نام : کتاب راه روشن حنفی
نویسنده : اسدالله آخوند پـقه
شناسه : 8

احادیث و اقوال فقهای حنفی در مورد جماعت زنان

و اما احادیث و اقوال فقهای حنفی در مورد جماعت زنان:

 (كَجَمَاعَةِ النِّسَاءِ وَحْدهُنَّ) أي كما كُرِه جماعة النساء بالإمام منهن، لأن اجتماعهن قَلَّمَا يَخْلُو عن فتنة بهن. ولِمَا رُوِيَ عنه صلى الله عليه وسلم «بيوتهنّ خير لهنّ لو يَعْلَمْنَ».[1]

جماعت گذاردن زنان به‌تنهایی مکروه است یعنی همچنان که جماعت کردن زنان در مسجدی که مرد امامت می‌کند مکروه می‌باشد جماعت کردن آنان با خودشان نیز مکروه است و کم پیش می‌آید که جماعت آنان از فتنه خالی باشد؛ برای اینکه رسول‌الله فرموده‌اند: خانه‌هایشان برای آنان خیر است اگر می‌دانستند.

ملا علی قاری فقیه حنفی گوید:

أقول: الأظهر أن الكراهة محمولة على ظهورهن وخروجهن.[2]

مکروه بودن آن برای این است که آنان خود را آشکار می‌کنند و از خانه بیرون می‌شوند.

در متون فقهی حنفی آمده است که زن پیری که کسی از وی امید ازدواج ندارد اجازه دارد که در صبح و مغرب و عشاء در مسجد حاضر شوند و ملا علی قاری ادامه می‌دهد: این برای زمان گذشته بود که فاسقان در صبح و عشاء می‌خوابیدند و در مغرب مشغول خوردن بودند ولی الآن در همه‌وقت فاسقان وجود دارند، برای همین این پیرزنان را از کل جماعات باید منع کرد.

عن عائشة رَضِيَ الله عنها آن‌ها قالت: «لو أدرك رسول‌الله صلى الله عليه وسلم ما أحدث النساء، لَمَنَعَهُنَّ كما مُنِعَتْ نساء بنی‌اسرائيل. قلت لعَمْرَة: أَوَمُنِعْنَ؟ قالت: نعم». وتقول عائشة ترفعه: «أيها الناس، انْهَوا نساءكم عن لُبْسِ الزينة والتَبَخْتُرِ في المساجد، فإن بنی‌اسرائيل لم يُلْعَنُوا حتى لَبِسَ نساؤهم الزينة، وتَبَخْتَرْنَ في المساجد». رواه ابن عبد البَرّ في «التَمْهِيد».[3]

از حضرت عائشه (رض): اگر رسول‌الله آنچه زنان امروز انجام می‌دهند را می‌دیدند آنان را از جماعت منع می‌کردند همچنان که زنان بنی‌اسرائیل منع کرده شدند، به عمره گفتم آیا زنان بنی‌اسرائیل منع شده‌اند؟ گفت: بله. حضرت عائشه (رض) مرفوعاً (از زبان رسول‌الله ) می‌گفتند: زنان را از پوشیدن لباس آرایشی و لباس فخرفروشی در مساجد نهی کنید؛ زیرا بنی‌اسرائیل ملعون نگشتند تا وقتی‌که زنان آنان لباس زینتی پوشیدند و در مساجد به فخرفروشی پرداختند.

بدرالدین عینی در کتاب خود که شرحی بر هدایه است چنین گوید:

أما في زماننا فيكره خروج النساء إلى الجماعة لغلبة الفسق والفساد، فإذا كره خروجهن للصلاة فلأن يكره حضورهن مجالس العلم خصوصاً عند هؤلاء الجهال الذين تحلوا بحلية أهل العلم.[4]

و اما در زمان ما خارج شدن زنان برای جماعت (هر جماعتی) به خاطر غالب شدن فسق و فساد مکروه است (یعنی گناه است)؛ پس وقتی خروج آنان برای نماز مکروه گشت مکروه بودن خروج آنان برای حضور در مجالس علم خصوصاً نزد این جاهلآن‌که لباس اهل علم پوشیده‌اند به‌طریق‌اولی خواهد بود.

