فصل خیار عیب (حق رد در وقت معیوب یافتن کالا)
مسئله 53◄ اگر در مبیع عیبی یافت شود که قیمت مبیع را نزد تجار کم میکند، مشتری مختار است که آن را پس دهد و یا اینکه به قیمت توافق شده بگیرد.
دلیل:
زیرا عقد معاملهی مطلق بر مبیع سالم واقع میشود و وقتی عیبی در مبیع باشد، برای جلوگیری از لازم شدن چیزی که مشتری بر آن راضی نبوده است، اختیار پس دادن و یا گرفتن ثابت میشود. (الهدایه ج3ص37)
توضیح: یعنی وقتی کالایی را معامله کرده شود پس مشتری به خیال سالم بودن آن را خریداری میکند. پس وقتی معیوب باشد به آن راضی نخواهد شد، برای همین برای وی حق پس دادن و یا گرفتن ثابت میشود.
مسئله 54◄ عیوبی قیمت مبیع را نزد تجار کم میکنند مانند:
1- در بنده (عبد): فرار کردن عبد، شبادراری، دزدی در کودکی که عاقل است؛ و اگر این عیوب از بالغ باشد، عیبی دیگر است یعنی بهحساب عیب در کودکی گذارده نشود. پس اگر نزد کسی در سن بلوغ دزدی کرد، به خاطر دزدی در کودکی نزد فروشنده حق رد ندارد؛ و جنون در کودکی برای ابد عیب است؛ و بوی بد دهان و زیر بغل و زنا و ولد زنا بودن، در حق امة (کنیز) عیب محسوب میشوند و در حق بنده عیب نیستند و کفر در هردوی آنها عیب است. استحاضه و حیض ندیدن دختر هفدهساله عیب است.
دلیل:
زیرا ضرر در کالا به خاطر کم شدن قیمت وی به نزد تجار حاصل میشود، پس هر آنچه از عیب که قیمت کالا را در نزد تجار کم کند عیب محسوب میشود. (الهدایه ج3ص37)
مسئله 55◄ اگر بعد از مردنِ برده یا آزاد کردن وی بهرایگان و یا تدبیر وی و یا ام ولد نمودن وی، در مبیع عیبی قدیم آشکار شود، نقصان حاصل از آن عیب را از بایعش میتوان گرفت.
دلیل:
زیرا: 1- با مرگ برده مالکیت صاحب وی منقضی شده است و امکان پس دادن آن توسط شرع ثابتشده است؛ پس رد مبیع و گرفتن قیمت آن معذور است، پس نقصان آن را از فروشنده بگیرد.
2- در آزاد نمودن نیز رد آن برده و پس گرفتن قیمت آن متعذر گشته است؛ پس گرفتن نقصان برای وی ثابت میشود. (الاختیار لتعلیل المختار ج2ص20)
مسئله 56◄ اگر عیب قدیم بعد از آزاد کردن در مقابل مال و یا کشتن وی و یا خوردن بعضی از مبیع و یا کل مبیع و یا پوشیدن و پاره شدن لباس آشکار شود، حق رجوع با نقصان را ندارد.
دلیل:
1- در قتل؛ زیرا وی عوض معنوی آن را گرفته است
2- و در خوردن ساقط میشود زیرا؛ مشتری در آن تصرفی نموده است که آن تصرف پس دادن را متعذر نموده است؛ و پوشیدن نیز بهمانند خوردن آن است. (الاختیار لتعلیل المختار ج2ص20)
مسئله 57◄ اگر بعد از حدوث عیبی دیگر، عیب قدیم مبیع آشکار شود، با نقصان عیب قدیم به بائع رجوع کند مگر اینکه بائع راضی شود که مبیع را با این عیب جدید پس بگیرد؛ و این تا وقتی است که مبیع با ملک مشتری مختلط نشده باشد.
