر قیمت آن به نصاب برسد از کمترین نصاب از نظر قیمت، پس در آن زکات واجب می شود و نیت تجارت نیز لازم نیست؛ زیرا پول برای تجارت و خرید می باشد.
مسئله 16 ◄ انواع نصاب: 1- نصاب نقره و 2- نصاب طلا: پس کمترین نصاب یعنی هر کدام از این ها که قیمتش و ارزشش از دیگری کمتر باشد. مثلاً نصاب نقره 140 مثقال که در حال حاضر قیمتش یک میلیون و چهارصد هزار تومان می شود در حالیکه نصاب طلا بیست مثقال و قیمت آن در حال حاضر دو میلیون است. پس وقتی که قیمت پول یعنی ریال به یک میلیون و چهارصد هزار تومان برسد در آن زکات واجب می شود.