نام : کتاب اسلام المسلم باسلام محمد خاتم الانبیاء - جلد 2
نویسنده : دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری
شناسه : 2

فصل18 نماز عيد (فطر و قربان)

فصل18: نماز عيد (فطر و قربان)
1) مستحبّات روز عيد فطر:
مسئله 344 ◄ 1- خوردن.
دليل:
رسول الله ﷺ در روز عيد قبل از اينكه چند خرما بخورند به سوي مصلّي (عیدگاه) نمي رفتند و آن ها را به عدد فرد مي خوردند. (سنن الدارقطني ج2ص34 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص61 - صحيح البخاري ج1ص324)
مسئله 345 ◄ 2- مسواك زدن.
دليل:
زيرا علّتي كه در روز جمعه باعث شده بود كه غسل و مسواك و خوشبو كرده شود در روز عيد نیز وجود دارد. (البنايه و الهدايه ج3ص100)
مسئله 346 ◄ 3- غسل كردن.
دليل:
رسول الله ﷺ در روز عيد فطر و قربان غسل مي كردند. (سنن ابن ماجه ج1ص417 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص52)
مسئله 347 ◄ 4- استعمال چيز خوشبو (عطر زدن).
مسئله 348 ◄ 5- پوشيدن بهترين لباس خود.
دليل:
رسول الله ﷺ لباس راه راه (برد احمر (لباسی كه داراي خط قرمز است)) داشتند كه در عيد و جمعه مي پوشيدند. (نصب الرايه كتاب الصلاه باب صلاة العيدين)
مسئله 349 ◄ 6- دادن زكات فطريه.
دليل:
رسول الله ﷺ امر كردند كه قبل از خروج به مصلّي زكات فطر اداء شود. (صحيح البخاري ج2ص546 - السنن الصغري للبيهقي باب زكاه الفطر - صحيح مسلم ج7ص55)
و به سوي مصلّي حركت كند.
مسئله 350 ◄ 2) قبل از نماز عيد نماز نفل خوانده نشود.
دليل:
زيرا رسول الله ﷺ اين كار را (خواندن نفل) انجام ندادند در حالي كه ايشان بر خواندن نماز حريص بودند. (الهدايه و البنايه ج3ص105)
مسئله 351 ◄ شروط نماز عيد در نحوه اداء و نحوه واجب شدن مانند نماز جمعه است. 
يعني بر هركس كه نماز جمعه واجب باشد نماز عيد نیز واجب است و در هر جا كه نماز جمعه واجب است نماز عيد نیز واجب است و در هر جا كه نماز جمعه جائز نيست نماز عيد نیز جائز نمی باشد؛ مثلاً نماز جمعه فقط در شهر جائز است و در روستا جائز نيست پس نماز عيد نیز همچنين است.
دليل:
از حضرت علي (رض): جمعه و تكبير تشريق و نماز فطر و قربان نيست مگر در شهر. (مصنف ابن ابي شيبه ج2ص10)
مسئله 352 ◄ 3) وقت نماز عيد از ارتفاع خورشيد تا وقت نماز ظهر می باشد (يعني وقتي خورشيد بعد از طلوع بالا آمد تا زوال خورشيد در نيم روز).
دليل:
عبدالله بن بسر (رض) صحابه ی رسول الله ﷺ دير كردن امام براي نماز عيد را نپسنديدند و گفتند كه ما تا الآن در زمان رسول الله ﷺ نماز را تمام مي كرديم (زمان گفتن اين قول موقع نماز اشراق بود). (سنن الكبري للبيهقي ج5ص59 - نصب الرايه كتاب الصلاه فصل العيدين)
مسئله 353 ◄ 4) طريقه ی اداي نماز عيد مانند نمازهاي ديگر می باشد؛ فقط فرق آن اين است كه در هر ركعت از نماز عيد سه تكبير (الله اكبر) اضافه گفته مي شود و جاي تكبيرها در ركعت اوّل بعد از «سبحانك...» مي باشد و در هر يك از تكبيرها، دست ها را مانند تكبير تحريمه بالا برده مي شود.