دلیل:
زیرا اگر بگوییم که مبیع را پس دهد، در این کار به فروشنده ضرر میرسد؛ زیرا وی مبیع را در حالی تحویل داد که از عیب جدید که در دست مشتری حادثشده سالم بود؛ و با پس ندادن آن به مشتری ضرر میرسد؛ زیرا وی عیب قدیم را نمیدانسته است پس برای اینکه بر هیچکدام ضرر نرسد به نقصان رجوع کند مگر اینکه فروشنده به ضرر این عیب جدید راضی شود و پس بگیرد که در این صورت خود وی به ضرر خود راضی شده و از حق خود گذشته است. (العنایه ج6ص365)
یعنی آن کالا را ببیند که اگر سالم باشد چه قیمت دارد و با این عیب قدیم چه قیمتی دارد و هر آنچه که این عیب از قیمت کالا کم کرده، آن را از فروشنده بستاند.
مسئله 58◄ اگر مشتری قبل از اختلاط مبیع را بفروشد، دیگر حق رجوع ندارد و اگر بعد از اختلاط بفروشد، حق رجوع ثابت است.
دلیل:
زیرا اگر با ملک خود مخلوط نشده و فروخته باشد، در این صورت پس دادن وی غیرممکن نیست چون میتواند که از مشتری خود پس گرفته و به فروشنده پس دهد. (الهدایه ج3ص38)
مسئله 59◄ ولی اگر با ملک خود مخلوط شده باشد، پس گرفتن مبیع ممتنع شده است.
دلیل:
زیرا جدا کردن آن از ملک مشتری غیرممکن شده است، پس نقصانی که عیب باعث آن شده است را از بائع بگیرد. (البحر الرائق ج6ص55)
مثال: گندمی میخرد و آن را میفروشد و بعد عیب قدیم در گندم آشکار میشود. در این صورت اگر گندم را بدون اختلاط به ملک خودش فروخته باشد، حق رجوع با نقصان را ندارد و اگر بعد از اختلاط باشد، میتواند با نقصان رجوع کند.
رجوع با نقصان: یعنی آنچه که عیب در قیمت مبیع ایجاد میکند را مشتری از بائع بستاند.
مسئله 60◄ اگر گردو و مانند آن بعد از شکستنشان در آنها عیبی آشکار شود، اگر باوجوداین عیب بازهم قابل انتفاع باشد، مشتری میتواند نقصان عیب را از بائع بگیرد و اگر قابل انتفاع نباشد، کل قیمت را از بائع پس بگیرد.
دلیل:
زیرا در صورت فاسد بودن و غیرقابلاستفاده بودن کل آن گردو، مال محسوب نمیشود؛ پس بیع باطل میگردد ولی اگر عیب طوری باشد که باوجودآن قابلاستفاده باشد، پس بعض آن مال محسوب میشود و بیع در بعض قابلاستفاده واقع میشود. (الهدایه ج3ص39)
توضیح: برای مثال اگر گردو بگیرد و وقتی آن را شکست ببیند که در آن مغزی نیست و یا اینکه مغز فاسد شده است، پس در این صورت حکم مسئلهی بالا ثابت میشود.
مسئله 61◄ اگر مشتری ادعا کند که بندهای که خریده است وقتی نزد وی بوده فرار کرده است، پس بر وی لازم است؛ اولاً اثبات کند که نزد خودش (مشتری) فرار کرده است (با شاهد آوردن مشتری و یا امتناع بائع از قسم خوردن بر علم نداشتن بر فرار نزد وی) و بعد از اثبات آن، مشتری شاهد بیاورد که نزد بائع نیز فرار داشته است و یا بائع را قسم دهد که وی این بنده را فروخته و تحویل داده است درحالیکه نزد وی اصلاً فرار نداشته است و یا بائع به این صورت قسم بخورد که مشتری به خاطر این ادعا حق رد ندارد.
دلیل:
زیرا مشتری اول باید ثابت کند که در هنگام فرار در نزد وی این عیب رخداده است تا بتواند بهعنوان مدّعی علیه فروشنده اقدام کند و بعد باید ثابت کند که نزد فروشنده نیز این عیب وجود داشته است. (تبیین الحقائق ج4ص40)
مسئله 62◄ اگر مشتری مدعی باشد که مبیع دارای عیبی است، پس تا وقتیکه ثابت شود آن مبیع عیب ندارد، پرداخت ثمن مبیع بر وی لازم نمیشود.
