نام : کتاب قول الفصل فی شبهات الوهابیه
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 7

سنن رواتب و نوافل خواندن، بدعت نیست و مشروع دین است

شبهه ی دهم: خواندن سنن و نوافل:
سنن رواتب و نوافل خواندن، بدعت نیست و مشروع دین است: 
وهابيان معتقدندكه سنّتهايي كه كنار نماز فرائض خوانده می شود نبايد براي هميشه خوانده شود؛ زيرا اگر براي هميشه خوانده شود و بر آن مواظبت شود، اين سنّت مانند فرض خواهد بود و نبايد سنّت همانند فرض باشد و همچنين می گويند كه در سفر نبايد سنّت خوانده شود؛ چون فرض به دو ركعت كاهش مي يابد پس سنّت چرا ترك نشود!!!. حتي در مدينه وقتي نماز فرض تمام می شده است، مأموري می آمده و همه را مجبور به ترك مسجد نبوي می كرده تا مبادا كسي مشغول نماز سنّت شود – نعوذ بالله- ولی الحمد لله جديداً علماء آن ديار فهميده اند كه سنّت چيز خوبي است و الآن از منبرها اعلام می كنند كه خواندن آن ثواب دارد – الله ﷻ را شاكرم كه قبول كردند كه سنّت چيز خوبي است- .
جواب: 
1) دلائلی که آنان ذکر می کنند هیچ ارتباطی با دلائل شرعی ندارد و چیزی است که با اتباع هوای نفس گفته می شود.
يعني چه كسي گفته است كه نبايد بر سنّت مواظبت – مداومت- شود؛ اين قول درست مخالف گفته ي رسول الله ﷺ درباره ي سنن رواتب - نمازهاي سنّت كنار نماز فرض- می باشد.
*عن أم حبيبة زوج النبي صلى الله عليه و سلم أنها سمعت رسول الله صلى الله عليه و سلم يقول: « ما من مسلم يصلي كل يوم ثنتي عشرة ركعة تطوعا غير الفريضة إلا بني له بيت في الجنة - أو بنى الله له بيتا في الجنة، زاد أبو النضر: قالت أم حبيبة: فما برحت أصليهن بعد، و قال عمرو مثله، و قال النعمان مثله». (صحیح مسلم ج6ص7 – مسند امام احمد ج7ص460 - مستخرج ابی عوانه باب صلوات السنن التی - مسند ابی یعلی ج13ص60- سنن النسائی الکبری ج1ص462- مسند البزار ج8ص169- مصنف ابن ابی شیبه ج2ص108- مجمع الزوائد ج2ص485 - صحیح ابن حبان ج3ص316- المستدرک علی الصحیحین ج1ص455)
رسول الله ﷺ: مسلماني نيست كه بر دوازده رکعت غیر از فرائض در طول شبانه روز مداومت کند، مگر اينكه الله تعالی برای وی خانه ای در بهشت بنا کند.*
و حديث: 
*حدثنا محمدُ بنُ عُبَيدٍ المُحَارِبيُّ ، حدثنا عليُّ بنُ هاشِمٍ عن ابن أبي ليلى عن عطية ونافع عن ابن عمرَ ، قَالَ: «صليتُ معَ النبيِّ في الحضَرِ و السفَرِ، فصليتُ مَعَهُ في الحضَرِ الظُّهر أَربعاً و بعدَها ركعتَينْ و صليتُ معهُ في السفرِ الظهرَ ركعتَيْنِ و بعدَهَا ركعتَينِ و العصْرِ ركعتَينِ و لم يُصلِّ بعدَها شيئاً و المغرِبَ في الحضَرِ و السَّفَرِ سَواءً ثلاثَ ركَعَاتٍ لا تَنْقُصُ في الحَضَر و لا في السفر و هِيَ و ترُ النهَارِ و بعدَهَا رَكْعَتَينِ و العشاء ركعتين، و بعدها ركعتين ». (سنن الترمذي ج3ص109- مشكاة المصابيح ج1ص386- معجم ابن الاعرابي و المسند الجامع الصلاة (التشهد) - مسند عبد الله بن عمر الطرسوسي-مسند امام احمد ج2ص217)
