نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 4
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 4

کتاب الاجاره (احکام اجاره دادن)

کتاب الاجاره
مسئله 1◄ تعریف اجاره: فروش نفع شیئی است در مقابل عوض و این عوض می‌تواند پول و یا کالایی دیگر باشد.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: هر کس کسی را اجیر بگیرد، اجرت اجیر (مزدور) را قبل از اینکه عرقش خشک شود بپردازید. (سنن ابن ماجه ج3ص511و الهدایه ج3ص230)
رسول‌الله ﷺ: هر کس شخصی را اجیر گیرد، پس اجرت وی را مشخص کند. (الهدایه ج3ص230)
زیرا اجاره درخواست استفاده از یک شیء است در مقابل پرداخت مزد و این نوعی فروش است؛ یعنی فروش منفعت در مقابل گرفتن اجرت و این به خاطر احتیاج مردم بر این کار جایز شمرده‌شده است. (الاختیار لتعلیل المختار ج2ص50)
مسئله 2◄ نفع و نوع اجاره را با ذکر مدت اجاره معلوم کرده می‌شود و این مدت هر مدتی باشد جایز است.
دلیل:
زیرا اجاره برحسب مقدار استفاده از مال اجاره منعقد می‌گردد؛ پس بابیان مدت اجاره است که اجاره معلوم می‌شود. (الهدایه ج3ص230)
مسئله 3◄ اجاره‌ی موقوفه (شیئی که وقف‌شده است) بیش از سه سال جایز نیست.
دلیل:
تا مستأجر ادعای مالکیت ملک موقوفه را نکند؛ زیرا اگر بیش از سه سال باشد ممکن است که ادعای مالکیت وقف را نماید. (الهدایه ج3ص230)
مسئله 4◄ نوع استفاده‌ی اجاره با نوع عمل مشخص کرده می‌شود مانند اینکه بگوید: «برای رنگ کردن پارچه» و همچنین با اشاره نیز مشخص می‌شود مثلاً بگوید: «این را تا آنجا ببر».
دلیل:
زیرا بابیان نوع رنگ یا پارچه و مانند آن و نوع عمل، نوع استفاده از اجاره معلوم می‌گردد. (الهدایه ج3ص230)
مسئله 5◄ اجرت (اجاره بهاء) با عقد اجاره واجب نمی‌شود بلکه: 1- با پیش‌پرداخت آن واجب می‌شود. 2- با شرط پیش‌پرداخت واجب می‌شود. 3- با استفاده از کالای اجاره‌ای واجب می‌شود و همچنین 3- با قادر شدن بر استفاده از آن، چه استفاده کند و چه استفاده نکند.
دلیل:
زیرا اجاره لحظه‌به‌لحظه با استیفای نفع از شیء مورد اجاره منعقد می‌گردد؛ پس اجر نیز در مقابل منفعت لازم می‌گردد، پس به مقدار استفاده از آن پرداخت اجرت لازم می‌گردد و مستأجر می‌تواند قبل از استیفای نفع اجرت را بپردازد؛ زیرا وی بر اموال خود مختار است. (الهدایه ج3ص231)
مسئله 6◄ اگر داری (خانه‌ای) را اجاره کند و تحویل بگیرد ولی در آن ساکن نشود، اجرت آن بر مستأجر، واجب می‌شود.
دلیل:
زیرا در مدت اجاره وی را قدرت استفاده از آن ثابت بود. (درر الحکام ج2ص226)
مسئله 7◄ اگر کالای اجاره‌شده را از مستأجر غصب شود، به مدتی که از دست وی خارج‌شده است اجاره بهاء ساقط می‌شود.
دلیل:
زیرا در مدت غصب قادر بر استفاده از مال اجاره نبوده است؛ پس مستحق پرداخت اجاره نیز نمی‌گردد. (لسان الحکام ج1ص361)
مسئله 8◄ اجاره‌بهای خانه و زمین را می‌توان هرروز، به مقداری که در تقسیم کل اجرت به‌روز می‌رسد، طلب نماید.
دلیل:
زیرا اجاره بهاء به‌اندازه‌ی استفاده از مال اجاره واجب می‌شود و آن لحظه‌به‌لحظه صورت می‌گیرد ولی در کمتر از یک روز، هم بر مستأجر و هم بر موجر دشوار می‌گردد، پس یک روز برای طلب اجرت تعیین کرده می‌شود و اگر موجر و مستأجر وقتی برای طلب و پرداخت اجرت تعیین کنند، پس در همان وقت می‌تواند طلب کند. (مجمع الانهر ج2ص372)
مسئله 9◄ در اجاره‌ی مرکب (شیء سوارشدنی) می‌توان در هر مرحله از مسافت طلبِ اجرت نمود.