و تکبیر در ركعت دوّم بعد از قرائت و قبل از ركوع مي باشد و در اين سه تكبير نیز دست ها بالا برده مي شود.
دليل:
ابن مسعود (رض) تكبيرات عيدين (دو عيد) را تعليم مي دادند كه نه (9) تكبير است؛ در قيام ركعت اوّل پنج تكبير (چهار آن قبل از قرائت) و در ركعت دوم چهار تكبير بعد از قرائت (قبل از ركوع). (مصنف ابن ابي شيبه ج2ص78 - موطا مالک ج1ص349ش جديده - نصب الرايه ج3ص388ش جديده)
مسئله 354 ◄ اگر عذري پيش بیاید و نماز عيد در روز اوّل اداء نشود، در روز بعد آن خوانده شود.
دليل:
هلال ماه شوّال بر رسول الله ﷺ و صحابه (رض) معلوم نشد و بعد از ظهر گروهي آمدند و بر رؤيت هلال شهادت دادند و رسول الله ﷺ امر كردند كه افطار كنند و نماز عيد را فردا بخوانند. (سنن ابن ماجه ج1ص529 - مصنف ابن ابي شيبه ج8ص385 - منتقي ابن الجارود ج1ص136 - سنن الكبري للبيهقي ج5ص107 - مسند امام احمد ج6ص48)
مسئله 355 ◄ 5) وقتي امام نماز عيد را بخواند، نماز عيد ديگر قضا ندارد. (اگر توانست نماز را با امام بخواند و اگر ميسّر نشد قضا ندارد).
دليل:
زيرا عبادت بودن نماز عید به طريق انفرادی ثابت نشده است بلکه به طريق جماعت ثابت شده است و این از عهده ي منفرد خارج است. (الهدايه و البنايه ج3ص120)
مسئله 356 ◄ 6) عيد قربان نیز مانند عيد فطر مي باشد با اين تفاوت كه در روز قربان مستحبّ است كه چيزي خورده نشود تا نماز عید قربان خوانده شود.
دليل:
رسول الله ﷺ در روز عيد قربان تا وقتی كه از مصلّي برگردند چيزي نمي خوردند.
مسئله 357 ◄ 7) هنگام رفتن به مصلّي و در راه مصلّي تكبير تشريق به جهر گويد.
دليل:
ابن عمر (رض) در راه رفتن به مصلّي تكبير تشريق به جهر مي گفتند. (سنن الكبري للبيهقي ج5ص54)
مسئله 358 ◄ 8) نماز عيد قربان را مي توان در هر يك از سه روز اداء كرد؛ چه از روي عذر و چه بدون عذر.
دليل:
زيرا نماز عيد قربان مقدّر به ايّام قرباني است. (و آن سه روز مي باشد). (مراقي الفلاح ج1ص287 - حاشيه الطحطاوي ج1ص287 - مجمع الانهر ج1ص172 - الهدايه و البنايه ج3ص122)
مسئله 359 ◄ 9) در خطبه ي عيد قربان به مردم تكبير تشريق و چگونگي قربان كردن را تعليم داده شود. 
در خطبه ي عيد فطر نیز احكام فطر را تعليم كرده شود.
دليل:
خطبه براي تعليم مشروع وقت (آنچه در حال حاضر مأمور به انجام آن مي باشيم) مي باشد. (الهدايه و البنايه ج3ص122)
مسئله 360 ◄ در روز عرفه (يك روز قبل از عيد قربان (9 ذي الحجه)) بخاطر تشبّه به حاجيان نبايد اجتماع كرد.
دليل:
زيرا وقوف عرفه (جمع شدن در عرفات) عبادتي است كه مخصوص يك مكان خاص مي باشد پس در جايي غير از آن مكان عبادت نخواهد بود. (الهدايه و البنايه ج3ص124 – البحر الرائق ج2ص170 – غرر الحكام كتاب الصلاه فصل العيدين)
مسئله 361 ◄بعد از هر نماز فرضي كه به جماعت مستحبّه اداء شود تكبير تشريق گفتن بر مقيم در شهر و زني كه به مردي اقتداء كرده باشد و مسافري كه به مقيم اقتداء كرده باشد، از نماز صبح روز عرفه (9 ذي الحجه) تا عصر روز اوّل عيد قربان، واجب است.
