نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 3
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 3

فصل ربا، ربوا، وام

فصل ربا، ربوا، وام:
مسئله 120◄ ربا حرام است.
دلیل:
قرآن کریم: و (الله ﷻ) ربا را حرام گردانید. (سوره البقره/275)
رسول‌الله ﷺ: گناه یک‌درهم از ربا خوردن بیشتر است از انجام سی‌وسه بار زنا و کسی که گوشتش با حرام پرورش‌یافته است پس بر وی آتش جهنم لایق‌تر است. (المبسوط للسرخسی ج12ص110)
ابن مسعود (رض): رباخوار و شاهد آن و موکل و وکیل بر آن، اگر دانسته این کار را انجام دهند، از زبان حضرت رسول‌الله ﷺ مورد لعنت قرارگرفته‌اند. (الجوهرة النیرة ج1ص212)
مسئله 121◄ تعریف ربا: فضل و زیادتی دریکی از اشیاء معامله است که خالی از عوض باشد و این فضل برای یکی از طرفین معامله در معاوضه شرط شده است.
توضیح: خالی از عوض یعنی شما هیچ‌گاه نمی‌توانید بگویید این ده تومان جمهوری اسلامی از آن ده تومان جمهوری اسلامی ارزشش بیشتر است. پس هر یک تومان این ده تومان برابر است با یک تومان آن ده تومان، پس اگر این ده تومان را به یازده تومان فروخته شود، یک تومان از یازده تومان مقابلش خالی است و بدون هیچ‌چیز گرفته است ولی اگر شما یک کالا را به پول بخرید پس می‌توانید بگویید که ارزش این کالا ده تومان است و همین‌طور می‌توانید بگویید که ارزشش یازده تومان است؛ زیرا ارزش اشیاء در مقابل اشیائی دیگر پائین و بالا می‌شود نه در مقابل خودشان.
مسئله 122◄ علت ربا 1- قدر: یعنی کیلی یا وزنی بودن و یکی بودن جنس ثمن و مبیع.
کیلی: اشیائی که به پیمانه و ظرف معامله می‌شوند مانند اینکه با لیتر و صاع معامله شود.
وزنی: اشیائی که به وزن معامله می‌شود مانند طلا و نقره.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: معامله‌ی طلا با طلا باید مثل به‌مثل و دست‌به‌دست باشد و اضافه‌اش ربا است. معامله‌ی نقره با نقره باید مثل به‌مثل باشد و دست‌به‌دست باشد و اضافه‌اش ربا است. معامله‌ی گندم با گندم باید مثل به‌مثل باشد و دست‌به‌دست باشد و اضافه‌اش ربا است و معامله‌ی نمک با نمک باید مثل به‌مثل باشد و دست‌به‌دست باشد و اضافه‌اش ربا است. معامله‌ی جو با جو باید مثل به‌مثل باشد و دست‌به‌دست باشد و اضافه‌اش ربا است. معامله‌ی خرما با خرما باید مثل به‌مثل باشد و دست‌به‌دست باشد و اضافه‌اش ربا است.
و طلا در مقابل نقره وقتی دست‌به‌دست باشد، اگر زیادتی در نقره باشد نیز اشکالی ندارد و همچنین اشکالی ندارد جو مقابل گندم باشد و بیشتر هم باشد وقتی دست‌به‌دست باشد. (موطا مالک روایت امام محمد ج1ص271 - المبسوط للسرخسی ج12ص110)
مثل به‌مثل یعنی مقدارشان باید مساوی باشد و اگر اضافه‌ای داشته باشد ربا است.
دست‌به‌دست: باید هر دو نقد باشند و اگر یکی نسیه باشد ربا است.
مسئله 123◄ گندم و جو و خرما و نمک کیلی هستند.
دلیل:
زیرا این اشیاء را رسول‌الله ﷺ کیل به کیل گفته‌اند پس کیلی هستند.
مسئله 124◄ و طبق نظر امام ابویوسف (رض) کیلی یا وزنی بودنشان همه‌ی اشیاء را عرف تعیین می‌کند و اینکه رسول‌الله ﷺ این اشیاء را کیلی گفته‌اند به خاطر عرف زمان ایشان بوده است. (الهدایه ج3ص62)
مسئله 125◄ طلا و نقره وزنی هستند.
دلیل:
زیرا رسول‌الله ﷺ این اشیاء را در حدیث ربا «وزنی» گفته‌اند؛ یعنی گفته‌اند وزن به وزن و دست‌به‌دست، پس بر وزنی بودن این اشیاء دلالت دارند. (الهدایه ج3ص62)
مسئله 126◄ غیرازاین اشیاء که در بالا ذکرشده است، کیلی یا وزنی بودنشان را عرف تعیین می‌کند.
