نام : کتاب قول الفصل فی شبهات الوهابیه
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 7

ضرورت تبعیت از مذهب

شبهه ی نهم: مذهب نداشتن:
ضرورت تبعیت از مذهب: 
یکی از ادّعاهای وهابیت این است که می گویند مذهب مشخص گرفتن لازم نیست؛ زیرا در زمان رسول الله ﷺ نبوده است.
1) *وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ (122). (سوره التوبه آیه 122)
و مؤمنان را نشايد كه همه يكجا بيرون آيند. - برای جهاد- پس چرا از هر جمعى از آنان گروهى بيرون نيامدند تا در دين فقيه گردند و تا قومشان را، چون به سويشان باز آيند، بيم دهند؛ باشد كه آنان – از كيفر الله ﷻ- بيمناك شوند.*
2) *وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83). (سوره النساء آیه 83)
و چون خبرى، چه ايمنى و چه ترس به آنها رسد، آن را در همه جا فاش مى‏كنند. و حال آن كه اگر در آن به پيامبر ﷺ و اولوالامرشان رجوع مى‏كردند، حقيقت امر را از آنان در مى‏يافتند و اگر فضل و رحمت الله ﷻ نبود، جز اندكى، همگان از شيطان پيروى مى‏كرديد.*
3) *وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (43). (سوره النحل آیه 43)
و پيش از تو، جز مردانى كه به آنها وحى مى‏كرديم، - موجودي ديگر- نفرستاديم! اگر نمى‏دانيد، از آگاهان بپرسيد.*
جواب دیگر اینکه در این زمان پیروی از یکی از مذاهب چهارگانه ی اهل سنّت لازم و ضروری است زیرا: 
در زمان پيامبر ﷺ در همه ی حوادث و اتّفاقات، مرجع فتوي و حكم، خود رسول الله ﷺ بودند و در زمان صحابه ی آن حضرت ﷺ، مرجع، صحابه ی رسول الله ﷺ بودند و وقتي صحابه (رض) همه وفات يافتند، اختلافات بالا گرفت و هر كس هرآنچه که هوای نفسش دستور می داد، فتوي مي دادند. به همين دلیل تابعین در صدد برآمدند تا مرجعي براي استدلال پايه گذاري كنند، مرجعي كه الله ﷻ و رسولش ﷺ برآن مرجع احكام را بنا كرده بود كه همان قرآن و سنّت رسول ﷺ و اجماع و قياس باشدكه در حديث حضرت معاذ (رض) به آن اشاره شده است.
* حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ أَبِي عَوْنٍ الثَّقَفِيِّ، عَنِ الْحَارِثِ بْنِ عَمْرٍو، عَنْ رِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِ مُعَاذٍ، أَنَّ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لَمَّا بَعَثَهُ إِلَى الْيَمَنِ فَقَالَ: " كَيْفَ تَقْضِي؟ " قَالَ: أَقْضِي بِكِتَابِ اللهِ. قَالَ: " فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِي كِتَابِ اللهِ ". قَالَ: فَبِسُنَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. قَالَ: " فَإِنْ لَمْ يَكُنْ فِي سُنَّةِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ". قَالَ: أَجْتَهِدُ رَأْيِي. قَالَ: فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: " الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَفَّقَ رَسُولَ رَسُولِ اللهِ ". (مسند امام احمد ج6ص313 - سنن الترمذی ج4ص461 - سنن الدارمی ج1ص60 - سنن ابی داود ج9ص509 - سنن الکبری للیهقی ج15ص92)
رسول الله ﷺ وقتی خواستند معاذ (رض) را به یمن بفرستند به وی فرمودند: ای معاذ با چه چیزی می خواهی بین مردم حکم کنی؟ معاذ (رض) جواب دادند: طبق احکام کتاب الله. حضرت ﷺ فرمودند: اگر در قرآن حکمش را نیافتی چه می کنی؟ معاذ (رض) جواب دادند: با سنت رسول الله ﷺ. حضرت فرمودند: اگر در سنّت رسول الله ﷺ نبود؟ معاذ (رض) جواب داد که خودم اجتهاد می کنم (و از هیچ کوششی دریغ نمی ورزم). حضرت ﷺ فرمودند: سپاس الله ﷻ را که فرستاده ی رسولش را موافق رسول الله ﷺ گردانید.*
تا دست مغرضان به شريعت بسته شود و نتوانند هر آنچه نفس آنها خواست، فتوا دهند. و شرط قياس اين كه اگر حكم حادثه اي را در سه دليل قبل از آن نمي يافتند، - قیاس در اینجا- دليل محسوب مي شود. بدين ترتيب مذهب تدوين شد و تدوين مذهب چيزي جز جلوگيري از تحريف دين نيست. و مذهب در اين زمان خيلي ضروري است، در این زمان كه هركس و ناكسي لباس علماء را پوشيده و هواي خود را به عنوان دين مطرح مي كنند و اينان از وجود مذهب سخت خشمگينند؛ به این دلیل كه مذهب اجازه ي اجراي نقشه ی آنان را نمي دهد.