فصل5: مسح بر خفين
مسئله 110 ◄ مسح بر خفّين (بجاي شستن پا) براي محدث (كسي كه وضويش شكسته) جايز است؛ البته با رعايت شروط آن.
مسئله 111 ◄ و براي كسي كه بر وي غسل واجب شده جايز نيست.
مسئله 112 ◄ فرض مسح: به مقدار سه انگشت دست كشيدن است بر خفين از پایين ساق آن؛ يعني جاي مسح در خفين، زير ساق خف مي باشد.
مسئله 113 ◄ و همچنين بر هر چيزي كه پاها و مچ پا را مي پوشاند و با آن امكان سفر كردن باشد؛ يعني چيزي باشد كه با آن بتوان راه رفت بدون اينكه از روي آن چيزي پوشيد مثل كفش امروزي و چكمه، مسح جايز است.
مسئله 114 ◄ مسح بر جرموق نیز درست است. جرموق چيزي كه روي خفين پوشيده مي شود.
دليل :
1- از صفوان بن عسال (رض) : رسول الله ﷺ به ما مي فرمودند كه وقتي مسافر هستيم خفين خود را تا سه شبانه روز در نياوريم مگر اينكه جنب شويم (غسل بر ما واجب شود) ليكن مسح از غائط و بول و نوم (خواب) است. (مسنداحمد ج5ص288- صحيح ابن خزيمه ج1ص13- سنن النسائي الصغريج1ص89 - ترمذي ج1ص282- اعلاء ج1ص356).
2- از مغيره بن شعبه (رض) : من رسول الله ﷺ را ديدم كه بول كردند بعد آمدند و وضو گرفتند و بر خفين خود مسح كردند و دست راست را بر خف پاي راست و دست چپ را بر خف چپ نهاده و يك مرتبه مسح كردند در حالي كه من به انگشتان ايشان نگاه مي كردم كه بر خفين مي كشيدند. (مصنف ابن ابي شيبه ج1ص214- نصب الرايه كتاب الطهارات والمطالب العاليه ابن حجر العسقلاني باب صفه المسح - اعلاء ج1ص363).
3- از بلال (رض) : همانا رسول الله ﷺ بر جرموقين خود مسح می کردند. (مسند احمد ج7ص 25- مصنف ابن ابي شيبه ج1ص205- معجم الطبراني الكبير ج1ص350و357و360 - نيل الاوطار شرح منتقي الاخبار ج1ص216- كنزالعمال ج1ص1916- صحيح ابن خزيمه ج1ص95 اعلاءج1ص364 - عن انس بن مالك في سنن الكبري للبيهقي ج1ص486 - عن ابي ذر في معجم الطبراني الاوسط حرف الميم)
4- از مغيره بن شعبه (رض) : رسول الله (رض) وضو ساختند و بر جوربين و نعلين خود مسح كردند (جورب همان جوراب می باشد، البته جورابی که با آن امكان سفر باشد).(مسند احمد ج5ص308 - سنن ترمذي ج1ص290- سنن ابي داود ج1ص269- صحيح ابن خزيمه ج1ص99- صحيح ابن حبان ج1ص242- سنن النسائي الكبري ج1ص92- سنن ابن ماجه ج1ص185- اعلاءج1ص366- عن آبي موسي في سنن الكبري للبيهقي 1ص482- سنن ابن ماجه ج1ص185)
مسئله 115 ◄ شرایط مسح: قبل از پوشيدن بايد وضو گرفته و طهارت كامل باشد (تذكر: اگر كسي اول پايش را شسته و خف را بپوشد و قبل از حدث بقيه ي اعضاي وضو را كامل بشويد، صحيح است).
مسئله 116 ◄ بر چيزهايي كه غير از پا را مي پوشاند مسح جائز نيست مثلاً بر دستكش، عمامه، كلاه.
مسئله 117 ◄ جبيره يعني باند زخم و هر چيزي كه زخم را با آن ببندند. اگر شستن زير آن مضر باشد، در اين صورت هر جا كه باشد، مسح بر آن جائز است و قبل از بستن آن، طهارت هم شرط نيست.
مسئله 118 ◄ و مسح بر جبيره وقت معيني ندارد و تا خوب شدن و التيام زخم مي توان بر آن مسح كرد.
مسئله 119 ◄ و اگر جبيره بيفتد، اگر زخم التيام يافته باشد پس بايد زير آن شسته شود و اگر هنوز خوب نشده باشد دوباره مي توان آن را در جاي خودش بست بدون اينكه مسح اعاده شود.
دليل :
1 – از ابي بكره (رض) : رسول الله ﷺ به مسافر اجازه دادند كه اگر طهارت كرده و بعد خفين خود را بپوشد، به مدت سه شبانه روز مسح كند. (سنن الكبري للبيهقي ج1ص478- صحيح ابن خزيمه ج1ص96- سنن الدار قطني ج1ص211 فقالوا الفاء للتعقيب والطهارة اذا اطلقت انما يراد بها الطهارةالكاملة ( بنايه ج1ص578)).
2- زيرا مشروعيت مسح بر خفين بخاطر مشقتی است كه در بيرون آوردن آن وجود دارد ولي در بيرون آوردن اين اشياء حرجي نيست. (الجوهره النيره باب المسح علي الخفين - فتح القدير ج1ص146- بنايه ج1ص612).
3- از حضرت علي (رض) : مچ دستم شكست و من از رسول الله ﷺ (حكم آن را ) پرسيدم و رسول الله ﷺ امر كردند كه بر جبائر (باند) مسح كنم. (سنن الكبري للبيهقي ج1ص393- سنن ابن ماجه ج1ص215- سنن الدارقطني ج1ص233- مصنف عبدالرزاق ج1ص160- نصب الرايه كتاب الطهارات - اعلاءج1ص369).
4- زيرا مسح بخاطر عذر است و عذر باقي است اما اگر التيام يافته باشد عذر بر طرف شده است. (اللباب في شرح الكتاب ج1ص29- هدايه وفتح القدير ج1 ص146بنايه ج1ص617).
مسئله 120 ◄ مدت مسح بر خفين براي مقيم، از اولين حدث بعد از پوشيدن تا يك شبانه روز و براي مسافر سه شبانه روز است.