آدابورسوم مشروع براي میّت و چگونگي احوال میّت پس از مرگ
مسئله 1 ◄ مستحبّ است كه حاضران براي دفن میّت هر كدام با دو دست خود سه بار خاك بر قبر بريزند؛ زيرا رسولالله ﷺ اين كار را انجام دادهاند.[1]
مسئله 2 ◄ بوسيدن میّت جایز است و همچنين گريه كردن بر ميت؛ زيرا رسولالله ﷺ عثمان بن مظعون (رض) را بوسيدند درحالیکه ايشان گريان بودند.[2]
مسئله 3 ◄ حرمت میّت مانند حرمت وي در حال حيات میباشد.
رسولالله ﷺ: شكستن استخوان میّت مانند شسكتن آن در حال حيات وي است.[3]
از حضرت عائشة (رض): من داخل مي شدم به اتاقي كه در آن رسولالله ﷺ و پدرم دفن شده بودند درحالیکه پوشش خود كنار گذاشته بودم و میگفتم كه اينان شوهر من و پدرم هستند (به همين خاطر حجابي را رعایت میکردم كه وقتي زنده بودند پيش آنها رعايت میکردم) و وقتي عمر (رض) دفن شدند به الله ﷻ قسم كه بر آن بيت وارد نشدم مگر اينكه حجاب خود را به خاطر حياء از عمر (رض) كامل پوشيده بودم.[4]
مالك بن أنس (رض): به من چنين رسيده است كه ارواح مؤمنان به حال خود گذاشته شده هستند و هر جا كه مي خواهند مي روند.[5]
و حضرت فاطمه (رض) بنت رسولالله ﷺ قبر عموي خود حضرت حمزة (رض) را هر جمعه زيارت میکردند و بر سر قبر گريه میکردند.[6]
رسولالله ﷺ: هر كس به زيارت من بيايد درحالیکه قصد وي فقط زيارت من باشد، پس بر من حقّ است كه در روز قيامت شفيع وي باشم.[7]
و گفتهشده است، براي هميشه؛ روح –ميت- قبر خود را در هر جمعه زيارت میکند؛ به همين خاطر زيارت قبور در شب جمعه و روز جمعه و صبح شنبه طبق آنچه که علماء ذكر کردهاند مستحبّ است.[8]
رسولالله ﷺ: میّت شخصي را که در دنيا با وي آشنا بوده اگر به وي سلام دهد مي شناسد و جواب سلام وي را میدهد.[9]
از رسولالله ﷺ: همانا اعمال شما بر خويشاوندانتان كه مردهاند عرض كرده میشود؛ اگر خير باشد بر آن حمد الله ﷻ گويند و اگر غير اين باشد، گويند: بار الها اينان را نميران تا وقتیکه هدايتشان كني همچنان كه ما را هدايت كردي.[10]
از رسولالله ﷺ: وقتي زمان مرگ مؤمني برسد، فرشتگان رحمت با ابريشمي سفيد بر وی وارد شوند و گويند: خارج شو از جسد درحالیکه راضي هستي و راضي کردهای بهسوی روح و ريحان- نعمت الهي- بدون غضب. پس جان مؤمن مانند بهترين مشك- با بهترين عطر- بیرون شود تا اينكه جان وی را فرشتگان دستبهدست كنند تا اينكه به دروازهی آسمان برسند. پس گويند - اهل السماء-: اين چه بوي خوشي است كه از زمين آمده است؛ پس وی را پيش ارواح مؤمنان ببرند؛ پس آنان از شادي شما در وقتیکه غائبش بيايد شادترند- ارواح آنچنان شاد میشوند که انگار گمشدهی خود را پیداکرده باشند، بلکه از آن هم شادترند-. پس - ارواح مؤمنان- از وی میپرسند: فلاني چهکار میکند؟ بعد گويند كه او را به حالش بگذاريد كه وی در غم دنيا بوده است. در اين حال وی گويد: مگر فلاني پيش شما نيامده است؟ آنان گويند: پس وی به هاويه– جهنّم- رفته است؛ و كافر وقتي مرگش حاضر شود فرشتگان عذاب پيشش می آيند و میگویند: خارج شو درحالیکه غضب كرده شدهای بهسوی عذاب الله ﷻ، پس جان وی با بدترين بوي خارج شود؛ پس با وی به دروازهی زمين میروند؛ پس - اهل زمين- گويند که اين چه بوي بدي است تا اينكه وی را پيش ارواح كفّار برند.[11]
رسولالله ﷺ: هر كس هنگام گذر بر مقابر سورهی اخلاص را يازده بار بخواند و به اموات هديه دهد، براي خوانندهی آن به عدد اموات ثواب داده میشود.[12]