بر طبق قول امام اعظم (رض) بعد از هشت نماز تكبير تشريق گفته مي شود.
دليل:
امام اعظم (رض) قول ابن مسعود (رض) را گرفته است؛ زيرا به جهر گفتن تكبير بدعت است؛ پس هر كدام را كه كمتر باشد گرفته مي شود (در بين صحابه (رض) مسئله اختلافي مي باشد). (الهدايه و  البنايه ج3ص127 - نصب الرايه باب صلاه العيدين - البحر الرائق ج2ص170 - تبيين الحقائق باب العيدين - كنزالدقائق باب العيدين - اصول السرخسي ج1ص11)
ترجمه ی آیه: ذكر كنيد الله ﷻ را در روزهاي معدود (شمرده شده و محدود). (سوره بقره آيه 203)
و طبق نقل از اهل تفسير منظور ايّام تشريق مي باشد؛ پس بايد در همه ي ده (10) روز ذي الحجّه بايد واجب مي بود ولي بخاطر اجماع صحابه (رض) تا قبل از روز عرفه واجب نيست و براي بعد از روز اول عيد قربان هيچ نصّ و اجماعي براي واجب بودن تكبير نيست؛ پس كمتر گفتن اولي مي باشد. (البنايه و  الهدايه ج3ص127)
مسئله 362 ◄ 10) و اصل در ذكر و تكبير اخفاء مي باشد؛ بدليل كلام الله ﷻ: ترجمه آیه: پروردگار خود را بخوانيد از روي زاري و به طور خفيّه؛ همانا الله ﷻ از حدّ تجاوز كنندگان را دوست ندارد. (سوره ی اعراف آیه 55)
در آيه اي ديگر مي فرمايد: ترجمه آیه: پروردگارت را ياد كن در دل خود از روي زاري و ترس و بدون جهر. (سوره ی اعراف آیه 205)
و قول رسول الله ﷺ: بهترين ذكر اخفاء آن مي باشد. (مسند امام احمد ج1ص304 - الدعاء للطبراني باب فضل ذكر الخفي - منتخب عبد بن حميد ج1ص76 – مسند شهاب ج2ص217 – مسند ابي يعلي ج2ص81 - مجمع الزوائد ج10ص85 - شعب الايمان للبيهقي ج1ص406 – المسند الشاشي باب عمر بن حكم عن سعد - مصنف ابن ابي شيبه ج7ص108)
و ذكر خفيه به ادب نزديكتر و از رياء دورتر مي باشد. پس اين دليل ها را ترك كرده نشود مگر اينكه دليل شرعي (قرآن و حديث) بر تخصيص اين ادلّه باشد. (اعلاءالسنن ج6ص2435)
جهر به تكبير بين سنّت بودن و بدعت بودن مورد ترديد است؛ پس شك در تخصيص يافتن از عموم آيه ی اخفاء مي باشد؛ پس آن را (اخفاء را) ترك كرده نشود. (اعلاء السنن ج6ص2435)
حکم فقهی: اگر بین واجب بودن و بدعت بودن تردید باشد، برای رعایت احتیاط به آن عمل کرده شود.
