نام : کتاب راه روشن حنفی
نویسنده : اسدالله آخوند پـقه
شناسه : 8

تعریف بدعت و احادیث بدعت

(و البِدْعَةُ) بالكسر: الحَدَثُ في الدين بعدَ الإكْمَالِ أو ما اسْتُحْدِثَ بعد النبيِّ، (صلى الله عليه وسلّم)، من الأَهْواءِ والأَعْمالِ.[1]

بدعت تأسیس کردن کاری در دین بعد از اکمال دین و آنچه پیداشده باشد بعد پیامبر از قبیل اهواء و اعمال.

بدعت مولود در قرن چهارم و پنجم هجری توسط دشمنان اسلام به دلیل رواج بدعت و دور کردن مسلمانان از عبادت به وجود آورده شده است.

قَالَ رسول‌الله صلى الله عليه و سلّم لَا يَقْبَلُ اللَّهُ لِصَاحِبِ بِدْعَةٍ صَوْمًا وَ لَا صَلَاةً وَ لَا صَدَقَةً وَ لَا حَجًّا وَ لَا عُمْرَةً وَ لَا جِهَادًا وَ لَا صَرْفًا وَ لَا عَدْلًا يَخْرُجُ مِنْ الْإِسْلَامِ كَمَا تَخْرُجُ الشَّعَرَةُ مِنْ الْعَجِينِ.[2]

رسول‌الله : الله ﷻ از صاحب بدعت، نه نمازش را قبول می‌کند و نه روزه و نه صدقه و نه حج و نه عمره و نه جهاد و نه روی‌گردانی (توبه و یا نافله) و نه عدالت (فریضه) و خارج خواهد شد از اسلام همچنان كه موي از خمير خارج می‌شود.

فَقَالَ الْعِرْبَاضُ صَلَّى بِنَا رسول‌الله صلى الله عليه وسلّم ذَاتَ يَوْمٍ ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَيْنَا فَوَعَظَنَا مَوْعِظَةً بَلِيغَةً ذَرَفَتْ مِنْهَا الْعُيُونُ وَ وَجِلَتْ مِنْهَا الْقُلُوبُ فَقَالَ قَائِلٌ يَا رسول‌الله صلى الله عليه و سلّم كَأَنَّ هَذِهِ مَوْعِظَةُ مُوَدِّعٍ فَمَاذَا تَعْهَدُ إِلَيْنَا فَقَالَ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ وَ السَّمْعِ وَ الطَّاعَةِ وَ إِنْ عَبْدًا حَبَشِيًّا فَإِنَّهُ مَنْ يَعِشْ مِنْكُمْ بَعْدِي فَسَيَرَى اخْتِلَافًا كَثِيرًا فَعَلَيْكُمْ بِسُنَّتِي وَ سُنَّةِ الْخُلَفَاءِ الْمَهْدِيِّينَ الرَّاشِدِينَ تَمَسَّكُوا بِهَا وَ عَضُّوا عَلَيْهَا بِالنَّوَاجِذِ وَ إِيَّاكُمْ وَ مُحْدَثَاتِ الْأُمُورِ فَإِنَّ كُلَّ مُحْدَثَةٍ بِدْعَةٌ وَ كُلَّ بِدْعَةٍ ضَلَالَةٌ.[3]

از عرباض (رض): رسول‌الله با ما نماز خواند و بعد رو به ما كرد و موعظه كرد، موعظه‌ای بليغ، كه چشمان را گريان كرد و قلب‌ها ترسيد و كسي به ايشان عرض كرد؛ يا رسول‌الله گويا كه اين موعظه‌ی وداع كننده است، پس بر ما چه چيزي عهد می‌کنی؟ گفت : بر شماست كه تقوي پيشه كنيد و فرمان‌برداری كنيد از امير خود گرچه آن امير يك بنده‌ی حبشي باشد، زيرا هر كه بعد از من زنده باشد زود است كه اختلافات زيادي ببيند، پس بر شما لازم است سنّت من و سنّت خلفاي راشدين بعد از من و پس با چنگ و دندان بر آن بچسبيد و دورباشید از محدثات (نو پيدا شده‌ها) زيرا هر محدثي بدعت است و هر بدعتي گمراهي.

حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سَعِيدٍ حَدَّثَنَا بِشْرُ بْنُ مَنْصُورٍ الْحَنَّاطُ عَنْ أَبِي زَيْدٍ عَنْ أَبِي الْمُغِيرَةِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رسول‌الله صلى الله عليه: أَبَى اللَّهُ أَنْ يَقْبَلَ عَمَلَ صَاحِبِ بِدْعَةٍ حَتَّى يَدَعَ بِدْعَتَهُ.[4]

رسول‌الله : الله ﷻ از قبول عبادت صاحب بدعت اِبا می‌کند (نمی پذیرد) تا وقتی‌که از بدعتش برگردد.

عَنْ غُضَيْفِ بْنِ الْحَارِثِ الثُّمَالِيِّ قَالَ بَعَثَ إِلَيَّ عَبْدُ الْمَلِكِ بْنُ مَرْوَانَ فَقَالَ يَا أَبَا أَسْمَاءَ إِنَّا قَدْ أَجْمَعْنَا النَّاسَ عَلَى أَمْرَيْنِ قَالَ وَ مَا هُمَا قَالَ رَفْعُ الْأَيْدِي عَلَى الْمَنَابِرِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ وَ الْقَصَصُ بَعْدَ الصُّبْحِ وَ الْعَصْرِ فَقَالَ أَمَا إِنَّهُمَا أَمْثَلُ بِدْعَتِكُمْ عِنْدِي وَ لَسْتُ مُجِيبَكَ إِلَى شَيْءٍ مِنْهُمَا قَالَ لِمَ قَالَ لِأَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ مَا أَحْدَثَ قَوْمٌ بِدْعَةً إِلَّا رُفِعَ مِثْلُهَا مِنْ السُّنَّةِ فَتَمَسُّكٌ بِسُنَّةٍ خَيْرٌ مِنْ إِحْدَاثِ بِدْعَةٍ.[5]

 غُضَيْفِ بْنِ الْحَارِثِ الثُّمَالِيِّ (رض): عبدالملک بن مروان به‌سوی من کسی را فرستاده بود و گفته بود که ای أَبَا أَسْمَاءَ، ما مردم را برای دو چیز جمع کردیم؛ یکی اینکه در منبر دست‌ها را بالا می‌بریم (به هنگام سخنرانی) و دیگری هم اینکه بعد از نماز صبح و عصر برای مردم قصه تعریف می‌کنیم. من جواب دادم که اما آن دو چیزی که گفتی، به نزد من بارزترین نمونه از بدعت‌های تو می‌باشد و من به هیچ‌یک از این‌ها (برای شرکت در آن‌ها) تو را اجابت نکنم؛ زیرا رسول‌الله فرمودند: قومی بدعتی در دین نیاورند مگر اینکه مثل آن از سنّت خواهد مرد. پس تمسک به سنّت، از احداث بدعت اولی است.

 


[1]- قاموس المحیط فصل الباء

[2]- سنن ابن ماجه ج1 ص19- مصباح الزجاجه ج1ص49- الترغیب و الترهیب ج1ص45 – جامع المسانيد و المراسیل ج2ص502

[3]- مستدرک علی الصحیحین ج1ص186- سنن ابن ماجه ج1 ص15- مسند امام احمد ج5ص109- سنن ابی داوود ج12 ص358

[4]- سنن ابن ماجه ج1 ص15- فتح الکبیر ج1ص15

[5]- مسند امام احمد ج34ص325