رسولالله ﷺ: کفنهای اموات خود را نيكو درست كنيد؛ زيرا آنان (به خاطر کفنشان) با يكديگر مباهات میکنند و همديگر را در قبورشان زيارت میکنند.[13]
از بريدة (رض) (صحابي): رسولالله ﷺ به ما تعليم مي دادند كه وقتي به مقابر میرویم (بگوئيم): «السَّلامُ علَيكم أهلَ الدِّيارِ منَ المؤمِنينَ والمسلمينَ، وإِنا إِنْ شاءَ اللَّهُ بِكم لَلاحِقونَ، نسألُ اللَّهُ لنا و لَكُم العافيَةَ»
يعني: سلام بر شما اي اهل ديار مؤمنان و مسلمانان، إِنْ شاءَ اللَّه ما نیز به شما خواهيم پيوست، از الله ﷻ براي خودمان و شما عافيت ميطلبيم. (عافية: بخشش - سلامتي).[14]
حضرت عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ ﷺ (صحابي) در مرض الموت بود كه امور ذيل را وصيّت كردند: وقتي من فوت نمودم، همراه من نوحهخوان و آتش نياوريد و وقتي مرا دفن كرديد پس بر من خاك بريزيد، سپس كنار قبر من بمانيد بهاندازهی نحر (سربريدن) شتران و تقسيم گوشت آنان تا با شما انسگیرم و ببينم كه به فرستادگان (منكر و نكير) پروردگارم، چه جوابي میدهم.[15]
رسولالله ﷺ: ميّت در قبر خود مانند كسي است كه در حال غرق شدن میباشد كه كمك میخواهد و منتظر دعایی از طرف پدر و مادر يا ولد و يا دوست مورداطمینان است. پس وقتي اين دعاء به وی برسد، پس- همین دعاء- از دنيا و آنچه در آن میباشد دوستتر و بهتر است و همانا الله ﷻ بر اهل قبور، به سبب دعاي اهل دنيا - هدیههایی- مانند کوهها و هدیهی زندگان را به مردگان میرساند و هدیهی زندگان برای مردگان استغفار- طلب آمرزش- برای آنها و صدقه از طرف آنها میباشد.[16]
سعد (رض) (صحابي) نزد رسولالله ﷺ آمدند و گفتند: يا رسولالله ﷺ، همانا امّ سعد (رض) صدقه دادن و آزاد كردن را دوست میداشت؛ پس آيا اگر من صدقه دهم يا كه آزاد كنم براي وي اجري میباشد؟ حضرت ﷺ جواب دادند: بله.[17]
وقتي خبر فوت جعفر (رض) را براي حضرت رسولالله ﷺ آوردند، حضرت ﷺ فرمودند: براي آل جعفر غذا درست كنيد؛ زيرا بر آنان امري وارد شده است كه آنان را به خود مشغول میکند.[18]
همانا عمران بن حصين (رض) (صحابي) وقتي اجلش نزديك شد گفت: وقتي من مردم پس بر شكم من دستاري ببنديد و وقتي از (دفن) برگشتيد پس نحر (سربریدن و ذبح كردن شتر) كنيد و (به مردم) اطعام كنيد (غذا دهيد).[19]
از ابن عباس (رض): ارواح اموات در روز عيد و جمعه و نیمهی شعبان بر در خانههاي خود میآیند و میگویند: آيا كسي نيست كه ما را ياد كند؟ آيا كسي نيست كه بر ما رحم كند؟ آيا كسي نيست كه غربت ما را ياد كند؟ ... (تجهيز الجنازة ص164چاپ دارالكتب النعمانية كابل)
مستحب است كه تا هفت روز از طرف میّت صدقه داده شود؛ به آن مقدار كه وسع اولياء میّت میرسد.[20]
اگر ولي میّت طعامي براي فقراء بسازد و خيرات كند، حسن و نيكو است. (اگر در ورثه وارث صغير نباشد و اگر صغير باشد، اين كار از تركه انجام نشود).[21]
وليّ میّت از طرف میّت به مدت هفت روز صدقه دهد و اگر وسعش نرسد سه روز اين كار را بكند و اگر وسعش نرسد يك روز اين كار را بكند.[22]
دلیل:
طاووس تابعی بزرگ و عمیر و مجاهد: مردگان در قبر خود تا هفت روز مفتون میشوند پس صحابه (رض) مستحب میدانستند که در این ایام از طرف میت اطعام کنند.[23]
و این از مسائلی است که رأی را بدان دخالتی نیست و در حکم مرفوع است؛ زیرا صحابه (رض) نمیتوانستند به رأی خود از غیب خبر دهند پس از رسولالله ﷺ شنیدهاند.