عن مولى ابن أبي رهم، سمعه من أبي هريرة يبلغ به النبي صلى الله عليه وسلّم، استقبل أبو هريرة امرأة متطيبة فقال: أين تريدين يا أمة الجبار؟ فقالت: المسجد، فقال: و له تطيبت؟ قالت: نعم، قال أبو هريرة: أنه قال: «أيما امرأة خرجت من بيتها متطيبة تريد المسجد، لم يقبل الله عزّ و جلّ لها صلاة حتى ترجع فتغتسل منه غسلها من الجنابة».[5]

رسول‌الله ﷺ زني را ديد كه به خود عطر زده و می‌رفت. رسول‌الله ﷺاز وي پرسيدند: به كجا می‌روی؟ گفت: به مسجد. گفتند: براي همين به خود عطر زدي؟ گفت: بله. رسول‌اللهﷺ فرمودند: هر زني كه به خود عطر زده و به مسجد رود هیچ‌گاه نماز وي قبول نيست تا اينكه به خانه رود و غسل كند مانند غسل جنابت.

و عن أُمِّ حُمَيْدٍ امرأةُ أبي حُمَيْدٍ السَّاعِدِيِّ: آن‌ها جاءَتِ النبيِّ صلى الله عليه و سلّم فقالَتْ: يا رسول‌الله إِنِّي أُحِبُّ الصَّلاةَ معكَ، قالَ: «قَدْ عَلِمْتُ أَنَّكِ تحبِّينَ الصَّلاةَ مَعِي و صلاتُكِ في بيتِكِ خَيرٌ مِنْ صلاتِكِ في حُجْرتِكِ و صلاتُكِ في حُجْرتِكِ خَيْرٌ مِنْ صَلاتِكِ في دارِكِ و صلاتُكِ في دَارِكِ خَيْرٌ مِنْ صلاتِكِ في مَسْجِدِ قَوْمِكِ و صَلاتُكِ في مسجِدِ قومِكِ خيرٌ مِنْ صلاتِكِ في مَسْجِدي» قالَتْ: امَرَتْ فبُنِيَ لها مَسْجدٌ في أقصَى بيتٍ في بَيْتِها وأَظْلَمِهِ، فكانَتْ تصلِّي فيهِ حتى لقيتِ الله عزّ وجلَّ.[6]

از ام حميد زن ابو حميد (رض): وي گفت كه پيش رسول‌الله ﷺ آمدم و به ايشان عرض كردم كه من نمازخواندن پشت سر شمارا دوست دارم (می‌خواهم به شما اقتداء كنم) حضرت ﷺ فرمودند: من می‌دانم كه تو با من نمازخواندن را دوست داري ولي نمازخواندن تو در اتاق خودت برتر از نماز تو در صحن (حال) خانه‌ات است و در صحن خانه‌ات خواندن تو برتر از داخل خانه‌ات خواندن است و نماز تو در خانه‌ات بهتر از نماز تو در مسجد است. قومت و نماز تو در مسجد قومت بهتر است از نماز در مسجد من (مسجدالنبي). ام حميد گفت كه امر كردم تا مسجدي برايم بسازند در داخل دورترين اتاق (از در اصلي خانه) و آن را تاريك كرد و تا آخر عمر خود در آن نماز خواند.

عن النَّبيِّ صلى الله عليه وسلّم، قال: «صَلاَةُ المَرْأَةِ في بَيْتِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلاَتِهَا في حُجْرَتِهَا، وَ صَلاَتِهَا في مَخْدَعِهَا أَفْضَلُ مِنْ صَلاَتِهَا في بَيْتَهَا».[7]

از رسول‌الله ﷺ: نمازخواندن زن در اتاقش بهتر از صحن خانه‌اش است و نماز وي در مخدع (اتاقي كوچك در داخل اتاقي بزرگ‌تر) بهتر است از نماز وي در اتاقش.

عن عائشة قالت: «لو رأى رسول‌الله صلى الله عليه وسلم ما أحدث النساء بعده لمنعهن المسجد كما منعته نساء بنی‌اسرائيل. قلنا: يا هذه يعني لعمرة: أومنعت نساء بنی‌اسرائيل؟ قالت: نعم».[8]

از حضرت عائشه (رض): اگر رسول‌الله ﷺ می‌دید كه زنان (در مسجد) چه‌کارها كه انجام می‌دهند آن‌ها را از مسجد منع می‌کرد مانند منع شدن زنان بنی‌اسرائیل از مسجد.

