نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 5
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 5

فَصْلٌ في التَّعْزِيرِ (در بیان تأدیب و تنبیه کردن)

فَصْلٌ في التَّعْزِيرِ
فصل در بیان تأدیب و تنبیه کردن.
 مسئله 47 ◄ تعزیر مشروع دین است.
دلیل:
قرآن کریم: مردان باید بر زنان مسلط باشند چراکه خداوند بعضی از انسان‌ها را بر بعضی دیگر برتری بخشیده است و نیز از آن روی که مردان از اموال خویش [برای زنان‌] خرج می‌کنند، زنان شایسته آنانند که مطیع و به حفظ الهی در نهان خویشتن‌دار هستند و زنانی که از نافرمانیشان نگرانید، باید نصیحتشان کنید و [سپس‌] در خوابگاه‌ها از آنان دوری‌کنید [و سپس اگر لازم افتاد] آنان را ترک کنید آنگاه اگر از شما اطاعت کردند، دیگر بهانه‌جویی [و زیاده‌روی‌] نکنید، خداوند بلندمرتبه بزرگوار است‌. (نساء 36)
 مسئله 48 ◄ بیشترین تازیانه برای تعزیر سی‌ونه ضربه و کمترین حدش سه ضربه می‌باشد.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: هر کس در غیر حد به حد برساند (تنبیه را به‌اندازه ی حد و یا بالاتر اجرا کند) وی از تجاوز کنندگان و از حدود الله ﷻ خارج شوندگان است. (الهدایه ج2ص360 - السنن الصغیر البیهقی ج3ص346)
و کمترین حد، حد بنده است که چهل تازیانه می‌باشد پس نباید به چهل برسد. (الهدایه ج2ص360)
 مسئله 49 ◄ در تعزیر همراه ضربه زدن قاضی حق حبس نیز دارد.
دلیل:
زیرا حبس به‌تنهایی صلاحیت دارد که به‌عنوان تعزیر حکم کرده شود؛ زیرا رسول‌الله ﷺ شخصی را از جهت اجرای تعزیر حبس نموده¬اند پس اگر امام (قاضی) تشخیص دهد که تازیانه مفید فایده‌ی کامل نباشد، این حق را دارد که در کنار آن به عقوبتی دیگر نیز حکم کند. (العنایه ج5ص35)
 مسئله 50 ◄ ضربه‌ی تعزیر شدیدتر از همه‌ی حدها می‌باشد و بعدازآن حد زنا است و بعدازآن حد شرب خمر و بعدازآن حد قذف.
دلیل:
زیرا در تعزیر از لحاظ عدد تخفیف داده‌شده است پس در ضربه تخفیف نشود زیرا در غیر این صورت ممکن است مقصود از تعزیر حاصل نشود و مقصود همان انزجار (تنفر) از فعل خویش است. (العنایه ج5ص351)
و ازآنجاکه حد زنا با قرآن ثابت‌شده است و حد شرب خمر با اقوال صحابه (رض)، پس در شدت به ترتیب باشند و ثبوت حد شرب یقینی است و ثبوت قذف ظنی پس حد شرب بالاتر از قذف واقع می‌شود. (الهدایه ج2ص361)
 مسئله 51 ◄ تعزیر واجب می‌شود: 1- به خاطر نسبت دادن زنا به برده یا کافر. 2- همچنین با فاسق گفتن به مسلمان واجب می‌شود مثلاً بگوید: ای فاسق. 3- یا به مسلمان بگوید «ای کافر» و یا «ای دزد» و یا «ای مخنث (مردی که خود را شبیه زنان می‌کند)» و یا نسبت‌هایی به‌مانند این دهد.
دلیل:
زیرا جنایت وی در حق برده و کافر جنایتی است که موجب حد است ولی ازآنجاکه صفت احصان ندارند حد واجب نمی‌شود پس تعزیر باید واجب شود و گفتن کلمات رکیک به مسلمان باعث آزار وی شده است پس باید تعزیر شود ولی حد قیاسی نیست پس حد واجب نمی‌شود. (الهدایه ج2ص360)
 مسئله 52 ◄ با گفتن «ای الاغ» تعزیر کرده نشود و گفته‌شده است اگر این سخن را به عالم دین یا علوی (خوجه) گفته شود تعزیر واجب می‌شود.
دلیل:
زیرا با گفتن این کلمه بر شخص مقابل عیب و زشتی وارد نمی‌شود زیرا دروغ بودنش آشکار است و گفته‌شده است در این زمان تعزیر کرده شود زیرا در این زمان تلفظ این کلمه را عیب و زشت می‌دانند و نیز گفته‌شده است اگر فحش شونده آبرومند باشد مانند فقها و علویان (خوجه) تعزیر شود زیرا با این کار ایشان را ناراحت می‌کنند و اگر عوام‌الناس باشد تعزیر نشود و این قول بهتر است. (الهدایه ج2ص360)
 مسئله 53 ◄ اگر کسی در حال اجرای حد بر وی یا در حال اجرای تعزیر بر وی فوت شود خونش هدر است یعنی دیه یا قصاصی ندارد.
دلیل:
زیرا قاضی مأمور اجرای حکم شرع است و کسی که مأمور باشد مقیّد به‌سلامت شخص مقابل نیست.
(الهدایه ج2ص361)
 مسئله 54 ◄ اگر مردی زن خود را تعزیر کند و در این حین زن بمیرد خونش هدر نیست و مرد ضامن است.
دلیل:
زیرا امام (قاضی) برای منفعت عموم تعزیر می‌کند ولی زوج برای منفعت خودش پس خودش نیز مسئول انجام کار خودش می‌باشد و تبعاتش نیز بر خودش برمی‌گردد. (المبسوط للسرخسی ج9ص65و 66)