مباحث بدعت از نگاه دین/ تقریرات النبی (ص) و افعال اصحاب (رض)

مباحث بدعت از نگاه دین/ تقریرات النبی (ص) و افعال اصحاب (رض)

دکتر عبدالصدیق آخوند کشمیری: در مطالب قبلی مساله بدعت را از نظر لغوی، در تفاسیر و در روایات وارده از رسول الله صلی الله علیه و سلّم بیان داشتیم و در این مطلب نیز بنا داریم بدعت را از چشم انداز تقریرات پیامبر (ص) - یعنی اعمالی که اصحاب رسول الله (ص) با علم به روایات بدعت، بدون اینکه رسول الله (ص) فرمان دهند و یا از ایشان اجازه بگیرند، انجام میداده اند و وقتی رسول الله صلی الله علیه و سلّم از آن اعمال با خبر می شدند، بنا بر شخصیت انجام دهنده، توصیه هایی می کردند – مورد توجه قرار دهیم. اما چرا این مطلب را در مساله بدعت دخیل میدانیم؟ دلیل آن این است که رسول الله (ص) معنای بدعت مذموم را به خوبی می دانند و در برابر بدعت بدعتگذاران سکوت نخواهند کرد و این مطلب در کتب (در بحث دلیل بودن تقریر النبی) مشروح مذکور است.

 

از جهت دیگر اصحاب رسول الله (ص) بیشترین حساسیت را در قبال بدعت داشته اند که این مساله ان شاء الله در مطلب آینده به تفصیل بیان خواهد شد.

 

همچنین، جهت دیگری نیز برای این مدعا میتوان قائل شد و آن اینکه بعضی راه افراط را رفته و حتی مشروعات و معروفات دینی – عبادات اسلامی از قبیل نماز و قرآن و صدقه- را به بهانه انجام ندادن رسول الله (ص)، آن عمل نیک و پسندیده را بدعت نامیده، به خود اجازه می دهند که از آن منع کنند. غافل از آنکه کسی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلّم برای انجام عبادات شناخته شده از رسول الله (ص) کسب اجازه نمی کرده است.

 

مباحث قبلی «بدعت از نگاه دین» جهت مطالعه:

سلسله مباحث بدعت از نگاه دین /بدعت در معنا و لغت

سلسله مباحث بدعت از نگاه دین /بدعت در آیات قرآن و بیان آن در تفاسیر اهل سنت

سلسله مباحث بدعت از نگاه دین/بدعت در قرطبی

سلسله مباحث بدعت از نگاه دین/بدعت در روایات وارده از رسول الله (ص)

 

چند روایت که در آن تقریرات و آموزه های رسول الله (ص) ذکر شده است

 

روایت اول؛ حفظ اعتدال در عبادت:

عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ يَقُولُ جَاءَ ثَلَاثَة رَهْط إِلَى بيُوت أَزْوَاجِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَسْأَلُونَ عَنْ عِبَادَةِ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَلَمَّا أخبروا كَأَنَّهُمْ تقالوها فَقَالُوا وَأَيْنَ نَحْنُ مِنَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَدْ غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَمَا تَأَخَّرَ قَالَ أحدهم أما أَنا فَإِنِّي أُصَلِّي اللَّيْل أبدا وَقَالَ آخر أَنا أَصوم الدَّهْر وَلَا أفطر وَقَالَ آخر أَنَا أَعْتَزِلُ النِّسَاءَ فَلَا أَتَزَوَّجُ أَبَدًا فَجَاءَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَيْهِمْ فَقَالَ: «أَنْتُمُ الَّذِينَ قُلْتُمْ كَذَا وَكَذَا أَمَا وَاللَّهِ إِنِّي لَأَخْشَاكُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاكُمْ لَهُ لَكِنِّي أَصُومُ وَأُفْطِرُ وَأُصَلِّي وَأَرْقُدُ وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِي فَلَيْسَ مني». (مشكاة المصابيح (1/ 52) شماره روایت:145)