دلیل:
در اشیاء دیگر نص (حدیثی) نیامده است، پس عرف تعیین می‌کند که وزنی یا کیلی هستند. (الهدایه ج3ص62)
مسئله 127◄ اگر هر دو وصف، یعنی قدر و هم‌جنس بودن یافت شود، زیادت و فضل حرام است و همچنین نسیه نیز بین آن‌ها حرام است.
مسئله 128◄ اگر یکی از وصف‌ها یافت شود یعنی هم‌جنس بودن بدون قدر و یا قدر بدون هم‌جنس بودن، پس در این صورت فضل و زیادتی که در معامله برای یکی از اشیاء ذکر شود حلال است ولی معامله نسیه‌ی آن‌ها حرام است.
دلیل:
در حدیث ربا که در بالا مذکور شده است رسول‌الله ﷺ فرموده‌اند که اگر گندم به جو باشد، پس اگر نقد باشد، فضل حلال است. (موطا مالک روایت امام محمد ج1ص271 - المبسوط للسرخسی ج12ص110)
مسئله 129◄ کالای کیلی جایز نیست مگر اینکه ازلحاظ کیل باهم مساوی باشند و وزنی نیز درست نیست مگر اینکه ازلحاظ وزن باهم برابر باشند.
دلیل:
زیرا اگر مقیاس را عوض کنیم، ممکن است که ربا جاری شود. (الهدایه ج3ص62)
یعنی اگر گندم که کیلی است را به کیلو و وزن مساوی هم بگیریم، ممکن است که در کیل باهم تفاوت داشته باشند مثلاً یک‌تن گندم را با یک‌تن گندم معامله کنند در این حالت ازلحاظ وزن باهم برابر هستند ولی ممکن است که اگر به پیمانه زده شود یکی پیمانه‌ی بیشتری را پر کند و دیگری کمتر از آن را پر کند یعنی ممکن است که یک‌تن گندم فروشنده صد صاع شود و یک‌تن گندم خریدار نود صاع شود.
مسئله 130◄ در حق ربا نوع خوب و بد آن جنس یکی هستند. گندم خوب و بد یکسان هستند و در معامله باید برابر باشند و اگر یکی کم و دیگری زیاد باشد ربا است و نوع مطرح نیست.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: جنس خوب و بد آن‌ها برابر هستند. (المبسوط للسرخسی ج2ص194 - البنایه ج8ص268)
مسئله 131◄ یک‌مشت گندم به دو مشت گندم جایز است و اگر بیش از این باشند جایز نیست.
مسئله 132◄ یک پول سیاه در مقابل دو پول سیاه جایز است و در بیش از این جایز نیست.
دلیل:
زیرا این مقدار در زیر معیاری قرار نمی‌گیرند؛ زیرا کم هستند. (الهدایه ج3ص63)
مسئله 133◄ فروش گوشت در مقابل حیوان درست است.
دلیل:
رسول‌الله ﷺ: وقتی نوع آن‌ها (کالا) متفاوت باشد، هر طور که خواستید بفروشید. (السنن الصغیر للبیهقی ج2ص245 - المسند للشاشی ج3ص168 - البنایه ج8ص287)
مسئله 134◄ آرد به جنس خود باید به کیل و مساوی باشد.
دلیل:
زیرا در این بیع تمام شرایط جواز فروش حاصل می‌باشد؛ یعنی شرط جواز فروش جنسی برابر هم‌جنسش همان مساوی بودن و کیلی یا وزنی بودن و نقد بودن است که در این بیع حاصل می‌باشد. (العنایه ج7ص24)
مسئله 135◄ فروش خرمای رطب در مقابل رطب و یا در مقابل تمر باید مساوی باشند.
دلیل:
زیرا به هرکدام از تمر و رطب تمر گفته می‌شود، پس باهم از یک جنس می‌باشند. (العنایه ج7ص28)
مسئله 136◄ انگور مقابل انگور و یا مقابل انگور خشک (کشمش) نیز باید مساوی باشند.
دلیل:
مانند دلیل مسئله فوق می‌باشد. (المبسوط للسرخسی ج12ص186)
مسئله 137◄ گندم نارسیده یا تر اگر به هم‌جنسش فروخته شود باید مساوی و برابر باشند؛ و همچنین مقابل گندم خشک نیز باید مساوی باشد.
دلیل:
زیرا مساوات در هنگام عقد معتبر است. (المبسوط للسرخسی ج12ص186)
یعنی برای جلوگیری از ربا شدن بیع شرط این است که هر دو کالا در وقت عقد معامله که وزن می‌شود، مساوی باشند.
مسئله 138◄ تمر و زبیب (کشمش) که در آب خوابانده شده است به‌مثل خودشان باید مساوی باشند.
دلیل:
زیرا معتبر در مساوی بودن در وقت عقد معامله می‌باشد. (الهدایه ج3ص64)
مسئله 139◄ گوشت حیوانی در مقابل گوشت حیوانی از نوع دیگر در آن به هر نحو جایز است؛ مانند گوشت گوسفند در مقابل گوشت گاو، هرگونه معامله (هرکدام کم یا زیاد) جایز است. البته باید نقد باشند زیرا هر دو وزنی هستند پس نسیه‌اش ربا است.