عن أبي عمرو الشيباني أنه رأى بن مسعود يخرج النساء من المسجد يوم الجمعة ويقول اخرجن إلى بيوتكن خير لكن.[9]

از حضرت ابن مسعود (رض): وي زنان را از مسجد بيرون می‌کرد و می‌گفت برويد بيرون كه خانه براي شما از اين (مسجد) خير است.

و در روايتي ديگر می‌گفت كه اين براي شما نيست (براي مردان است).[10]

و عنهُ أيضاً: أنهُ كانَ يَحلِفُ، فيَبْلُغُ في اليَمينِ: «ما مِنْ مُصَلَّىً للمرأَةِ خَيرٌ مِنْ بَيْتِها، إِلاَّ في حَجٍّ أو عُمْرةٍ إِلاَّ امرأَةٌ قَدْ يَئِسَتْ مِنَ البُعُولَةِ و هيَ في منقَلَيْها»، قلتُ: ما منقَليْها؟ قال: امرأَةٌ عَجُوزٌ قدْ تَقارَبَ خَطْوُها.[11]

ابن مسعود (رض) قسم می‌خورد و در قسمش مبالغه هم می‌کرد كه براي نماز زن هيچ جايي بهتر از خانه‌اش نيست، مگر اينكه در حج باشد يا كه در عمره و مگر اينكه زن عجوز باشد.

وروى عبد الرَّزَّاق، والدَّارقُطْنِيّ، وصحّحه النَّوَوِيّ، عن حُجَيْرَة بنت حُصَين قالت: «أَمَّتْنَا أمّ سلمة في صلاة العصر فقامت بيننا». قال في «شرح المَجْمَع»: فَعَلَتَا كذلك حين كانت جماعتهنّ مُسْتَحبة، ثم نُسِخَ الاستحباب.[12]

زنی به نام حجیره دختر حصین گوید: «ام سلمه (رض)، زن پیامبر در نماز عصر برای ما امامت کرد و در میان ما ایستاد»، در کتاب شرح المجمع گوید: این اتفاق یعنی امامت ام سلمه (رض) وقتی بود که جماعت زنان مستحب بود و بعد منسوخ گشت.

منسوخ یعنی اینکه حکمی را در زمانی اجازه داده می‌شود و نهی کرده نمی‌شود و بعداً نهی کرده می‌شود.

 

 


[1]- فتح باب العناية بشرح النقاية (1/ 328)

[2]- فتح باب العناية بشرح النقاية (1/ 329)

[3]- فتح باب العناية بشرح النقاية (1/ 330)

[4]- البناية شرح الهداية (2/ 355)

[5]- مسند امام احمد ج2ص487 - سنن الكبري للبيهقي ج4ص523 - مسندالسراج ج1ص208

[6]- مجمع الزوائد ج2ص154 - صحيح ابن خزيمه ج3ص95 - صحيح ابن حبان ج3 ذكر البيان ان صلاة المرة كلما كانت - كنزالعمال ج1ص1496 - فتح الباري شرح صحيح البخاري ج8ص51

 [7]- سنن ابي داود ج2ص277 - صحيح ابن خزيمه ج3ص95 - المستدرك علي الصحيحين ج1ص326 - مسندالبزار ج5ص426 - سنن الكبري للبيهقي ج4ص318 - الفتح الكبير ج2ص197 - مجمع الزوائد ج2ص155

[8]- مستخرج ابي عوانه باب منع النساء اذا - مسند السراج ج1ص205 - سنن الكبري للبيهقي ج4ص321 - صحيح مسلم ج4ص137 – مسند امام احمد ج7ص335 – مسند الشاميين ج1ص292 - صحيح ابن خزيمه ج3ص98 - سنن ابي داود ج2ص276

[9]- معجم الطبراني الكبير ج9ص294 - مجمع الزوائد ج2ص157

[10]- سنن الكبري للبيهقي ج4ص412

[11]- مجمع الزوائد ج2ص156 - معجم الطبراني الكبير ج9ص293 - مصنف ابن ابي شيبة ج2ص277

[12]- فتح باب العناية بشرح النقاية (1/ 329)