چگونگي كفن:
مسئله 378 ◄ 1) سنّت كفن براي مَرد سه لباس مي باشد:
مسئله 379 ◄ 1-1) اِزار: سر تا پاي میّت را در بر مي گيرد و مقداري نیز از قد میّت بلندتر كرده مي شود تا بتوان از بالاي سر و زير پاي میّت بسته شود.
مسئله 380 ◄ 1-2) قَميص: از گردن تا زير زانو را مي پوشاند؛ به اين طريق كه پارچه اي به اندازه ي دو برابر از گردن تا زير زانو بريده و از وسط تا زده و از تاي آن سوراخي ايجاد مي شود تا سر میّت را از آن بيرون آورده شود.
مسئله 381 ◄ 1-3) لفافه: سر تا پاي میّت را در بر مي گيرد و مقداري نیز از قدّ میّت بلندتر كرده مي شود تا بتوان از بالاي سر و زير پاي میّت بسته شود.
دليل:
رسول الله ﷺ در سه لباس (تكّه پارچه) كفن شدند. (صحيح مسلم ج7ص9 - مسند امام احمد ج7ص61 - سنن ابي داود ج8ص425 - موطا مالك ج2ص54 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص261)
و علماء، پیچیدن پارچه ای به عنوان عمّامه بر سر میّت را مستحسن (نيك) دانسته اند.
دليل:
ابن عمر (رض) اهل خود را در پنج كفن مي پيچيدند و يكي از آن ها عمّامه بود. (عمده القاري ج8ص48 - العرف الشذي شرح سنن الترمذي باب ما جاء في كم كُفِّنَ النبي ؟ - التمهيد ج22ص140 - مصنف عبدالرزاق ج3ص420 - الاوسط ابن المنذر ذِكْرُ تَكْفِينِ الْمَيِّتِ فِي ثَوْبٍ وَاحِدٍ)
مسئله 382 ◄ 2) كفن زن پنج جامه می باشد:
1) ازار. 2) قميص. 3) لفافه. 4) خمار (براي پوشاندن سر ميّت (پارچه به اندازه اي كه سر وي و موهايش را بپوشاند گرفته و سر آن دوخته مي شود)) 5) خرقه (پارچه اي كه با آن سينه ي میّت را بسته شود).
دليل:
دختر رسول الله ﷺ وفات يافتند و رسول الله ﷺ در ورای درب ايستاده بودند و زنان دختر ايشان را غسل مي دادند و رسول الله ﷺ اين پنج پارچه را به عنوان كفن مي دادند. (مسند امام احمد ج7ص524 - سنن ابي داود ج8ص432 - السنن الصغري للبيهقي باب التكفين و التحنيط)
مسئله 383 ◄ 3) كفن كفايه (اگر پارچه به اندازه ی کافی نباشد) براي مرد اِزار و لفافه است (يعني اگر در اين دو پارچه كفن كرده شود كافي است ولي سنّت رعايت کرده نمي شود).
دليل:
در راه حجّ شخصي فوت شد و رسول الله ﷺ دستور دادند تا وي را در دو لباس بپيچند. (صحيح بخاري ج1ص425 - مستخرج ابي عوانه بَابُ صِفَةِ الْكَفَنِ إِذَا مَاتَ الْمُحْرِمُ وَغُسْلِهِ وَحَظْرِ تَخْمِيرِ وَجْهِهِ وَرَأْسِهِ - مسند امام احمد ج1ص539 - مسند الطيالسي ج3ص76 - سنن النسائی الصغري ج5ص215)
مسئله 384 ◄ 4) و براي زن؛ ازار، لفافه و خمار (کفن کفایه). (الهدايه و البنایه ج3ص203 - اللباب في شرح الكتاب ج1ص95 - الجوهره النيره باب الميت - فتح القدير ج2ص115)
مسئله 385 ◄ به خاطر اينكه كفن پخش نشود بسته مي شود.
دليل:
بخاطر حفظ كشف عورت. (الهدايه و البنایه ج3ص201 - البحر الرائق ج2ص183 - اللباب في شرح الكتاب ج1ص95 - مجمع الانهر ج1ص178)
مسئله 386 ◄ نماز جنازه فرض كفايه مي باشد.