مسئله 4 ◄ سنّت اين است كه وليِّ میّت قبل از تمام شدن شب اول قبر ازآنچه در وسع وي میباشد از طرف وي (میّت) صدقه دهد و اگر چيزي براي صدقه دادن نيافت پس دو ركعت نماز بخواند و در هر ركعت بعد از حمد يك «آية الكرسي» و ده «الهاكم التكاثر» بخواند و بعدازآن بگويد: بار الها، من اين نماز را براي تو خواندم و خود مي داني كه از آنچه منظوري دارم؛ پس ثواب اين نماز را به قبر فلان كس برسان و الله تعالي اجري بسیار و نور و درجه و شفاعت تخصيص دهد.[24]
رسولالله ﷺ وقتي از دفن ميّتي برمي گشتند زن آن میّت كسي را پيش رسولالله ﷺ فرستاده بودند و ايشان را خبر دادند كه براي آنها طعامي ساخته است و رسولالله ﷺ دعوت وي را اجابت كردند و وقتي مشغول خوردن شدند اصحاب (رض) ديدند كه رسولالله ﷺ لقمه را در دهانشان مي چرخانند و فرمودند: مي بینم كه اين گوشت گوسفندي است كه بدون اجازه ي صاحب وي ذبح شده است و آن زن عذر خود را بيان داشتند؛ پس رسولالله ﷺ به وي گفتند كه با اين گوشت اسيران را طعام دهيد.[25]
مسئله 5 ◄ براي مكروه دانستن طعام از اهل میّت هيچ دليل شرعي نيست؛ مگر اينكه حديث جير كه مي گويد: ما اتّخاذ طعام را از نياحت (نوحه) مي دانستيم كه آن حديث نیز با حديث فوق الذكر معارض است (حديث سابق كه رسولالله ﷺ دعوت زن میّت را پذيرفتند).[26]
و آن کسی كه از نياحت مي شمارد از صحابه (رض) است و اينكه دعوت را قبول میکند رسولالله ﷺ میباشد (فافهم و لا تغفل و لا تأخذك العصبيه).
مسئله 6 ◄ و آن ادعایی که میگویند صدقه دادن را براي رياء انجام میدهند و اين كه طعام دادن براي جشن مشروعيّت دارد نه براي عزا، از نظر دلایل شرعي به پشيزي نمي ارزد؛ چون كه احاديث نفع صدقه از طرف میّت بيشتر از آن است كه شمرده شود و در هيچ يك از آنها براي صدقه دادن وقت تعيين نکردهاند و از كساني كه میگویند اين كار براي رياء است مي پرسم: آيا قلب آنان را شكافتيد و ديديد كه آنان براي رياء اين كار را انجام میدهند؟ (نعوذبالله از چشم بستن و غيب گفتن).
و چه دليلي است بر مشروعيت آن در جشن نه در حزن؟ جواب آن اين است: هيچ دليل شرعي براي آن نيست.
