نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 2
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 2

آداب و رسوم مشروع، براي میّت و چگونگي احوال میّت پس از مرگ

آداب و رسوم مشروع، براي میّت و چگونگي احوال میّت پس از مرگ:
مسئله 417 ◄ مستحبّ است كه حاضران براي دفن میّت هر كدام با دو دست خود سه بار خاك بر قبر بريزند؛ زيرا رسول الله ﷺ اين كار را انجام داده اند. (سنن الكبري للبيهقي ج5ص284 - الجوهرة النيرة باب الجنائز)
مسئله 418 ◄ بوسيدن میّت جائز است و همچنين گريه كردن بر ميت؛ زيرا رسول الله ﷺ عثمان بن مظعون (رض) را بوسيدند در حالي كه ايشان گريان بودند. (سنن الترمذي ج4ص25 - مجمع الزوائد ج3ص113 - المستدرك على الصحيحين ج1ص513 - مشكاة المصابيح ج1ص455)
مسئله 419 ◄ حرمت میّت مانند حرمت وي در حال حيات مي باشد.
رسول الله ﷺ: شكستن استخوان میّت مانند شسكتن آن در حال حيات وي است. (مسند امام احمد ج7ص152 - سنن ابي داود ج9ص24 - صحيح ابن حبان ج4 ذِكرُ الإِخبارِ عَمَّا يُستحبُّ لِلمرءِ مِنْ تحفُّظ أذى المَوْتى ولا سِيما في أَجْسَادِهِمْ - سنن الكبري للبيهقي ج5ص407)
از حضرت عائشة (رض): من داخل مي شدم به اتاقي كه در آن رسول الله ﷺ و پدرم دفن شده بودند در حالي كه پوشش خود كنار گذاشته بودم و مي گفتم كه اينان شوهر من و پدرم هستند (به همين خاطر حجابي را رعایت می کردم كه وقتي زنده بودند پيش آن ها رعايت مي كردم) و وقتي عمر (رض) دفن شدند به الله ﷻ قسم كه بر آن بيت وارد نشدم مگر اينكه حجاب خود را بخاطر حياء از عمر (رض) كامل پوشيده بودم. (مسند امام احمد ج7ص288 - مجمع الزوائد ج8ص57 - المستدرك علي الصحيحين ج3ص63 – مشكاة المصابيح ج1ص491)
مالك بن أنس (رض): به من چنين رسيده است كه ارواح مؤمنان به حال خود گذاشته شده هستند و هر جا كه مي خواهند مي روند. (احياء علوم الدين ج4ص434 - تنقيح القول الحثيث بشرح لباب الحديث الباب الثامن و الثلاثون في فضيلة ذكر القبر و أحواله - تفسير آلوسي ذیل آية 85 سوره ی بني اسرائيل - شرح الصدور بشرح حال الموتي و اهل القبور ج1ص232)
و حضرت فاطمه (رض) بنت رسول الله ﷺ قبر عموي خود حضرت حمزة (رض) را هر جمعه زيارت مي كردند و بر سر قبر گريه مي كردند. (السنن الصغري للبيهقي با زيارة القبور - المستدرك علي الصحيحين ج1ص532 - نيل الاوطار ج4ص152 - تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير ج2ص101)
رسول الله ﷺ: هر كس به زيارت من بيايد در حالي كه قصد وي فقط زيارت من باشد، پس بر من حقّ است كه در روز قيامت شفيع وي باشم. (مجمع الزوائد ج3ص666 - كنز العمال ج1ص2453 - جامع المسانيد و المراسيل ج7ص185 - معجم الطبراني الأوسط حرف العين اسمه عبدان - معجم الطبراني الكبير ج12ص291)
و گفته شده است، براي هميشه؛ روح – ميت- قبر خود را در هر جمعه زيارت می كند؛ به همين خاطر زيارت قبور در شب جمعه و روز جمعه و صبح شنبه طبق آنچه که علماء ذكر كرده اند مستحبّ است. (التذكرة في أحوال الموتى قرطبي باب ما جاء أن أرواح الشهداء في الجنة دون أرواح غيرهم - فتاوي ابن حجر الهيثمي ج2ص2 - مواهب الجليل لشرح مختصرالخليل ج3ص3 - حاشية الصاوي على الشرح الصغير ج1ص542)
رسول الله ﷺ: میّت شخصي را که در دنيا با وي آشنا بوده اگر به وي سلام دهد مي شناسد و جواب سلام وي را مي دهد. (عمدةالقاري ج8ص67 - مرقاةالمفاتيح ج4ص254 - حاشيةالطحطاوي علي مراقي الفلاح ج1ص305)
از رسول الله ﷺ: همانا اعمال شما بر خويشاوندانتان كه مرده اند عرض كرده مي شود؛ اگر خير باشد بر آن حمد الله ﷻ گويند و اگر غير اين باشد، گويند: بار الها اينان را نميران تا وقتي كه هدايتشان كني همچنان كه ما را هدايت كردي. (كنز العمال ج1ص3225 - الفتح الكبير ج1ص292 - جامع المسانيد و المراسيل ج2ص217 - مسند امام احمد ج3ص643 - مجمع الزوائد ج3ص73) 
از رسول الله ﷺ: وقتي زمان مرگ مؤمني برسد، فرشتگان رحمت با ابريشمي سفيد بر وی وارد شوند و گويند: خارج شو از جسد در حالي كه راضي هستي و راضي كرده اي به سوي روح و ريحان- نعمت الهي- بدون غضب. پس جان مؤمن مانند بهترين مشك- با بهترين عطر- بیرون شود تا اينكه جان وی را فرشتگان دست به دست كنند تا اينكه به دروازه ي آسمان برسند. پس گويند - اهل السماء-: اين چه بوي خوشي است كه از زمين آمده است؛ پس وی را پيش ارواح مؤمنان ببرند؛ پس آنان از شادي شما در وقتي که غائبش بيايد شادترند- ارواح آن چنان شاد می شوند که انگار گمشده ي خود را پیدا کرده باشند، بلکه از آن هم شادترند- . پس - ارواح مؤمنان- از وی می پرسند: فلاني چه كار می كند؟ بعد گويند كه او را به حالش بگذاريد كه وی در غم دنيا بوده است. در اين حال وی گويد مگر فلاني پيش شما نيامده است؟ آنان گويند: پس وی به هاويه– جهنّم- رفته است و كافر وقتي مرگش حاضر شود فرشتگان عذاب پيشش می آيند و می گويند: خارج شو در حالي كه غضب كرده شده اي به سوي عذاب الله ﷻ، پس جان وی با بدترين بوي خارج شود؛ پس با وی به دروازه ي زمين می روند؛ پس - اهل زمين- گويند که اين چه بوي بدي است تا اينكه وی را پيش ارواح كفّار برند. (سنن النسائي الصغري ج4ص306 - نسائي الكبري ج1ص603 - جامع المسانيد و المراسيل ج1ص195 - مشكاة المصابيح ج1ص457 - الفتح الكبير ج1ص102 - المسندالجامع كتاب الجنائز - صحيح ابن حبان ج4 باب المريض و مايتعلق به)
رسول الله ﷺ: هر كس هنگام گذر بر مقابر سوره ي اخلاص را يازده بار بخواند و به اموات هديه دهد، براي خواننده ي آن به عدد اموات ثواب داده مي شود. (جامع المسانيد و المراسيل ج7ص389 - كنز العمال ج1ص3192 - فضائل سورة الإخلاص حسن الخلال - عمدة القاري ج3ص114 - تحفة الأحوذي شرح سنن الترمذي ج3ص289 - مرقاة المفاتيح ج4ص180 - مراقي الفلاح شرح نور الإيضاح ج1ص305 - الدر المختار شرح تنوير الأبصار ج2ص204 - كنزالدقائق كتاب الحج باب الحج عن الغير)
رسول الله ﷺ: كفن هاي اموات خود را نيكو درست كنيد؛ زيرا آنان (به خاطر کفنشان) با يكديگر مباهات مي كنند و همديگر را در قبورشان زيارت مي كنند. (التذكرة في أحوال الموتى - شرح الصدوربشرح حال الموتي و اهل القبور ج1ص192 - كنز العمال ج1ص3173)
از بريدة (رض) (صحابي): رسول الله ﷺ به ما تعليم مي دادند كه وقتي به مقابر مي رويم (بگوئيم): «السَّلامُ علَيكم أهلَ الدِّيارِ منَ المؤمِنينَ و المسلمينَ، و إِنا إِنْ شاءَ اللَّهُ بِكم لَلاحِقونَ، نسألُ اللَّهُ لنا و لَكُم العافيَةَ»
يعني: سلام بر شما اي اهل ديار مؤمنان و مسلمانان. إِنْ شاءَ اللَّه ما نیز به شما خواهيم پيوست. از الله ﷻ براي خودمان و شما عافيت مي طلبيم. (عافية: بخشش - سلامتي). (مشكاة المصابيح ج1ص488)
حضرت عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ (رض) (صحابي) در مرض الموت بود كه امور ذيل را وصيّت كردند: وقتي من فوت نمودم، همراه من نوحه خوان و آتش نياوريد و وقتي مرا دفن كرديد پس بر من خاك بريزيد، سپس كنار قبر من بمانيد به اندازه ي نحر (سر بريدن) شتران و تقسيم گوشت آنان تا با شما انس گيرم و ببينم كه به فرستادگان (منكر و نكير) پروردگارم، چه جوابي مي دهم. (صحيح مسلم ج2ص112)
رسول الله ﷺ: ميّت در قبر خود مانند كسي است كه در حال غرق شدن می باشد كه كمك می خواهد و منتظر دعائي از طرف پدر و مادر يا ولد و يا دوست مورد اطمينان است. پس وقتي اين دعاء به وی برسد، پس- همین دعاء- از دنيا و آنچه در آن می باشد دوست تر و بهتر است و همانا الله ﷻ بر اهل قبور، به سبب دعاي اهل دنيا - هديه هايي- مانند كوه ها و هديه ي زندگان را به مردگان می رساند، و هدیه ی زندگان برای مردگان استغفار- طلب آمرزش- برای آن ها و صدقه از طرف آن ها می باشد. (جامع المسانيد و المراسيل ج6ص309 - لسان الميزان ج5ص113 - مزان الاعتدال ج6ص86 - الفردوس بماثورالكتاب ج4ص103)
سعد (رض) (صحابي) نزد رسول الله ﷺ آمدند و گفتند: يا رسول الله ﷺ، همانا امّ سعد (رض) صدقه دادن و آزاد كردن را دوست مي داشت؛ پس آيا اگر من صدقه دهم يا كه آزاد كنم براي وي اجري مي باشد؟ حضرت ﷺ جواب دادند: بله. (سنن الكبري للبيهقي ج9ص390)
وقتي خبر فوت جعفر (رض) را براي حضرت رسول الله ﷺ آوردند حضرت ﷺ فرمودند: براي آل جعفر غذا درست كنيد؛ زيرا بر آنان امري وارد شده است كه آنان را مشغول خود مي كند. (المستدرك علي الصحيحين ج1ص527)
همانا عمران بن حصين (رض) (صحابي) وقتي اجلش نزديك شد گفت: وقتي من مردم پس بر شكم من دستاري ببنديد و وقتي از (دفن) برگشتيد پس نحر (سر بريدن و ذبح كردن شتر) كنيد و (به مردم) اطعام كنيد (غذا دهيد). (مجمع الزوائد ج3ص85 - معجم الطبراني الكبير ج18ص106)
از ابن عباس (رض): ارواح اموات در روز عيد و جمعه و نيمه ي شعبان بر در خانه هاي خود مي آيند و مي گويند: آيا كسي نيست كه ما را ياد كند؟ آيا كسي نيست كه بر ما رحم كند؟ آيا كسي نيست كه غربت ما را ياد كند؟ .... (تجهيز الجنازة ص164چاپ دارالكتب النعمانية كابل)
مستحب است كه تا هفت روز از طرف میّت صدقه داده شود؛ به آن مقدار كه وسع اولياء میّت مي رسد. (حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305)
اگر ولي میّت طعامي براي فقراء بسازد و خيرات كند، حسن و نيكو است (اگر در ورثه وارث صغير نباشد و اگر صغير باشد، اين كار از تركه انجام نشود). (البحر الرائق شرح كنز الدقائق ج2ص183 - مرقاة المفاتيح ج10ص183 - حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305 - حاشية رد المحتار على الدر المختار ج2ص204)
وليّ میّت از طرف میّت به مدت هفت روز صدقه دهد و اگر وسعش نرسد سه روز اين كار را بكند و اگر وسعش نرسد يك روز اين كار را بكند. (تجهيز الجنازة ص161ناقلا عن المضمرات و شرعة الاسلام مخطوط تک جلدی ص ض39)
دلیل:
طاووس تابعی بزرگ و عمیر و مجاهد: مردگان در قبر خود تا هفت روز مفتون میشوند پس صحابه مستحب میداشتند در این ایام از طرف میت اطعام کنند.( المطالب العالية بزوائد المسانيد الثمانية  أبو الفضل أحمد بن علي بن محمد بن أحمد بن حجر العسقلاني (المتوفى: 852هـ) 5ص330و أهوال القبور
 زين الدين عبد الرحمن بن أحمد بن رج (المتوفى: 795هـ) 
و این از مسائلی است که رأی را بدان دخالتی نیست و در حکم مرفوع است زیرا صحابه به رای خود نمیتوانستند از غیب خبر دهند پس از رسول الله ﷺ شنیده اند.

مسئله 420 ◄ سنّت اين است كه وليِّ میّت قبل از تمام شدن شب اول قبر، از آنچه در وسع وي مي باشد از طرف وي (میّت) صدقه دهد و اگر چيزي براي صدقه دادن نيافت پس دو ركعت نماز بخواند و در هر ركعت بعد از حمد يك «آية الكرسي» و ده «الهاكم التكاثر» بخواند و بعد از آن بگويد: بار الها، من اين نماز را براي تو خواندم و خود مي داني كه از آن چه منظوري دارم؛ پس ثواب اين نماز را به قبر فلان كس برسان و الله تعالي اجري بسیار و نور و درجه و شفاعت تخصيص دهد. (تجهيز الجنازة ص161 ناقلاً عن شرعة الاسلام)
رسول الله ﷺ وقتي از دفن ميّتي برمي گشتند زن آن میّت كسي را پيش رسول الله ﷺ فرستاده بودند و ايشان را خبر دادند كه براي آن ها طعامي ساخته است و رسول الله ﷺ دعوت وي را اجابت كردند و وقتي مشغول خوردن شدند اصحاب (رض) ديدند كه رسول الله ﷺ لقمه را در دهانشان مي چرخانند و فرمودند: مي بینم كه اين گوشت گوسفندي است كه بدون اجازه ي صاحب وي ذبح شده است و آن زن عذر خود را بيان داشتند؛ پس رسول الله ﷺ به وي گفتند كه با اين گوشت اسيران را طعام دهيد. (مشكاة المصابيح ج3ص312 - سنن ابي داود ج9ص180 - سنن الكبري للبيهقي ج8ص240 - سنن الدارقطني ج4ص189)
مسئله 421 ◄ براي مكروه دانستن طعام از اهل میّت هيچ دليل شرعي نيست؛ مگر اينكه حديث جير كه مي گويد: ما اتّخاذ طعام را از نياحت (نوحه) مي دانستيم كه آن حديث نیز با حديث فوق الذكر معارض است (حديث سابق كه رسول الله ﷺ دعوت زن میّت را پذيرفتند). (حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305)
و آن کسی كه از نياحت مي شمارد از صحابه (رض) است و اينكه دعوت را قبول مي كند رسول الله ﷺ مي باشد (فافهم و لا تغفل و لا تأخذك العصبيه).
مسئله 422 ◄ و آن كه صدقه دادن را براي رياء انجام مي دهند و اين كه طعام دادن براي جشن مشروعيّت دارد نه براي عزا، از نظر دلائل شرعي به پشيزي نمي ارزد؛ چون كه احاديث نفع صدقه از طرف میّت بيشتر از آن است كه شمرده شود و در هيچ يك از آن ها براي صدقه دادن وقت تعيين نكرده اند و از كساني كه مي گويند اين كار براي رياء است مي پرسم: آيا قلب آنان را شكافتيد و ديديد كه آنان براي رياء اين كار را انجام می دهند؟ (نعوذ بالله از چشم بستن و غيب گفتن).
و چه دليلي است بر مشروعيت آن در جشن نه در حزن؟ جواب آن اين است: هيچ دليل شرعي براي آن نيست.
رسول الله ﷺ: گريه كردن بدون سر و صدا از اخلاق انبياء است و نشانه ي دل رحم بودن و اگر همراه با سر و صدا باشد، آن از شيطان است. (صحيح البخاري ج1ص431 - صحيح مسلم ج6ص188 - مسند امام احمد ج1ص618 - صحيح ابن حبان ج1ص246 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص437)