ناقض مسح:

 مسئله 121 ◄ 1) اسبابي كه وضو را باطل مي كند.

 مسئله 122 ◄ 2) تمام شدن مدت مسح.

 مسئله 123 ◄ 3) خروج اكثر پاشنه پا به ساق خف. بعد از اين دو شئ اخير (خروج وقت و خروج پا ) بايد پاها هر دو شسته شود.

دليل:

1- از عبدالرحمان بن ابي بكر (رض) او نیز از پدرش: همانا رسول الله ﷺ مسح بر خفين را براي مسافر سه شبانه روز و براي مقيم يك شبانه روز مقدّر كردند. (صحيح ابن حبان ج 2ص239 - اعلاءج1ص358).

2- مسح جزئي از وضو است و با انتقاض وضوء مسح نیز باطل مي شود. (البحرالرائق ج1ص173).

3– كار خفين اين است كه از سرايت حدث به پا جلو گيري مي كند و نمي تواند حدث را بردارد؛ وقتي كه از پا در بيايد آن حدثي كه خف مانع آن بود، به پا سرايت مي كند و فقط با شستن برداشته مي شود. (البحر الرائق ج1ص173 - الجوهره النیره ج1ص27 - حاشیه الطحطاوی علی مراقی الفلاح ج1ص132).

4- تمام شدن وقت، مسح را باطل مي كند؛ زيرا مانع بودن مسح، از سرايت حدث بر خفين موقتي است همان طور كه از صفوان (رض) روايت شد. (البحرالرائق، ج1ص372- بنايه ج1ص 601).

 مسئله 124 ◄ اگر شخص مقيم (كه خفين پوشيده است) قبل از تمام شدن مدت مسحش (بيست و چهار ساعت) به مسافرت برود پس وي مي تواند از وقت اولين حدث پس از پوشيدن خف، مدت مسافرت را تكميل كند. مثلاً اگر ده ساعت گذشته باشد وي مي تواند آن را سه شبانه روز تكميل كند.

 مسئله 125 ◄ و اگر مسافري قبل از ساعت بيست و چهارم مقيم شود، بايد مدت مقيم را تكميل كند؛ پس معتبر در اينجا ساعت بيست و چهارم است كه بايد ديد كه در آن ساعت، آيا مسافر است يا كه مقيم؟ تا حكم آن را بگيرد.

 مسئله 126 ◄ اگر بعد از يك شبانه روز مقيم به مسافرت رود يا كه مسافر، مقيم شود بايد پاهاي خود را بشويد.

 مسئله 127 ◄ اشيائي كه مسح بر خفين را منع مي كند: اگر خفين پاره باشد و پارگي آن به اندازه ي سه انگشت كوچك پا باشد نمي توان بر آن خف مسح كرد و در اينجا هر لنگه جدا گانه حساب كرده مي شود.

مثلاً اگر یک لنگه به اندازه ی سه انگشت کوچک پا، پاره شده باشد، مسح بر آن جایز نیست ولی اگر مقدار پارگی دو لنگه به این اندازه رسیده باشد، مسح بر آن جایز است. 

دليل :

زیرا پارگی هر کدام از لنگه ها، جداگانه محسوب می شود.

 1- زيرا مسح چيزيست كه به مدت تعلق دارد و معتبر در چيزهايي كه به مدت تعلق دارد، آخر وقت آن است. (الهدایه ج1ص31 - تبیین الحقائق ج1ص51 - حاشیه الطحطاوی ج1ص313- بنايه ج1ص604).

2- زيرا بخاطر انقضاي مدت آن، حدث بر آن سرايت كرده است. (هدايه وفتح القدير ج1ص146بنايه ج1ص604).

3- خفين در حالت عادی دارای سوراخ می باشد و نیز سوراخ بزرگ نیست پس در بیرون آوردن خف بخاطر سوراخ يا پارگي كوچك حرج و سختی وجود دارد و در سوراخ بزرگ حرج نيست و معتبر در پا انگشتان آن است و سه انگشت اكثر انگشتان است. (هدايه ج1ص146- مجمع الانهر ج1ص44- بنايه ج1ص597).