رسولالله ﷺ: گريه كردن بدون سروصدا از اخلاق انبياء است و نشانه ي دل رحم بودن و اگر همراه با سروصدا باشد، آن از شيطان است.[27]
[1]- سنن الكبري للبيهقي ج5ص284 - الجوهرة النيرة باب الجنائز
[2]- سنن الترمذي ج4ص25 - مجمع الزوائد ج3ص113 - المستدرك على الصحيحين ج1ص513 - مشكاة المصابيح ج1ص455
[3]- مسند امام احمد ج7ص152 - سنن ابي داود ج9ص24 - صحيح ابن حبان ج4 ذِكرُ الإِخبارِ عَمَّا يُستحبُّ لِلمرءِ مِنْ تحفُّظ أذى المَوْتى ولا سِيما في أَجْسَادِهِمْ - سنن الكبري للبيهقي ج5ص407
[4]- مسند امام احمد ج7ص288 - مجمع الزوائد ج8ص57 - المستدرك علي الصحيحين ج3ص63 – مشكاة المصابيح ج1ص491
[5]- احياء علوم الدين ج4ص434 - تنقيح القول الحثيث بشرح لباب الحديث الباب الثامن والثلاثون في فضيلة ذكر القبر وأحواله - تفسير آلوسي ذیل آية 85 سورهی بنیاسرائیل - شرح الصدور بشرح حال الموتي واهل القبور ج1ص232
[6]- السنن الصغري للبيهقي با زيارة القبور - المستدرك علي الصحيحين ج1ص532 - نيل الاوطار ج4ص152 - تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير ج2ص101
[7]- مجمع الزوائد ج3ص666 - كنز العمال ج1ص2453 - جامع المسانيد و المراسيل ج7ص185 - معجم الطبراني الأوسط حرف العين اسمه عبدان - معجم الطبراني الكبير ج12ص291
[8]- التذكرة في أحوال الموتى قرطبي باب ما جاء أن أرواح الشهداء في الجنة دون أرواح غيرهم - فتاوي ابن حجر الهيثمي ج2ص2 - مواهب الجليل لشرح مختصرالخليل ج3ص3 - حاشية الصاوي على الشرح الصغير ج1ص542
[9]- عمدةالقاري ج8ص67 - مرقاةالمفاتيح ج4ص254 - حاشيةالطحطاوي علي مراقي الفلاح ج1ص305
[10]- كنز العمال ج1ص3225 - الفتح الكبير ج1ص292 - جامع المسانيد و المراسيل ج2ص217 - مسند امام احمد ج3ص643 - مجمع الزوائد ج3ص73
[11]- سنن النسائي الصغري ج4ص306 - نسائي الكبري ج1ص603 - جامع المسانيد و المراسيل ج1ص195 - مشكاة المصابيح ج1ص457 - الفتح الكبير ج1ص102 - المسندالجامع كتاب الجنائز - صحيح ابن حبان ج4 باب المريض و مايتعلق به
[12]- جامع المسانيد والمراسيل ج7ص389 - كنز العمال ج1ص3192 - فضائل سورة الإخلاص حسن الخلال - عمدة القاري ج3ص114 - تحفة الأحوذي شرح سنن الترمذي ج3ص289 - مرقاة المفاتيح ج4ص180 - مراقي الفلاح شرح نور الإيضاح ج1ص305 - الدر المختار شرح تنوير الأبصار ج2ص204 - كنزالدقائق كتاب الحج باب الحج عن الغير
[13]- التذكرة في أحوال الموتى - شرح الصدوربشرح حال الموتي و اهل القبور ج1ص192 - كنز العمال ج1ص3173
[14]- مشكاة المصابيح ج1ص488
[15]- صحيح مسلم ج2ص112
[16]- جامع المسانيد و المراسيل ج6ص309 - لسان الميزان ج5ص113 - مزان الاعتدال ج6ص86 - الفردوس بماثورالكتاب ج4ص103
[17]- سنن الكبري للبيهقي ج9ص390
[18]- المستدرك علي الصحيحين ج1ص527
[19]- مجمع الزوائد ج3ص85 - معجم الطبراني الكبير ج18ص106
[20]- حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305
[21]- البحر الرائق شرح كنز الدقائق ج2ص183 - مرقاة المفاتيح ج10ص183 - حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305 - حاشية رد المحتار على الدر المختار ج2ص204
[22]- تجهيز الجنازة ص161ناقلا عن المضمرات - شرعة الاسلام مخطوط تک جلدی ص 39
[23]- المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية أبو الفضل أحمد بن علي بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلاني (المتوفى: 852هـ) 5ص330 - أحوال القبور المؤلف: زين الدين عبد الرحمن بن أحمد بن رجب بن الحسن (المتوفى: 795هـ)
[24]- تجهيز الجنازة ص161 ناقلاً عن شرعة الاسلام
[25]- مشكاة المصابيح ج3ص312 - سنن ابي داود ج9ص180 - سنن الكبري للبيهقي ج8ص240 - سنن الدارقطني ج4ص189
[26]- حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305
[27]- صحيح البخاري ج1ص431 - صحيح مسلم ج6ص188 - مسند امام احمد ج1ص618 - صحيح ابن حبان ج1ص246 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص437