فَصْلٌ في حَدِّ الشُّرْبِ
فصل در بیان حد خمر خوردن.
مسئله 35 ◄ اگر کسی را دستگیر کنند درحالیکه بوی خمر میدهد و به خاطر نوشیدن نبیذ (آبی که در آن میوه را خوابانده باشند) مست و زائل العقل (عقلش سر جایش نباشد) باشد و معلوم شود که به اختیار خود خورده است و اکراهی در کار نبوده است پس وقتی به حالت عادی برگردد بر وی حد شرب اجرا شود.
دلیل:
رسولالله ﷺ در مورد شارب خمر: اگر خمر نوشید برای سه بار تازیانه بزنیدش و بار چهارم اگر تکرار کرد بکشیدش و یک مرد را سه بار به خاطر نوشیدن خمر پیش حضرت ﷺ آوردند و تازیانه زدند و بار چهارم آوردند و باز تازیانه زدند؛ پس قتل منسوخشده است. (شرح معانی الاثار ج3ص161 - اللباب فی الجمع بین السنه و الکتاب ج2ص744)
در وقت زایل شدن مستی حکم اجرا شود تا انزجار (بیزار شدن، متنفر شدن) از نوشیدن برایش حاصل شود. (مجمع الانهر ج1ص602)
مسئله 36 ◄ اگر شارب یکبار به شرب خود اقرار کند، بر وی حد شرب اجرا شود.
دلیل:
زیرا این حد مانند حدود دیگر است و اینکه برای حد زنا چهار بار شرط شده است به خلاف قیاس و توسط شرع ثابتشده است پس حدی دیگر بر زنا قیاس کرده نشود. (مجمع الانهر ج1ص602)
مسئله 37 ◄ اگر دو مرد شهادت دهند که این شخص شرب داشته است نیز بر این شخص حد شرب اجرا شود.
دلیل:
زیرا شهادت زنان در حدود به خاطر وجود شبهه قبول نیست. (مجمع الانهر ج1ص602)
مسئله 38 ◄ اگر کسی را دستگیر کنند درحالیکه بوی شیء مستکننده میدهد و یا حالت تهوع داشته باشد و یا از اقرار خود برگردد بر وی حد اجرا نمیشود.
دلیل:
زیرا احتمال اکراه بر شرب و یا اضطرار بر شرب وجود دارد و احتمالات دیگری نیز ثابت است و حد با شک ثابت نمیشود. (مجمع الانهر ج1ص603)
در صورت برگشت از اقرار، حد ساقط میشود؛ زیرا حد شرب خالص حقالله ﷻ است و آن با برگشت از اقرار ساقط میشود. (مجمع الانهر ج1ص603)
مسئله 39 ◄ اگر کسی شهادت دهد که فلانی در قدیم مرتکب کاری شده است که موجب حد است و این شاهد ازنظر مسافت به قاضی نزدیک باشد، شهادت وی مردود است مگر در قذف کسی که هرچند قدیمی باشد حد ثابت میشود.
دلیل:
زیرا کسی که موجب حد را ببیند دو راه دارد: یکی برای حقالله شهادت دهد و طبق آیه 2 سوره طلاق (شهادت را به خاطر الله ﷻ بر پا دارید) و دومی اینکه بر طبق قول رسولالله ﷺ (هر کس بر برادر مسلمانش جرمی را بپوشاند در آخرت الله ﷻ عیوب وی را خواهد پوشاند) عمل کند و از شهادت صرفنظر کند و وقتی درزمانی که امکان خبر دادن به قاضی وجود داشته ولی خبر ندهد معلوم میشود راه دوم را انتخاب کرده است و اگر بعداً بخواهد شهادت دهد بر این گواه است که وی از روی کینه شهادت میدهد پس شهادتش قبول نشود.
و حضرت عمر (رض) فرمودند: هر کس موجب حدی را ببیند و در همان وقت شهادت ندهد بر کینه داشتن وی دلالت دارد و شهادتش قبول نیست. (بدائع الصنائع ج7ص46)
در قذف برای این حد ثابت میشود که شهادت برای دفع عار از شخص مقذوف است و با تأخیر متهم به کینه نمیشود و راه دومی ندارد پس هرگاه بر این شهادت دهند همان وقت حکم قذف اجرا شود. (بدائع الصنائع ج7ص47)
مسئله 40 ◄ اگر بر کسی شهادت دهند که در قدیم اموال کسی را دزدیده است، با این شهادت شخص مجرم ملزم به پرداخت اموال دزدی میشود.
دلیل:
زیرا بطلان شهادت قدیمی در حدود برای دفع حد بوده است؛ زیرا حد همراه شبهه ثابت نمیشود ولی حق مالی با شبهه نیز ثابت میشود. (بدائع الصنائع ج7ص47)
مسئله 41 ◄ اگر کسی اقرار کند که در قدیم کاری را انجام داده است که موجب حد میباشد، حد بر وی اجرا شود.
دلیل:
زیرا در اقرار به حد قدیمی تهمت دشمنی و کینه نیست؛ زیرا شخص با خودش کینه ندارد و دیگر اینکه اقرار با فاسق بودن و یا تهمت باطل نمیشود. (تبیین الحقائق ج3ص188)
مسئله 42 ◄ اگر بوی خمر از بین رود، امر قدیمی محسوب میشود و در کارهایی غیرازاین با گذشتن یک ماه قدیمی محسوب میشود.
دلیل:
شخصی برادر مستش را نزد حضرت ابن مسعود (رض) آورد و ایشان گفتند تکانش دهید و حرکتش دهید و دهانش را بو کنید و این کار انجام شد. پس دستور دادند که وی را زندانی کنند و فردای آن روز حد بر وی اجرا کردند. (نصب الرایه ج3ص 323 - النهر الفائق ج3ص149)
مسئله 43 ◄ اگر برعلیه کسی شهادت دهند که با فلانه زنا کرده است و فلانه غائب باشد، پس بر مرد زناکار حد اجرا شود.
دلیل:
زیرا رسولالله ﷺ بر ماعز و غامدیه حد اجرا کردند درحالیکه طرف مقابلشان غائب بوده است. (تبیین الحقائق ج3ص188)
مسئله 44 ◄ اگر شهادت دهند که این شخص از فلانی دزدی کرده است و فلانی غائب باشد، بر این شخص حد اجرا نشود.
دلیل:
زیرا در اجرای حکم سرقت وجود دعوا شرط است و صاحب حق غائب است، پس حکم اجرا نشود و دیگر اینکه شاهدان برای شخصی غائب ملکی را ثابت کردهاند و این امر بدون حضور آن شخص، ثابت نمیشود. (تبیین الحقائق ج3ص188)
مسئله 45 ◄ تعداد حد برده نصف شخص آزاد است یعنی حد شرب و قذف بر آزاد هشتاد تازیانه است و برای برده نصف یعنی چهل ضربه است.
دلیل:
قرآن کریم: اگر مرتکب ناشایستی [زنا] شدند (کنیزان)، مجازات آنان بهاندازه نصف مجازاتی است که بر زنان آزاد مقرر است. (سوره نساء 25)
این آیه هرچند حکم کنیزان را میگوید ولی بردگان نیز از طریق دلالت آیه در این حکم داخل هستند. (فتح باب العنایه ج6ص34)
مسئله 46 ◄ اگر کسی یک نوع جرم را که موجب حد است چندین بار تکرار کرده باشد یک حد اجرا شود.
دلیل:
زیرا در قذف حقالله نیز وجود دارد و در حقالله یک حد کافی است. (فتح باب العنایه ج6ص34)