از ابن عمر (رض): همراه رسول الله ﷺ در اقامت و مسافرت نماز خواندم؛ پس با ايشان در حضر - غير سفر يعني در منزل- (فرض) ظهر را چهار ركعت خواندم و بعدش دو ركعت – سنّت- . و در سفر همراه ايشان (فرض) ظهر را دو ركعت خواندم و دو ركعت – سنّت- بعد آن. و (فرض) عصر را دو ركعت و بعد از آن چيزي نخواندند. و (فرض) مغرب را در سفر و حضر همان سه ركعت خواندند. و آن - سه رکعت فرض مغرب- وتر روز می باشد و بعد از آن دو ركعت – سنّت- خواندند. و (فرض) عشاء را دو ركعت و بعد از آن دو ركعت – سنّت- خواندند.*
و در حديث صحيح ابن خزيمه (رض) از ابن عمر (رض) طبق سنن رواتب كه ما می خوانيم در سفر و حضر بيان شده است و حتَي نوافل اين نمازها را هم خوانده است. (صحيح ابن خزيمه ج2ص244)
2) و طبق حديثي كه سابقاً گذشت؛ نزديك شدن به الله ﷻ بعد از انجام فرائض، با انجام نوافل می باشد.
*«مَنْ آذَى لِي و لِيّاً فَقَدِ اسْتَحَلَّ مُحَارَبَتِي، و مَا تَقَرَّبَ إِليَّ عَبْدِي بِمِثْلِ الفَرَائِضِ، و مَا يَزَالُ العَبْدُ يَتَقَرَّبُ إِليَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ إِنْ الَنِي أَعْطَيْتُهُ، و إِنْ دَعانِي أَجَبْتُهُ، و ما تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عَنْ و فَاتِه لانَّهُ يَكْرَهُ المَوْتَ و أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ». مجمع الزوائد ج2ص513- سنن الكبري للبيهقي ج15ص317- صحيح ابن حبان ج1ص202 - مسند امام احمد ج7ص365
هر آن كس كه ولي - از اولياء- مرا اذيت كند، همانا وی جنگ با من – الله ﷻ - را حلال دانسته است و نزديك نشود بنده ي من به من، به مانند نزديكي وی با انجام فرائض- بنده تا وقتی که فرائض را انجام ندهد نمی تواند به من نزدیک شود- و بنده به من لحظه به لحظه نزديك مي شود با انجام نوافل- بعد از انجام فرائض كه شرط است- تا اينكه او را دوست می دارم كه اگر از من چيزي بخواهد به وی عطاء می كنم و اگر دعاء كند اجابت می كنم و من بر چيزي ترديد نكردم براي انجام آن بيش از تردید من بر مرگ وی، زيرا وی مرگ را دوست نمی دارد و من هم ناراحتي و سختي كشيدن وی را كريه – بد- می دارم.*
3) نماز جزو كارهاي معروف - خوب كه انجام دادني است- می باشد و طبق اين آيه ي شريفه: 
*وَالْمُؤْمِنُونَ و الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ ويَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ و يُقيمُونَ الصَّلاةَ و يُؤْتُونَ الزَّكاةَ و يُطيعُونَ اللَّهَ ورَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌحَكيمٌ (71) (سوره التوبة آیه 71)
مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان – اولیاء- يكديگرند. به نيكى فرمان مى‏دهند و از ناشايست باز مى‏دارند، و نماز مى‏گزارند و زكات مى‏دهند و از الله ﷻ و پيامبرش ﷺ فرمانبردارى مى‏كنند. الله ﷻ اينان را رحمت خواهد كرد، الله ﷻ پيروزمند و حكيم است.*
مؤمنان يكديگر را به معروف امر می كنند پس می گويند که بر سنن، حتي در سفر نیز مداومت ورزيد.
و منافقان از معروف نهي می كنند و اگر كسي از سنّت خواندن نهي كند، طبق آیه ای که گذشت، همانا به مانند منافق می ماند نه مؤمن.