نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 1
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 1

تحقيقي در باره ی مقدار آب كم و زياد

تحقيقي در باره ی مقدار آب كم و زياد
از رسول الله ﷺ رواياتي وارد شده بدين مضمون كه آب را هيچ چيز نجس نمي كند. بر همين اساس بعضي گفته اند كه اگر آب كم هم باشد نجس نمي شود مگر اينكه طعم يا بو يا رنگ آن تغيیر كند. حال براي روشن شدن معني اين حديث، احاديث وارد شده غير از اين ها را كنار هم مي گذاريم تا معني آن آشكار شود.
1) همه متفق اند كه اگر طعم يا بو يا رنگ نجاست در آب باشد آن آب نجس است.
2) احاديثي که از رسول الله (رض) وارد شده است:
2-1) در باره ي بئر بضاعه بوده است كه آب آن جاري بوده و به بساتين مي رفته است. پس آن آب جاري بوده و ما هم مي گوييم كه اگر آب جاري باشد آن آب تا وقتي كه رنگ يا بو و یا طعم نجاست به خود بگيرد، طاهر است. (شرح المعاني والاثار ج1ص11- مبسوط سرخسي ج1ص44- مسند احمد ج1ص554).
2-2) حديث ديگر اينكه رسول الله ﷺ و اصحابش (رض) به حوضي رسيدند كه در آن مردار بود، پس وقتي رسول الله ﷺ آمدند آن حديث را گفتند. مقدار آن حوض معلوم نيست پس ما آن را بر كبير تأويل مي كنيم.
مانند اين حديث در باره ي مؤمن نیز آمده است (بخاري ج1ص108- صحيح مسلم ج4ص57- مسنداحمد ج3ص239- سنن الترمذي ج1ص339- سنن ابي داود ج1ص386صحيح ابن حبان ج2ص214) و معني آن اين نيست كه مؤمن هيچ گاه بدنش نجس نمي شود؛ زيرا همه مي  .دانيم كه مؤمن هم جنب مي شود. پس منظور رسول الله ﷺ معنايي غير اين است.
2-3) در حديثي نیز آمده است كه زمين نجس نمي شود.(مسنداحمد ج2ص475- بخاري ج1ص167- سنن الكبري للبيهقي ج1364). در حالي كه در احاديث غير آن ايشان دستور دادند كه مكان نجاست را  حفر كنند و آن را بردارند. پس منظور ايشان اين است كه زمين بعد از اينكه نجاست آن برداشته و زائل كرده شد، نجس باقي نمي ماند و پاك مي شود. پس در آب هم بايد اين معاني را لحاظ كرد كه با توجه به احاديث (بر آب راکد بول نکنید و اگر کردید بعد از آن در آن غسل نکنید) (احكام القرآن جصاص فصل اما الماءالذي خالطته النجاسه - بخاري ج1ص93- صحيح مسلم ج3ص153- مسنداحمد ج2ص511- سنن الترمذي ج1ص196- ابي داود ج1ص132). بعد و حديث (اگر ظرفي را سگ بليسد پس محتواي آن را بريزيد و  آن ظرف را بشوئيد (مسلم و نسائي) و حديث افتادن زنگي بر چاه زمزم و دستور ابن عباس (رض) مبني بر اينكه آب آن چاه را بيرون بكشند، (سنن الكبري للبيهقي ج1ص453- مصنف ابن آبي شيبه ج1ص189- سنن الدار قطني ج1ص27). تقريباً مقدار كم و  زياد آب را آشكار بيان مي كند.
 (والله اعلم بالصواب) 
 مسئله 72 ◄ آبي كه در آن جانوري افتاده باشد كه در آب زاد و ولد مي كند مثل ماهي و قورباقه، آن آب نجس نيست و وضوء با آن جائز است.
 مسئله 73 ◄ اگر در آبي حشره بيفتد و آن حشره خون سيلان كننده نداشته باشد مثل پروانه – پشه – و غير آن و یا جانوري كه خون سيلان كننده نداشته باشد در آب بيفتد، آب را نجس نمي كند.