دلیل:
زیرا اجرت لحظه‌به‌لحظه ثابت می‌شود و در کمتر از یک مرحله تعیین اجرت مشکل است، پس در هر مرحله واجب می‌شود؛ زیرا یک مرحله خود بخشی از سفر است. (تبیین الحقائق ج5ص109)
مسئله 10◄ قصار (گازر: رخت‌شوی) و خیاط بعد از اتمام کار حق طلب اجرت رادارند.
دلیل:
زیرا در این اشیاء عمل تا تکمیل نشود بی‌فایده است و سودی ندارد، پس وقتی به اتمام رساندند مستحقّ اجر می‌گردند. (الهدایه ج3ص231)
توضیح: مثلاً پارچه‌ای را برای دوخت لباسی به خیاط داده می‌شود پس قبل از اینکه خیاطی کامل شود در دوختن مقداری از پارچه سودی برای مالک پارچه ندارد، پس وقتی کار خیاطی تمام شود مستحق اجر می‌گردند.
مسئله 11◄ اجرت نانوا بعد از بیرون آوردن نان از تنور واجب می‌شود و اگر نان بعد از بیرون آوردن از تنور بسوزد، اجرت لازم می‌شود و اگر قبل از بیرون آوردن از تنور بسوزد، اجرت لازم نمی‌شود و در هر دو مورد نانوا ضامن نان نیست.
دلیل:
زیرا عمل پخت نان با بیرون آوردن آن از تنور تکمیل می‌گردد. پس قبل از آن حق طلب اجرت ندارد و اگر قبل از بیرون آوردن از تنور نان بسوزد، پس اجرت تعلق نمی‌گیرد؛ زیرا قبل از تکمیل عمل، مال اجاره هلاک شده است و ضامن نبودن وی برای این است که از طرف نانوا جنایت و تعدی صورت نگرفته است. (الهدایه ج3ص232)
مسئله 12◄ اجرت آشپز بعد از ریختن غذا در ظرف و دیس لازم می‌شود.
دلیل:
زیرا در عرف چنین است. (الهدایه ج3ص232)
مسئله 13◄ اجرت خشت‌زن بعد از زدن خشت و راست کردن آن لازم می‌شود.
دلیل:
زیرا عمل خشت‌زنی با راست کردن آن تکمیل می‌گردد. (الهدایه ج3ص232)
مسئله 14◄ اگر عاملی مانند رنگرز از ملک خود به جنس کارفرما چیزی مخلوط کند، برای گرفتن اجرت حق دارد که جنس سفارش شده را نزد خود نگه دارد و اگر در این مدت جنس تلف شود، دیگر اجرت نیست و ضامن جنس نیز نیست.
دلیل:
زیرا عقد وصفی است که در خود جنس موجود است، پس حق حبس آن را برای استیفای حق خود دارا است؛ و ضامن نشدن برای این است که برای گرفتن حق خود آن را حبس کرده است، پس تعدی از طرف وی انجام نپذیرفته است. (الهدایه ج3ص232)
مسئله 15◄ کسی که از ملک وی چیزی به جنس کارفرما مخلوط نشده باشد، برای گرفتن اجرت حق ندارد جنس را نگه دارد مانند باربر.
دلیل:
زیرا عقد اجاره بر عمل واقع‌شده است و بر جنس کارفرما چیزی از ملک کارگر واقع نشده است، پس حق حبس ندارد. (الهدایه ج3ص232)
مسئله 16◄ اگر عملی را از کسی خواسته باشد و آن عمل مطلق باشد، بدون ذکر اینکه باید خودش انجام دهد، پس عامل می‌تواند کار هرکسی را به کارفرما تحویل دهد؛ یعنی می‌تواند آن کار را به‌وسیله‌ی کسی دیگر انجام داده و اجرت را از کارفرما بگیرد.
مسئله 17◄ اگر در مسئله‌ی فوق شرط کند که باید کار خودش را تحویل دهد، باید به‌شرط خود وفا کرده و کار خودش را تحویل دهد و دیگری را در این کار نباید دخالت دهد.
دلیل:
در مسئله‌ی اول از شخص کار خواسته است، پس عقد بر تحویل کار است بدون اینکه تعیین شود کار چه کسی باشد ولی در مسئله‌ی بعدی آن، شرط است که کار خود شخص باشد؛ پس عقد بر عمل آن شخص واقع‌شده و باید پایبند شرطش باشد. (الهدایه ج3ص233)
مسئله 18◄ اگر کسی شخصی را برای آوردن خانواده‌اش از فلان شهر اجاره کند و بعضی از خانواده فوت کرده باشند و بقیه را بیاورد، به مقدار آن اشخاصی که آورده است مستحق اجرت می‌گردد.