دلیل:
زیرا مشتری با ادعای عیب، واجب شدن پرداخت قیمت مبیع را منکر شده است. پس اول باید وجود یا عدم عیب آشکار شود تا معلوم گردد که حق پرداخت قیمت بر گردن وی ثابت است یا خیر. (البنایه ج8ص122)
مسئله 63◄ اعمالی که حکم رضایت به معیب دارند عبارتاند از:
مداوای عیب و سوارشدن بر مبیع برای حاجت خود و اگر برای رد مبیع یا غذا و آب دادن آن سوار شود، رضا نیست و همچنین اگر برای چیزی که به خاطر آن مجبور بر سوارشدن باشد نیز رضایت محسوب نمیشود.
دلیل:
زیرا این اعمال همه دلیل هستند بر اینکه وی خواستار این کالا میباشد؛ پس بعدازاین اعمال دیگر حق برگرداندن مبیع را ندارد. (درر الحکام ج2ص166)
مسئله 64◄ اگر دو بنده را به یک عقد معامله بخرد و دریکی از آنها عیب یافت شود، در این صورت اگر هر دو را قبض نموده باشد، همان معیوب را برگرداند و اگر قبض نکرده باشد، هر دو را پس دهد و یا هر دو را باهم بگیرد.
دلیل:
زیرا در صورت قبض هر دو مبیع، عقد تکمیلشده است؛ زیرا عیب مانع تکمیل شدن عقد نمیشود و علت حق برگرداندن به خاطر عیب است و عیب دریکی از آنها یافت شده است و حکم نیز برحسب علتش ثابت میشود؛ پس حق پس دادن در همان عبد معیوب ثابت میشود. (المبسوط للسرخسی ج13ص102)
مسئله 65◄ همچنین است حکم کالای وزنی و کیلی و در این صورت، اگر قبض کرده باشد، نیز حکم همین است؛ یعنی یا کل را بگیرد و یا کل را رد کند و برگرداند.
دلیل:
زیرا شیء موزون و مکیل وقتی از یک جنس باشند، در حکم یک شیء هستند. پس اگر بعض آن دارای عیب باشد مانند این است که کل آن معیوب است، پس یا باید کل آن را برگشت دهد و یا کل را بگیرد و حق تجزیهی آنها را ندارد. (الهدایه ج3ص41)
اگر در چند گونی یا ظرف باشد، در این صورت وی میتواند همان معیوب را پس دهد و سالم را نگه دارد. (الهدایه ج3ص41)
اگر بعض مبیع را صاحبی دیگر پیدا شود، در این صورت حق رد باقیمانده را ندارد بلکه باقی را به حصه ی قیمت توافق شده بستاند.
مثلاً یکتن گندم میخرد و بعد از خرید، کسی دیگر نیم تن آن را از مشتری میگیرد زیرا صاحبش فروشنده نبوده بلکه متعلق به کسی دیگر بوده است. در این صورت نیم تن باقیمانده را مشتری نمیتواند پس دهد بلکه قیمت نیم تن که در دستش هست را بپردازد و بگیرد.
دلیل:
زیرا در تقسیم این نوع کالا ضرری به مشتری نمیرسد و پیدا شدن صاحب برای بعضی از آن، مانع تکمیل شدن عقد نمیشود. (الهدایه ج3ص41)
مسئله 66◄ اگر چنین مسئلهای در مورد لباس (پارچه) پیش بیاید، مشتری حق رد باقی را دارد.
دلیل:
زیرا بریدن و تقسیم جامه (پارچه) عیب محسوب میشود، پس وی حق برگشت دادن باقیمانده در دست خودش را دارد. (الهدایه ج3ص41)
مسئله 67◄ اگر بائع در هنگام فروش خود را از هر عیبی مبرّا بداند و اگرچه عیبها را نشمارد، چنین عملی صحیح است و مشتری را حق رد نیست.
دلیل:
رسولالله ﷺ: مسلمانان بر شرطهای خود پایبند باشند مگر اینکه حلالی را حرام گرداند و یا حرامی را حلال. (شرح معانی الاثار ج4ص90 - المعجم الکبیر للطبرانی ج4ص275 - البنایه ج8ص136)
یعنی مسلمان اگر چیزی را شرط کند پس باید به آن شرط پایبند باشد مگر اینکه شرطی باشد که طبق آن شیء حلالی حرام گردانده شود که در این صورت پایبندی به آن باطل است و همچنین اگر شرطی باشد که حرامی را حلال میگرداند پس پایبندی به آن شرط باطل است.