و اگر بین سنّت بودن و بدعت بودن تردید باشد، پس آن عمل باید ترک شود؛ به دلیل اينكه ترك بدعت لازم است و ادای سنّت غیر لازم. (مبسوط سرخسی ج2ص493 - بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع ج2ص180- بحر الرائق شرح كنز الدقائق ج 4 ص 204- رد المختار ج8 ص56 وج5 ص131- حاشیه ی رد المختار ج2 ص11و485)
مسئله 363 ◄ و بدعت بودن جهر:
در سفري صحابه تكبير را به جهر گفتند و رسول الله ﷺ به آنان گفت كه صدايتان را پائين بياوريد؛ زيرا شما كر و يا غائب را نمي خوانيد (يعني پروردگار شما كر يا غائب نيست) بلكه وي با شماست و شنوا و نزديك است. (صحيح البخاري ج4ص1538 - سنن النسائي الكبري ج4ص398 - سنن الكبري للبيهقي ج3ص7 - مسند امام احمد ج5ص573 - صحيح مسلم ج17ص23 - مصنف ابن ابي شيبه ج7ص108)
و دليل جهر كردن صحابه بخاطر نشاط يا ترساندن دشمن بوده است. (اعلاء السنن ج6ص2439)
بعضي براي جائز بودن ذكر جهر، حديث رسول الله ﷺ را دليل مي آورند كه فرمودند: الله ﷻ فرمودند: من در نزد گمان بنده ي خود هستم و من با بنده ي خود هستم وقتي مرا ذكر كند؛ اگر مرا در دل خويش ذكر كند من نیز او را در نفس خود ذكر خواهم كرد و اگر در بين جماعت ذكر كند، پس من وي را در جماعتي بهتر از آن ياد خواهم كرد.
اينكه گفته شده «در جماعتي» منظور در جاهايي است كه ذكر در جماعت مشروع باشد (مأمور باشد)؛ مانند خطبه و مانند آن؛ زيرا اجماعاً ذكر در مجالس لهو و لعب و مانند آن حرام است و همچنين ذكر جهر هنگام جماع اجماعاّ حرام است. (اعلاء السنن ج6ص2440)
و ديگر حديثي كه ابن عباس (رض) روايت مي كند كه مي گويد: من تمام شدن نماز اصحاب را با شنيدن تكبير آن ها مي فهميدم؛ در پاسخ آن بايد گفت كه اين كار براي مدتي اندك بوده است نه بر سبيل مداومت و براي تعليم بوده است و اين قول را امام شافعي (رض) نيز قائل است. (اعلاء السنن ج6ص2440)
و در اين حديث ابن عباس (رض) مي گويد كه در زمان رسول الله ﷺ اين طور بود؛ معلوم مي شود كه رسول الله ﷺ هميشه انجام نمي داده است و اصحاب (رض) نیز آن را انجام نمي داده اند. (اعلاء السنن ج6ص2440)
معني [إنَّهُ لا يُحِبُّ المُعْتَدِينَ] (خداوند از حدّ تجاوز كنندگان را دوست ندارد): متجاوزين را بلند كنندگان صدا در دعاء گفته اند. (تفسير طبري ذيل آيه 55اعراف)
[ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً] الله ﷻ در اين آيه دو چيز را قيد كرده است؛ يكي تضرّع (زاري) و ديگري اخفاء؛ پس دعاء بدون تضرّع بي ارزش است، همچنين دعاء بدون اخفاء نیز بي ارزش است. (تفسير آلوسي ذيل آيه 55 سوره ی اعراف)
مسئله 364 ◄ و امامين (امام ابويوسف (رض) و امام محمد (رض)) گويند كه از صبح روز عرفه تا آخر ايّام تشريق (13 ذي الحجه [يك روز بعد از آخر عيد قربان]).
دليل:
از حضرت علي (رض): از صبح روز عرفه تا عصر آخر ايّام تشريق تكبير مي گفتند. (مصنف ابن ابي شيبه ج2ص72 - كنز العمال ج1ص884)
(بر طبق قول امامين (رض) بعد از بيست و سه نماز تكبير تشريق گفته مي شود).
مسئله 365 ◄ اگر امام جماعت تكبير تشريق را ترك كند مقتديان بايد بگويند.
دليل:
امام محمد (رض) از امام ابويوسف (رض): همراه امام اعظم (رض) نماز مغرب را در روز عرفه به امامت من خوانديم و من فراموش كردم كه تكبير تشريق بگويم، در اين حال امام اعظم (رض) تكبير گفتند. (الهدايه و البنايه ج3ص133 - حاشيه الطحطاوي علي مراقي الفلاح ج1ص287)

تكبير تشريق
مسئله 366 ◄ 11) تكبير تشريق: اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ, لا إلَهَ إلا اللَّهُ وَاَللَّهُ أَكْبَرُ, اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ.
اين تكبير از حضرت ابراهيم (ع) به يادگار رسيده است. (العنايه شرح الهدايه باب العيدين)