دليل:
رسول الله ﷺ بر نجّاشي نماز خواندند. (مسند امام احمد ج5ص608 - سنن الترمذي ج4ص88 - سنن الصغري للنسائي ج4ص373 - سنن ابن ماجه ج1ص491)
فرض كفايه بودن آن به اجماع امّت ثابت است. (اعلاء السنن ج6ص2555 - شرح النووي علي المسلم ج7ص19)
مسئله 387 ◄ 1) تعریف فرض كفايه: يعني فرضي كه بر گردن همه ي مسلمانان است ولي اگر چند نفر از آنان آن را انجام دهند، از گردن همه ي آن ها ساقط مي شود و اگر كسي انجام ندهد، همه گناه كارند.
مسئله 388 ◄ 2) طريقه ي نماز جنازه:
1) نيّت نماز جنازه. 2) تكبير تحريمه (دست ها را مانند سائر نمازهاي ديگر بالا برده مي شود). 3) سبحانك. 4) تکبیر (الله اكبر) 5) صلوات. 6) تكبير. 7) دعاء. 8) تكبير. 9) سلام.
دليل:
رسول الله ﷺ در نماز جنازه گاهي چهار و يا پنج يا شش يا هفت يا هشت تكبير مي گفتند و وقتي خبر وفات نجّاشي آمد، با صحابه (رض) بر وي نماز خواندند و در آن نماز چهار تكبير گفتند و بعد از آن، در طول حيات خود، بر چهار تكبير ثابت بودند. (تلخيص الحبير ج2ص101 - سبل السلام ج2ص721 - نصب الرايه باب الجنائز - نيل الاوطار ج4ص89 - عمده القاري ج8ص115)
رسول الله ﷺ: وقتي بر میّت نماز مي خوانيد با اخلاص براي وي دعاء كنيد. (سنن ابي داود ج8ص496 - صحيح ابن حبان ج4 ذِكرُ الأمرِ لمن صلَّى على ميتِ أن يُخْلِصَ له الدُّعَاءَ - سنن الكبري للبيهقي ج5ص370 - سنن ابن ماجه ج1ص480)
در نیّت بگويد: براي الله ﷻ مي خوانم و دعاء براي اين ميّت. (رد المختار ج1ص432 - البنايه ج3ص215)
مسئله 389 ◄ همه ي اين ها ايستاده انجام مي شود.
مسئله 390 ◄ 3) در نماز جنازه قرائت قرآن نيست.
دليل:
از صحابه (رض) (حضرات عمر (رض) و علي (رض) و ابن عمر (رض) و ابوهريره (رض)) و از تابعين (عطاء و طاووس و سعيد بن مسيب و ابن سيرين و ابن جبير و الشعبي و حكم رحمة الله علیهم اجمعین) بر كسي كه در نماز جنازه قرائت مي كرد انكار مي كردند و خودشان نیز نمي خواندند. (البنايه و الهدايه ج3ص215 - عمدة القاري ج8ص139)
مسئله 391 ◄ 4) دعاي نماز جنازه:
اگر ميّت (مرده) فرد بالغ باشد، اين دعاء خوانده مي شود:
اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِحَيِّنَا وَ مَيِّتِنَا، و شَاهِدِنَا و غَائِبِنَا و صَغِيرِنَا و كَبِيرِنَا، و ذَكَرِنَا و أُنثَانَا. اللَّهُمَّ مَنْ أحْيَيْتَهُ مِنَّا فَأحْيِهِ عَلَى الإسْلاَمِ، وَ مَنْ تَوَفَّيْتَهُ مِنَّا فَتَوَفَّهُ عَلَى الإيمَانِ. برحمتك يا ارحم الراحمين. (سنن ابي داود ج8ص498 - مسند امام احمد ج3ص58 - سنن الترمذي ج4ص63 - صحيح ابن حبان ج4 باب ذِكرُ ما يدعو المرءُ به في الصَّلاة على الجنائِزِ - سنن الكبري للبيهقي ج5ص372 - سنن ابن ماجه ج1ص480 - المستدرك علي الصحيحين ج1ص510 - مسند امام ابي حنيفه ج1ص250)
ای الله ﷻ؛ ببخش و مورد غرفان قرار ده كساني از ما را كه زنده اند و كساني را كه مرده اند و كساني را كه حاضر هستند و كساني را كه غائب هستند و مردان ما را و زنان ما را و ای الله ﷻ؛ هر آن كس را كه از ما زنده مي گرداني (به دنيا مي آيد) بر راه اسلام قرار ده و هر آن كس از ما را كه مي ميراني آن را بر ايمان قرار ده. قبول كن دعاي ما را بخاطر رحمتت اي رحم كننده ترين رحم كننده ها.
مسئله 392 ◄ 5) و اگر میّت فرد نابالغ باشد، اين دعاء خوانده مي شود:
اللَّهُمَّ اجْعَلهُ لَنا فَرَطَاً وّ اجْعَلهُ لنا أجراً وّ ذُخْراً وّاجْعَلهُ لَنا شافِعَاً وّ مُشفّعَاً برحمتك يا ارحم الراحمين. (عون المعبود شرح سنن ابي داود ج8ص496 - البحر الرائق شرح كنز الدقائق ج 2ص183 - شرح الوقايه علي القاري كتاب الصلاة - مجمع الانهر ج1ص182)
و اگر دختر نابالغ بود:
اللَّهُمَّ اجْعَلها لَنا فَرَطَاً وّ اجْعَلها لنا أجراً وّ ذُخْراً وّ اجْعَلها لَنا شافِعَاً وّ مُشفّعَاً برحمتك يا ارحم الراحمين
ای الله ﷻ؛ (اين میّت نابالغ را) براي ما فرط (كسي که پيش از كاروان و جلوتر از آن ها مي رود، تا در رسيدن كاروان كار آن ها را روبراه كند، به آن فرط گويند) در آخرت بگردان و آن را براي ما اجر و ذخيره براي آخرت بگردان و آن را براي ما شفاعت كننده (شافع: كسي كه نزد ديگري مي خواهد که تقصيرات تو را ببخشد) بگردان و شفاعت وي را قبول كن؛ قبول كن دعاي ما را بخاطر رحمتت اي رحم كننده ترين رحم كننده ها.
مسئله 393 ◄ جايگاه امام در برابر سينه ي میّت مي باشد. (اين كار از مستحبّات مي باشد). (المبسوط السرخسي ج2ص58)
دليل:
زيرا قلب مكان ايمان است و با اين كار اشاره بر ايمان وي مي شود. (البحر الرائق ج2ص183 - حاشية الطحطاوي على مراقي الفلاح ج1ص305 - الهدايه و البنایه ج3ص224)
مسئله 394 ◄ براي امامت اوّل حاكم احقّ است. (حقّ به سلطان مي رسد).
دليل:
حضرت حسين (رض) به سعيد بن العاص (رض) در جنازه ي حضرت حسن (رض) گفتند: امامت كن كه اگر سنّت نبود تو را نمي گذاشتم امامت كني. (سعيد بن العاص امير (حاكم) بود). (سنن الكبري للبيهقي ج5ص344 - تلخيص الحبير ج2ص101 - سير اعلام النبلاء ج4ص377)
مسئله 395 ◄ بعد از حاکم، امام جماعت ميّت بر امامت احقّ می باشد.
دليل:
وقتي حضرت عمر (رض) شهيد شدند حضرت عثمان (رض) و حضرت علي (رض) خواستند بر جنازه ي وي امامت كنند. در اين حال صهيب (رض) به آن ها گفتند: عقب بايستيد كه من بیشتر از شما براي نماز فرائض حضرت عمر (رض) امامت كرده ام (من اولي هستم) و امامت كردند. (المستدرك علي الصحيحين ج3ص98)
مسئله 396 ◄ بعد از آن وليّ میّت (ترتيب میّت بر اساس ترتيب عصبات است. عصبه كسي كه بعد از اصحاب فرض از میّت ارث مي گيرد و ترتيب آن ها اوّل جزء ميت (پسر، پسرِ پسر ميّت ....) بعد اصل ميّت (پدر میّت و پدر پدر ميّت ....) بعد جزء پدر میّت (عموهاي ميّت) بعد جزء جد ميّت (عموهاي پدر بزرگ ميّت)).