دلیل:
زیرا وی به بعضی از عقد عمل کرده است، پس به آن اندازه مستحق اجرت می‌شود. (الهدایه ج3ص233)
مسئله 19◄ اگر کسی در مقابل نامه یا کالایی برای تحویل آن به فلان شخص به اجاره گرفته شود و وقتی به فلان می‌رسد معلوم می‌شود که آن شخص فوت کرده است و به همین خاطر کالا یا نامه را برگردانَد، وی مستحق هیچ نوع اجرتی نیست.
دلیل:
زیرا مقصود از این عقد اجاره همان تحویل کتاب یا مرسوله به شخص موردنظر است، پس مقصود از اجاره را استیفا نکرده و برگشت داده است و مستحق اجرت نمی‌گردد. (الهدایه ج3ص233)
مسئله 20◄ اجاره کردن دکان و خانه بدون ذکر اینکه چه عملی در آن انجام می‌شود جایز است و وی می‌تواند هر عملی به‌غیراز آنچه به بنا آسیب می‌زند، انجام دهد.
دلیل:
زیرا تفاوت چندانی در استفاده از خانه و دکان نیست مگر اینکه ضرری برای مال اجاره متصور باشد که در این صورت منع کرده می‌شود. (الهدایه ج3ص234)
مسئله 21◄ شرایط اجاره‌ی زمین: 1- نوع زراعتی که کاشته خواهد شد معلوم کرده شود و یا اینکه عام گذاشته شود و 2- زمین مورد اجاره از زراعت خالی باشد.
دلیل:
زیرا زمین گاهی برای زارعت است و گاهی برای عملی دیگر و وقتی برای زراعت باشد، زراعت نیز متفاوت است، پس «تعیین» شرط است. (الهدایه ج3ص234)
مسئله 22◄ اجاره‌ی زمین برای بنای ساختمان در آن و یا برای کاشتن درخت درست است.
و بعد از انقضای مدت اجاره مستأجر زمین را از بنا و درخت خالی کرده و تحویل موجر نماید و موجر حق دارد که قیمت بنا و درخت را ضامن شود و نگه دارد.
دلیل:
زیرا این اعمال نیز منفعت‌هایی هستند که به خاطر آن زمین را به اجاره می‌گیرند و بعد از انقضای مدت اجاره به کندن و برداشتن آن‌ها امر کرده می‌شود؛ زیرا این اشیاء تا مدت زیادی باقی می‌مانند و امر به زیان مالک زمین است. (الهدایه ج2ص234)
مسئله 23◄ قیمت بنا وقتی‌که منهدم شود و قیمت درخت اگر قطع کرده شود معتبر است و می‌تواند بدون رضایت مستأجر آن را مالک شود. این در صورتی است که خراب کردن و قطع کردن به زمین آسیب برساند و در غیر این صورت با رضایت مستأجر باید باشد.
دلیل:
زیرا بعد از انقضای مدت اجاره باید تا حد امکان ضرر را از طرفین دفع کرد؛ پس اگر در کندن بنا یا درخت برای زمین امکان ضرر باشد، پس جلوی آن را با پرداخت قیمت درخت و بنا به مستأجر جبران می‌شود و اگر به زمین ضرر نزند، پس در این صورت درخت و بنا ملک مستأجر است، پس با رضایت وی باید قیمت پرداخت شود. (تبیین الحقائق ج5ص115)
مسئله 24◄ و همچنین مالک می‌تواند به نگه‌داشتن آن بنا و درخت رضایت دهد که در این صورت بنا و درخت از یکی می‌شود و از دیگری زمین می‌شود و شریک می‌گردند.
دلیل:
زیرا حق تخلیه برای مالک ثابت است، پس وی حق دارد که با اجر یا بدون اجر آن‌ها را در ملک خود حفظ نماید. (تبیین الحقائق ج5ص115)
مسئله 25◄ حکم اجاره‌ی یونجه و مانند آن در حکم درخت می‌باشد.
دلیل:
زیرا برای یونجه و مانند آن تاریخ انقضایی متصور نیست. (تبیین الحقائق ج5ص115)
مسئله 26◄ اگر بار را بیش از مقدار ذکرشده در عقد اجاره بر باربر حمل کند، اگر تحمل بار را داشته باشد، به‌اندازه‌ی زیادت بار ضامن می‌شود و اگر تحمل نکرد، کل قیمت را ضامن می‌شود.
دلیل:
در صورت‌مسئله اول بارکش به خاطر دو چیز هلاک شده است: 1- بارِ مجاز (اجازه داده‌شده) و 2- بار غیرمجاز (اجازه داده نشده). پس قیمت بارش را بین این دو تقسیم کرده می‌شود ولی اگر بارکش طاقت آن را نداشته باشد، پس به این اندازه بار زدن مجاز نبوده است پس کل قیمت بارکش را ضامن می‌گردد. (تبیین الحقائق ج5ص118)