 

از انس پسر مالک: سه کس به خانه ی زنان پیامبر آمدند و از عبادت رسول الله (ص) پرسیدند (که در شبانه روز چه اندازه عبادت می کنند) و وقتی از عبادت رسول الله (ص) باخبر شدند گویا که آنان عبادت رسول الله (ص) را کم پنداشتند و گفتند: ما کجا و رسول الله (ص) کجا، ایشان که ذنوب گذشته و آینده اش بخشیده شده است پس یکی از آنها گفت: من یکی که تا ابد شب را به نماز میگذرانم و دیگری گفت: من هم روزه میگیرم و بدون روزه نخواهم بود و آخری گفت: من از زنان دوری میکنم و هیچگاه ازدواج نخواهم کرد. رسول الله (ص) پیش آنان آمدند و فرمودند: شما آن کسانی هستید که فلان و فلان سخن را گفتید؟ به الله قسم من با خشیت ترین شما برای الله هستم و با تقواترین شما برای الله هستم ولی روزه میگیرم و افطار میکنم و نماز میخوانم و میخوابم و زنان را نکاح میکنم پس هرکس از سنت من دوری کند، از من نیست.

 

در این روایت رسول الله (ص) از افراط در عبادت منع نموده اند و فرمودند که روزه بگیرید و در خلال آن روزه نگیرید و اعتدال را رعایت کنید و ازدواج کنید و نماز بخوانید و بخوابید.

 

روایت دوم؛ دعا را خود شخص انتخاب میکند که چگونه و با چه الفاظی دعا کند:

عن عبد الله بن بريدة عن أبيه رضي الله عنهما: أن رسول الله صلى الله عليه وسلم سمع رجلاً يقول: اللهم إني أسألك بأني أشهد أنك أنت الله لا إله إلا أنت الأحد الصمد الذي لم يلد ولم يولد ولم يكن له كفواً أحد، فقال: لقد سألت الله بالاسم الأعظم الذي إذا سئُل به أعطى، وإذا دعي به أجاب. ابن حبان

 

از عبدالله پسر بریده از پدرش: رسول الله (ص) از مردی شنید که اینگونه دعا میکند: بار الها از تو میخواهم برای اینکه من گواهی می دهم که تو الله هستی که الهی غیر تو نیست و یگانه و بی نیاز از دیگران هستی و دیگران به تو نیاز دارند و تو نزاده ای و زاده نشده ای و فردی با تو برابر نیست.

پس رسول الله (ص) فرمودند: قطعا با اسم اعظم دعا کردی که اگر با آن چیزی خواسته شود، عطا می شود و دعا کرده شود، دعایش مستجاب می شود.

 

روایت سوم؛ روش صحابه در ذکر الله و تایید رسول الله (ص):

حَدَّثَنَا الْعَبَّاسُ بْنُ عُثْمَانَ الدِّمَشْقِيُّ، حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ مُسْلِمٍ، حَدَّثَنَا حَنْظَلَةُ بْنُ أَبِي سُفْيَانَ، أَنَّهُ سَمِعَ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ سَابِطٍ الْجُمَحِيَّ يُحَدِّثُ عَنْ عَائِشَةَ، زَوْجِ النَّبِيِّ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - قَالَتْ: أَبْطَأْتُ عَلَى عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - لَيْلَةً بَعْدَ الْعِشَاءِ، ثُمَّ جِئْتُ، فَقَالَ: "أَيْنَ كُنْتِ؟ " قُلْتُ: كُنْتُ أَسْمِعُ قِرَاءَةَ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِكَ لَمْ أَسْمَعْ مِثْلَ قِرَاءَتِهِ وَصَوْتِهِ مِنْ أَحَدٍ، قَالَتْ: فَقَامَ وَقُمْتُ مَعَهُ حَتَّى اسْتَمَعَ لَهُ، ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ، فَقَالَ: "هَذَا سَالِمٌ مَوْلَى أَبِي حُذَيْفَةَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَ فِي أُمَّتِي مِثْلَ هَذَا (سنن ابن ماجه ت الأرنؤوط (2/ 363))