مسئله 397 ◄ و اگر به كسي ديگر براي امامت اجازه داده شود جائز است.
دليل:
زيرا تقدّم و امامت حقّ وليّ است؛ پس حقّ دارد ديگري را نیز تقديم كند. (الهدايه و البنایه ج3ص228 - فتح القدير ج2ص120)
مسئله 398 ◄ اگر کسانی غير از ولي بر میّت نماز بخوانند، وليّ اين حقّ را دارد كه نماز جنازه را دوباره بخواند.
دليل:
زيرا اين نماز حقّ اولياء میّت مي باشد. (الهدايه و البنایه ج3ص211 - فتح القدير ج2ص120)
مسئله 399 ◄ بعد از خواندن وليّ بر میّت، كس ديگري حقّ خواندن نماز جنازه را بر آن میّت ندارد.
دليل:
زيرا فرض با خواندن وليّ انجام شد و نفل كردن به نماز جنازه نيز غيرمشروع است. (الهداية و البناية ج3ص211 - مراقي الفلاح شرح نور الايضاح ج1ص305 - الجوهرة النيرة كتاب الصلاة - غرر الحكام باب الجنائز)
مسئله 400 ◄ اگر كسي را بدون اينكه بر وي نماز جنازه بخوانند دفن کنند، مادامي كه گمان اين نرود كه وي ريخته (گوشت و پوست وي) باشد، بر قبر وي نماز خوانده مي شود.
دليل:
رسول الله ﷺ بر (قبرستان) بقيع وارد شدند و قبر تازه اي را ديدند و پرسيدند اين قبر چه كسي است؟ صحابه (رض) گفتند: قبر فلاني است. پس حضرت ﷺ وي را شناختند و گفتند: چرا به من خبر نداديد؟ گفتند: شما خواب بوديد و روزه دار و ما دلمان نيامد شما را اذيّت كنيم. حضرت ﷺ فرمودند: ديگر اين كار را نكنيد. نبينم كسي از شما بميرد و مرا خبر نكرده باشيد؛ زيرا نماز من بر وي رحمت است. بعد پيش قبر رفتند و ما (صحابه (رض)) نيز پشت سر ايشان صف كشيدیم و حضرت ﷺ با چهار تكبير بر آن قبر نماز خواندند. (سنن ابن ماجه ج 1ص489 - المسند الجامع باب يزيد بن ثابت - عمدةالقاري ج4 ص229 - مسند امام احمد ج5ص526 و ج4 ذِكرُ الخبرِ الدَّالِّ على أن العِلَّةَ في صلاة المصطفى)
مسئله 401 ◄ نماز جنازه در حال سواره بودن جائز نيست.
دليل:
زيرا نماز جنازه از بعضي جهات مانند نمازهاي ديگر مي باشد مانند وجود تحريمه و.... . (الهداية و البناية ج3ص227 - البحر الرائق ج2ص183 - حاشية الطحطاوي ج1ص60 - مجمع الانهر ج1ص182)
مسئله 402 ◄ خواندن نماز جنازه در مسجد مكروه است.
دليل:
رسول الله ﷺ: هر كس بر میّت در مسجد نماز بگزارد چيزي (از ثواب) براي وي نيست. (سنن ابي داود ج8ص478 - مسند امام احمد ج3ص301 - السنن الصغري للبيهقي بَابُ الصَّلاةِ عَلَى الْجَنَازَةِ فِي الْمَسْجِدِ - مسند الطيالسي ج2ص655)
صالح (رض) گويد: كساني را كه رسول الله ﷺ و ابوبكر (رض) را ديده بودند را ديدم كه اگر راهي نمي يافتند جز اينكه در مسجد بر میّت نماز بخوانند، نماز نخوانده و آنجا را ترك مي كردند. (مسند الطيالسي ج2ص655)
مسئله 403 ◄ اگر میّت را بيرون مسجد گذاشته شود و مردم در داخل بايستند، مشائخ در كراهت اين كار اختلاف كرده اند (بعضي از علماء گويند باز هم مكروه است و بعض ديگر گويند كه كراهت ندارد).