دليل :
 1 - از ميمونه (رض) (زوجه النبي): رسول الله ﷺ بر حوض ها گذر مي كردند و در آن سرگين غلطان ها (تركمني: تومثغان) افتاده بودند، باز از آن حوض آب مي خوردند و آب مي دادند و وضو مي گرفتند. (بنايه ج1ص 390 - مصنف ابن ابي شيبه ج1ص167- تلخيص الحبير في احاديث الرافعي الكبير ج1ص25- سنن الكبري للبيهقي ج1ص441 - مصنف عبدالرزاق ج1ص88 - مسند اسحق بن راهویه ج4ص220).
2- حيوان متولد شده در آب وقتي در آب بميرد همانا در معدن و جاي خود مرده است پس به آن حكم نجس داده نمي شود؛ زيرا اگر قرار باشد كه به شيئی كه در جاي خودش قرار دارد حكم نجاست داده شود، پس انسان هيچ گاه پاك نمي شد، زيرا در شكم و رگ هاي وي نجاست وجود دارد. (بنايه ج1ص392- العنايه كتاب الطهارات - فتح القدير ج1ص74).
 مسئله 74 ◄ با آبي كه از ميوه يا درخت گرفته شود وضو جائز نيست مثل آب سيب يا آب ريباس (یا ریواس نام گیاهی است).
 مسئله 75 ◄ با آبي كه برای وضو یا غسل استفاده شده است وضو جائز نيست؛ فرقی ندارد که شخصی که آن را استفاده کرده است قبلاً وضوء داشته یا نداشته باشد، در هر صورت استفاده ی مجدد جائز نیست.
 دليل:
1- زيرا آن آب مطلق نيست و آب مقيد است؛ يعني به آن آب خالي گفته نمي شود بلكه مثلاً به آن آب انگور يا آب سيب يا آب ميوه گفته مي شود. (البحرالرائق ج1ص159 - الهدایه ج1ص21 - تبیین الحقائق ج1ص21 - مجمع الانهر ج1ص27).
 2- زيرا با وضو و غسل ما از خود نجاست حكمي را پاك مي كنيم (نجاست حكمي يعني وقتي الله ﷻ به ما دستور شستن اعضاي وضو را داد، پس ما از اين دستور فهميديم كه در آن اعضاء نجاستي وجود دارد گر چه ما آن را نبينيم پس به آن نجاست حكمي گفتيم) و همچنان كه با آب مستعمل براي رفع نجاست حقيقي وضو جايز نيست و طهارت حاصل نمي شود، با آب مستعمل در رفع نجاست حكمي نیز طهارت حاصل نمي شود. (الهدایه ج1ص22 - البنایه ج 1ص 400 - البحر الرائق ج1ص101).
 مسئله 76 ◄ تنبيه: اگر با آب مستعمل طهارت حاصل مي شد و بتوان چندین بار آن را استعمال كرد و منع شرعي نداشت، شرع به كسي كه همراهش آب دارد ولي مي ترسد اگر آن را استعمال كند، تشنه خواهد ماند، اجازه ي تيمم نمی داد و مي گفت كه آب را استعمال كن و آن را در ظرفي جمع كن و بعد از آن استفاده كن، در حالي كه هيچ كس چنين نگفته است بلكه همه ي علماء گفته اند كه وي تيمم كند.
دليل :
روايت است كه قومي نزد رسول الله ﷺ آمدند و گفتند كه ما در اين شنزار ساكن هستيم و آب را تا يك يا دو ماه نمي يابيم و در میان ما جنب و نفساء و حائض وجود دارد (حكم چيست؟). رسول الله ﷺ در جواب گفتند: زمين خود را لازم گيريد (يعني تيمم كنيد). (بنايه ج1ص530- احكام القرآن جصاص سوره مائده باب ما يتيمم به - نصب الرايه كتاب الطهاره باب التيمم - المبسوط ج1ص106 - مسند اسحق بن راهویه ج1ص339 - مسند ابی یعلی ج10ص269 - المعجم الاوسط ج2ص290).
 مسئله 77 ◄ پوست هر حيواني به غير از انسان و خوك با دباغت پاك مي شود و مي توان روي آن نماز خواند گرچه حيوان بدون ذبح مرده باشد (منظور از دباغت از بين بردن رطوبت نجس آن است و آن فرقي ندارد كه به چه وسيله ای انجام شده است؛ مثلاً با خاك يا نمك يا ادويه).
 مسئله 78 ◄ پوست انسان بخاطر كرامت و احترام به انسانيت، دباغت نمی پذيرد. 