مسئله 140◄ بیع شیر حیوانی در مقابل شیر حیوانی دیگر بافضل نیز جایز است.
زیرا این حیوان با حیوان دیگر جنسشان متفاوت است، طوری که در زکات هم باهم جمع کرده نمی‌شوند، پس‌گوشتشان و شیرشان هم متفاوت است. (مجمع الانهر ج2ص88)
جمع نشدن در زکات این است که اگر تعدادی گاو سائمه داشته باشیم و مقداری گوسفند سائمه، برای رسیدن به نصاب زکات آن‌ها را باهم جمع نمی‌بندیم.
سائمه: يعني حیواناتی که بيشتر سال را از بيرون تغذيه كنند و از دست صاحبش نخورند؛ یعنی بیشتر سال را با چرا کردن در بیرون و بدون اینکه مخارج تغذیه بر صاحبش تحمیل کند، زندگی می‌کند.
مسئله 141◄ سرکه‌ی خرمای بد در مقابل سرکه‌ی انگور به فضل نیز جایز است.
دلیل:
زیرا این دو هرکدام جنسشان از دیگری متفاوت است و از یک جنس نیستند. (بدائع الصنائع ج5ص189)
مسئله 142◄ چربی شکم در مقابل دمبه به کم و یا زیاد نیز جایز است و همچنین در مقابل گوشت نیز جایز است.
دلیل:
زیرا این اشیاء اجناس مختلف از هم هستند که اسمشان هم متفاوت است و موارد استفاده از آن‌ها نیز متفاوت است. (بدائع الصنائع ج5ص189)
مسئله 143◄ نان در مقابل گندم و آرد به وزن کم یا زیاد نیز جایز است و همچنین به نسیه نیز جایز است.
دلیل:
زیرا نان با پخته شدن جنسش از قبل فرق کرده است و جنسی غیر از آرد و گندم شده است و حتی از کیلی بودن نیز خارج‌شده است پس نان با گندم از یک جنس نیستند و طریقه‌ی شمارش آن‌ها نیز فرق کرده است یعنی آرد و گندم کیلی هستند و نان وزنی. (تبیین الحقائق ج4ص95)
مسئله 144◄ گندم در مقابل آرد و سویق (آرد نرم شده) به فضل یا مساوی هیچ‌کدام جایز نیست و همچنین آرد در مقابل سویق نیز جایز نیست.
دلیل:
زیرا هر دو از یک نظر هم‌جنس می‌باشند و اینکه امکان تساوی بین آن‌ها غیرممکن است؛ زیرا یکی خورد شده و اجزای آن متراکم است و دیگری غیر متراکم و دیگر اینکه هر دو کیلی هستند، پس شبهه‌ی ربا در آن وجود دارد. (درر الحکام ج2ص188)
مسئله 145◄ کنجد در مقابل روغن کنجد وقتی جایز است که روغن کنجد خالص، از روغنی که در کنجد وجود دارد بیشتر باشد.
مثلاً اگر از ده کیلو کنجد یک کیلو روغن کنجد به دست بیاید، پس اگر بخواهیم کنجد را مقابل روغن کنجد بفروشیم، باید روغن کنجد خالص مقداری بیش از کنجد مقابل آن باشد مثلاً دو کیلو روغن کنجد را مقابل ده کیلو کنجد معامله شود.
دلیل:
تا مقداری از روغن خالص با مقدار روغن داخل کنجد برابری کند و مقداری دیگر از روغن کنجد خالص مقابل تفاله‌ی کنجد باشد؛ زیرا در غیر این صورت شبهه‌ی ربا می‌رود و شبهه در بحث ربا خود ربا محسوب می‌شود. (درر الحکام ج2ص189)
مسئله 146◄ نان را باید به وزن قرض گرفته شود نه عددی.
دلیل:
زیرا اندازه‌ی نان‌ها مختلف است. (درر الحکام ج2ص189)
مسئله 147◄ بین سیّد و برده‌اش ربا محسوب نمی‌شود همچنین بین مسلمان و حربی در دار حرب ربا محسوب نمی‌شود.
حربی: کافری که در کشور کافر زندگی می‌کند.
دلیل:
زیرا برده و آنچه در دست وی می‌باشد متعلق به سیّد و صاحبش می‌باشند.
رسول‌الله ﷺ: بین اهل حرب ربا نیست یعنی منظور حضرت رسول‌الله ﷺ این است که بین اهل حرب و اهل اسلام ربا نیست. (البنایه ج8ص299 - فتح القدیر ج7ص38 - معرفة السنن و الآثار ج13ص276 - الاوسط لابن المنذر ج10ص142)