دليل:
زيرا ممكن است كه مكروه بودن نماز جنازه در مسجد بخاطر اين باشد كه ممكن است به وسيله ي میّت مسجد ملوث (نجس) شود و به همين خاطر اگر میّت بيرون گذاشته شود، كراهت برداشته مي شود و اگر دليل كراهت نفس نماز خواندن باشد، با بيرون گذاشته شدن نیز كراهت برداشته نمي شود. (الهداية و البنايه ج3ص231)
مسئله 404 ◄ 6) كيفيّت حمل (بردن) ميّت:
اگر چهار نفر باشند و تو يكي از آن ها باشي اوّل گوشه ی جلوي تابوت را بر دوش سمت راستت بگذار و بعد گوشه ي عقب آن را بر همان طرفت بگذار و بعد گوشه ي جلوي آن را بر دوش سمت چپت بگذار و بعد گوشه ی عقب آن را بر دوش سمت چپت بگذار (يعني اين كار را به صورت دوراني و هر گوشه اي را كه گرفته مي شود، ده قدم برداشته شود).
دليل:
عبدالله ابن مسعود (رض): اين كار (از چهار گوشه ي تابوت گرفتن) از سنّت است. (سنن ابن ماجه ج1ص474 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص325 - مصنف ابن ابي شيبة ج3ص168 - مسند الطيالسي ج1ص169 - مسند الامام ابي حنيفة ج1ص250)
مسئله 405 ◄ در بردن میّت تسريع كرده شود ولي نبايد يورغه رفت (با لرزش راه رفتن و تكان خوردن).
دليل:
عبدالله ابن مسعود (رض): از رسول الله ﷺ در باره ي چگونگي بردن جنازه پرسيديم؛ حضرت ﷺ جواب دادند: به حدّ خبب نرسد (يعني سريع برويد ولي به حدّ تكان خوردن میّت نرسد)؛ زيرا اگر میّت از نيكان باشد وي را زودتر به جاي نيكش رسانده ايد و اگر از بدان باشد پس زودتر از هول (صدمات) دوزخ دور شده ايد. (مسند امام احمد ج1ص650 - سنن الترمذي ج4ص50 - سنن ابي داود ج8ص470 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص330 - مسند ابي يعلي ج9ص87 - نيل الأوطار شرح منتقى الأخبار ج4ص103 - كنز العمال ج1ص3175 - تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير ج2ص101)
مسئله 406 ◄ راه رفتن در پس جنازه مستحبّ است (وقتي میّت را مي برند و شما نیز مي خواهيد برويد، پس مستحبّ است كه عقب تر از میّت حركت كنيد).
دليل:
رسول الله ﷺ: جنازه متبوع است نه تابع. (مسند امام احمد ج1ص650 - سنن الترمذي ج4ص50 - سنن ابي داود ج8ص470 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص330 - مسند ابي يعلي ج9ص87 - نيل الأوطار شرح منتقى الأخبار ج4ص103 - كنز العمال ج1ص3175 - تلخيص الحبير في أحاديث الرافعي الكبير ج2ص101)
مسئله 407 ◄ 7) نشستن قبل از اينكه جنازه گذاشته شود مكروه است.
دليل:
رسول الله ﷺ: وقتي دنبال جنازه اي مي رويد، قبل از گذاشته شدن میّت بر زمين ننشينيد. (مسند امام احمد ج3ص427 - سنن ابي داود ج8ص457 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص337 - مسند ابي يعلي ج2ص388)
مسئله 408 ◄ 8) قبر را لحد كرده شود (لحد: گود كردن قبر به سمت قبله).