دليل :
1- از عبدالله ابن عباس (رض) : از رسول الله ﷺ شنيدم كه مي گفتند: هر پوستي كه دباغت شده باشد آن پوست پاك است. (صحیح مسلم ج4ص45- سنن آبي داود ج11ص181- موطا مالك ج3ص94- سنن الكبري للبيهقي ج1ص30- مسند الشافعي ص41- سنن الدارقطني ج1ص42- اعلاءالسنن ج1ص292).
2- رسول الله ﷺ در غزوه ي (جنگ) تبوك از زني آب خواستند، آن زن گفت كه من فقط آبي دارم كه آن در مشكي است كه از پوست مردار درست شده است. رسول الله ﷺ گفتند: مگر آن را دباغت نكرده ای؟ زن گفت : بله. دباغت كرده ام. رسول الله ﷺ گفتند: همانا دباغت آن مانند آن است كه آن را ذبح كرده باشي. (سنن الكبري للبيهقي ج1ص31- سنن الصغري النسايي ج7ص195- المستدرك علي الصحيحين ج4ص156 - سنن الدار قطني 1ص41).
 3- با اجماع مسلمين «دبغ» پوست انسان جائز نيست. (منح الجليل شرح مختصر خليل محمد بن عبدالله الخراشي مالكي ج1ص25- المجموع شرح المهذب يحيىَ بن شرف بن مري شافعي ج1ص268 - البحرالرائق ج1ص223).
 مسئله 79 ◄ و پوست خوك بخاطر اينكه خوك نجس عين است، دباغت نمی پذیرد؛ يعني خوك خود نجس است مانند سائر نجاسات.
 مسئله 80 ◄ پوست هر حيواني كه با دباغت پاك مي شود، اگر آن را ذبح كرده باشند، بدون دباغت هم پاك است؛ گرچه حيوان حلال گوشت نباشد.
 مسئله 81 ◄ مو و پشم و استخوان (اگر خشك شده و رطوبت نجس آن از بين رفته باشد) و عصب مردار، پاك است.
عصب : رباط، آق ثاچ.
 مسئله 82 ◄ استخوان و مو و عصب انسان پاك است.
دليل :
1- ذبح در پاك كنندگی اصل است و دباغت در وقت عدم ذبح افاده ی طهارت مي كند همان طور كه پيامبر ما ﷺ فرمودند: دباغت آن مانند این است كه آن را ذبح كرده اند.(سنن الكبري للبيهقي ج1ص31- نسائي ج7ص 195- سنن الدارقطني ج139 - احكام القرآن جصاص باب شعر الميتة وصوفها والفراء وجلود السباع ومانند آن مسند احمد ج14ص60 - سنن الدارمي ج2ص86 - سنن آبي داود ج11ص182) بما قرره العيني في شرح الهدايه حيث قال فعلمنا ان الذكاة اصل في الطهارة و ان الدباغ قائم مقامها عند عدمها - اعلاء السنن ج1ص294)
2- از ابن عباس (رض) : همانا رسول الله ﷺ گوشت مردار را حرام كردند اما پوست و پشم و موي آن اشكالي ندارد (پاك است). (دارقطني ج1ص42- تلخيص الحبير في احاديث الرافعي الكبيرج1ص47- نصب الرايه كتاب الطهارات - سنن الكبري للبيهقي ج1ص35- احكام القرآن جصاص باب شعر الميتة وصوفها والفراء وجلود السباع - اعلاءالسنن ج1ص295).
3- رسول الله ﷺ با شانه اي از عاج موي خود را شانه مي كردند. (سنن الكبري للبيهقي ج1ص41- نصب الرايه كتاب الطهارات كه عاج را چيزي گفته كه از پوسته ي لاك پشت بدست ميآيد نه عاج فيل - البحرالرائق ج1ص223).
زيرا پاک نشدن پوست انسان با دباغت بخاطر کرامت انسان است نه از روی نجس بودن. (مجمع الانهر ج1ص8 - البحرالرائق ج1ص7- حاشية رد المحتار على الدر المختار ج1ص193- اللباب في شرح الكتاب ج1566- هدايه ج1ص60- قواعد الأحكام في مصالح الأنام ج2ص105 - اعلاءالسنن ج1ص292).