نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 4
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 4

کتاب اللَّقيطِ و اللُّقَطَةِ و الاَبِقِ (احکام شیء و کودک سرراهی و برده‌ی فراری)

کتاب اللَّقيطِ و اللُّقَطَةِ و الاَبِقِ
کتاب احکام شیء و کودک سرراهی و برده‌ی فراری.
 مسئله 1◄ اگر کودکی را سر راه گذاشته باشند پس گرفتن آن مستحب است و اگر در صورت نگرفتن امکان هلاک وی باشد پس گرفتن آن بر یابنده واجب است.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: آن‌کس که به کوچکمان رحم نکند و به بزرگ ما احترام نگذارد از ما نیست. (المبسوط للسرخسی ج13ص139 - مسند امام احمد ج11ص529)
برای جلوگیری از هلاک انسان واجب است. (تبیین الحقائق ج3ص297) و در قرآن کریم آمده است: بر نیکی و خوبی همدیگر را یاری کنید. (مائده 2) (فتح باب العنایه ج5ص350)
 مسئله 2◄ حکم اشیاء پیداشده نیز همین‌گونه می‌باشد.
دلیل:
مستحب بودن برای این است که اگر نگیرد ممکن است که به دست نااهل بیفتد و مالکش ضرر کند و اگر خوف ضایع شدن باشد برداشتنش واجب است. (درر الحکام 2ص130)
 مسئله 3◄ کودک پیداشده آزاد است مگر اینکه دلیلی بر برده بودنش باشد.
دلیل:
این کودک که والدینش معلوم نیست، تابع دار (کشور) است و اصل انسان آزاد بودن است. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص29)
 مسئله 4◄ جنایت کودک سرراهی از بیت‌المال است.
یعنی اگر این کودک به شخصی یا شیئی ضرری بزند تاوان آن از بیت‌المال گرفته می‌شود.
 مسئله 5◄ ارث کودک سرراهی نیز به بیت‌المال تعلق دارد.
دلیل:
شخصی به نام سنین ابو جمیله می‌گوید: بر در خانه‌ام کودکی رهاشده را یافتم و پیش حضرت عمر (رض) بردم و وی گفت شاید شر از خود غار باشد (ضرب‌المثلی است که به‌طرف می‌گوید شاید از خودت باشد) و بعد گفت نفقه‌اش بر ما است یعنی بر بیت‌المال و وی آزاد است. (المبسوط للسرخسی ج10ص210 - صحیح البخاری ج3ص176)
رسول‌الله ﷺ: سلطان، ولی کسی است که ولی ندارد. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص30 - سنن ابن ماجه ج3ص78)
 مسئله 6◄ اگر کسی این کودک را گرفته باشد از وی گرفته نشود.
دلیل:
زیرا زودتر از دیگران به آن دست‌یافته است و مانند مباحات است (مباحات مانند هیزم). (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص30)
 مسئله 7◄ هر کس ادعا کند که این کودک از وی می‌باشد پس نسبش از آن مدعی ثابت می‌شود
دلیل:
زیرا ثبوت نسب به نفع کودک است؛ زیرا مردم به ثابت بودن نسب افتخار می‌کنند و ثابت نبودنش را عار می‌دانند. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص30)
 مسئله 8◄ اگر دو نفر مدعی باشند، در این صورت اگر یکی از مدعیان علامتی خاص در وی را بگوید نسبش به وی می‌رسد و اگر هیچ‌کدام ترجیح نیابند، برای هردوی آن‌ها ثابت می‌شود.
دلیل:
نظر بر ظاهر امر اولویت به بیان‌کننده علامت خاص داده می‌شود و اگر نتوانند ثابت کنند، به خاطر اولویت نداشتن هر یک از آن‌ها، برای هردوی آن‌ها خواهد بود. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص30)
 مسئله 9◄ اگر این مدعی برده باشد نسب ثابت می‌شود ولی کودک سرراهی آزاد است.
دلیل:
زیرا ثبوت نسب به نفع کودک است؛ و آزاد است زیرا از برده بودن پدر، بردگی فرزند ثابت نمی‌شود و ممکن است که مادرش آزاد باشد. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص31)
 مسئله 10◄ اگر شخصی ذمی (کفاری که در دار اسلام به امان زندگی می‌کنند) ادعای آن کودک را نماید نسب از وی ثابت می‌شود ولی کودک مسلمان خواهد بود مگر اینکه این کودک در محله‌ی ذمی‌ها باشد که در این صورت ذمی‌خواهد بود.
دلیل:
زیرا ثبوت نسب برای کودک سودمند است و به تبعیت از کشورش مسلمان است و در سلب اسلام از کودک، ضرر زدن به کودک است و ممکن است که مادرش مسلمان بوده باشد. مگر اینکه در محله‌ی ذمیان یافت شود که در این صورت ظاهر امر چنین است که مسلمانان کودکشان را در محله ذمیان رها نمی‌کنند. (الاختیار لتعلیل المختار ج3ص31)
 مسئله 11◄ هر آنچه بر کودک سرراهی بسته باشند و همراه وی باشد باید به مصرف خودش برسد.
دلیل:
زیرا از ظاهر امر چنین برمی‌آید که متعلق به وی باشد. (الجوهرة النیرة ج1ص703)
 مسئله 12◄ یابنده و تکفل کننده‌ی کودک سرراهی می‌تواند هبه‌ی وی را قبول نماید؛ یعنی اگر کسی به آن کودک چیزی ببخشد یابنده می‌تواند به‌عنوان ولی وی بخشش را بستاند.
دلیل:
زیرا هبه سود خالص برای کودک است و وی ولی کودک محسوب می‌شود. (الجوهرة النیرة ج1ص704)
 مسئله 13◄ یابنده حق دارد که وی را برای آموزش حرفه به کسی بسپارد.
دلیل:
زیرا این عمل جزو تربیت وی و اصلاح وی می‌باشد. (درر الحکام شرح غرر الاحکام ج2ص130)
 مسئله 14◄ حق ازدواج آن کودک به یابنده نمی‌رسد؛ یعنی حق ندارد کودک سرراهی را شوهر دهد (اگر دختر بود) یا برایش عروس بگیرد (اگر پسر بود).
دلیل:
زیرا نه قرابتی دارد و نه مالک وی است و نه اهل حکومت است و برای نکاح کودک یکی از این امور لازم می¬باشد. (درر الحکام شرح غرر الاحکام ج2ص130)
 مسئله 15◄ یابنده حق ندارد در اموال کودک سرراهی تصرف کند.
دلیل:
زیرا تصرف در مال برای توسعه‌ی آن می‌باشد و این کار بارأی کامل و ثابت به‌اضافه شفقت و مهربانی حاصل می‌شود و هیچ‌یک از این امور در یابنده وجود ندارد، همچنان که مادر فقط شفقت دارد. (درر الحکام شرح غرر الاحکام ج2ص130)
 مسئله 16◄ یابنده حق ندارد وی را به اجاره دهد.
دلیل:
زیرا یابنده حق اتلاف منافع وی را ندارد و به اجرت دادن کودک، اتلاف منافع وی می‌باشد. (درر الحکام شرح غرر الاحکام ج2ص130)