دليل:
رسول الله ﷺ: لحد براي ما (مسلمانان) و پاره كردن زمين براي ديگران است. (مسند امام احمد ج5ص479 - سنن الترمذي ج4ص98 - سنن ابي داود ج9ص25 - سن الكبري للبيهقي ج5ص279 - سنن النسائي الصغري 4ص384 - سنن ابن ماجه ج1ص496)
مسئله 409 ◄ 9) و میّت را از طرف قبله داخل قبر گذاشته مي شود.
دليل:
رسول الله ﷺ به داخل قبري رفتند و میّت را از طرف قبله وارد قبر كردند. (سنن الترمذي ج4ص114 - نيل الاوطار ج4ص125 - نصب الراية باب الجنائز)
مسئله 410 ◄ و كسي كه میّت را در قبر مي گذارد بگويد: «بسم الله و علي ملة رسول الله» (با نام الله ﷻ تو را مي گذارم و به دين محمد ﷺ مي سپارمت).
دليل:
رسول الله ﷺ وقتي میّت را در قبر مي گذاشتند اين كلمات را مي گفتند و به گفتن آن امر مي كردند. (المستدرك على الصحيحين ج1ص520 - صحيح ابن حبان ج4 ذكرُ ما يقولُ المرءُ إذا أراد أن يُدَلِّيَ أخاه في حُفرته نسألُ اللَّه بركةَ ذلكَ الوقتِ - مسند امام احمد بن حنبل ج2ص106 - المسند الجامع باب الجنائز - الاوسط ابن المنذر باب ذكر التسمية عند وضع الميت في القبر - مسند ابي يعلي ج10ص129 - سنن النسائي الكبري ج6ص268)
مسئله 411 ◄ و میّت را به راست خوابانده و رويش را به طرف قبله گردانده مي شود.
دليل:
رسول الله ﷺ گناهان كبيره را شمردند و نام بردند كه يكي از آن ها تعرّض به بيت الله الحرام بود و فرمودند: استحلال (بی حرمتی) قبله ي زندگان و مردگان يكي از آن ها مي باشد. (سنن الكبري للبيهقي ج5ص281 - جامع المسانيد و المراسيل ج3ص369 - المستدرك علي الصحيحين ج1ص127 - سنن ابي داود ج8ص77)
مسئله 412 ◄و اگر كفن بسته شده بود آن را باز كرده مي شود.
دليل:
رسول الله ﷺ به سمره (رض) امر كردند تا عقود كفن را از پسرش كه فوت شده بود باز كند. (سنن الكبري للبيهقي ج5ص278 - مراقي الفلاح شرح نور الإيضاح ج1ص305)
زيرا ديگر خوف انتشار كفن نيست. (الهداية و البناية ج3ص254)
مسئله 413 ◄ و با خشت خام يا ني روي لحد چيده مي شود.
دليل:
زيرا براي حضرت رسول الله ﷺ از خشت خام استفاده كردند. (المستدرك على الصحيحين ج1ص515 - مسند البزار ج3ص309 - صحيح ابن حبان ج6ص169 - مصنف ابن أبي شيبة ج8ص567 - مسند الإمام أحمد ج1ص275)
و نيز روايت شده است كه دسته اي از ني نيز استفاده شده است. (مصنف ابن أبي شيبة ج3ص214)
مسئله 414 ◄ و روي آن خاك ريخته مي شود.
مسئله 415 ◄ روي قبر را مانند كوهان شتر درست كرده مي شود.
دليل:
كساني كه قبر رسول الله ﷺ را ديده اند خبر دادند كه قبر ايشان مسنم (مثل كوهان شتر) بوده است و مسطّح نبوده است و همچنين قبر حضرت ابوبكر (رض) و حضرت عمر (رض). (صحيح البخاري ج1ص467 - مشكاة المصابيح ج1ص472 - الهداية و البناية ج3ص259 - مصنف ابن ابي شيبة ج3ص215 - نصب الرايه با الجنائز)
مسئله 416 ◄ آداب خاك ريختن بر قبر:
خاك بيشتر از آنچه كه از كندن قبر خارج شده باشد ريخته نشود. (البنايه و الهدايه ج3ص257)
خاك قبري را بر قبر ديگر حمل كرده نشود. (البنايه و الهدايه ج3ص257)