 

از ام المومنین عایشه: در زمان رسول الله (ص) شبی بعد نماز عشاء دیر کردم و رسول الله (ص) از دیر کردن من جویا شدند و پرسیدند: کجا بودی؟ جواب دادم یا رسول الله (ص) قرائت مردی را در مسجد شنیدم که تا به حال چنین قرائتی نشنیده بودم. حضرت عائشه ادامه داد: رسول الله (ص) برخاستند و من نیز در پی ایشان به راه افتادم و به من فرمودند: آیا این شخص را می شناسی؟ گفتم: خیر. فرمودند: این، سالم، آزادکرده ی حذیفه است و بعد فرمودند: سپاس الله را که در امت من نیز همانند این قرار داد.

 

نکته: رسول الله (ص) از قرائت بعد نماز خبر نداشتند و صحابه نیز اجازه نگرفته اند و بعد که دیدند، الله را سپاس گفتند که چنین افرادی در امت ایشان هستند.

 

در تایید این مطلب روایتی دیگر ذکر می شود:

حَدَّثَنَا يَزِيدُ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مُحَمَّدٌ، عَنْ أَبِي سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ الْمَسْجِدَ فَسَمِعَ [ص:501] قِرَاءَةَ رَجُلٍ، فَقَالَ: «مَنْ هَذَا؟» قِيلَ: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ قَيْسٍ، فَقَالَ: «لَقَدْ أُوتِيَ هَذَا مِنْ مَزَامِيرِ آلِ دَاوُدَ» مسند أحمد مخرجا (15/ 500) 9806.

 

از ابو هریره: رسول الله (ص) وارد مسجد شدند پس قرائت مردی را شنیدند پس پرسیدند: این شخص کیست؟ گفته شد: وی عبدالله بن قیس است پس فرمودند: همانا به وی از مزامیر داود عطا شده است.

پس نه صحابه اجازه گرفته اند و نه رسول الله (ص) خبر داشتند و وقتی دیدند تایید کردند.

 

روایت چهارم؛ در مورد صدقه دادن برای میت، صحابه از رسول الله (ص) اجازه نمی گیرند بلکه از «افضل بودن کدامین صدقه» می پرسند:

حدَّثنا محمدُ بنُ كثيرٍ، أخبرنا إسرائيلُ، عن أبي إسحاق، عن رجلٍ عن سعدِ بن عبادة، أنه قال: يا رسولَ الله، إن أمَّ سعدٍ ماتت، فأيُّ الصَّدَقَة أفضَلُ؟ قال: "الماءُ" قال: فحفر بئراً، وقال: هذه لأم سعد. سنن أبي داود ت الأرنؤوط (3/ 109).

 

از سعد پسر عباده: یا رسول الله (ص) مادر سعد فوت کرد، کدامین صدقه برایش افضل و بهتر است؟ فرمودند: آب. پس سعد چاهی کند و گفت این برای مادر سعد (یعنی ثواب استفاده از این آب برای مادر سعد باشد).

نکته: صحابی در مورد اینکه آیا صدقه برای میت جایز است یا خیر، نپرسیدند بلکه از افضل صدقات پرسیدند و رسول الله (ص) نیز از صدقه با فلان ویژگی منع نکردند بلکه فرمودند: آب و این آب مطلق است و شرایطی ندارد.

 

در پایان مطلبی از ابوجعفر طحاوی محدث عالیقدر شافعی (که بعدا حنفی شد) را به عنوان نتیجه بیان میکنیم:

عَنْ طَاوُسٍ قَالَ: "ذُكِرَ الِاجْتِهَادُ، فَقِيلَ: تِلْكَ حِدَّةُ الْإِسْلَامِ وَشِرَّتُهُ , وَلِكُلِّ شِرَّةٍ فَتْرَةٌ، فَمَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى سُنَّةٍ فَقَدْ هُدِيَ , وَمَنْ كَانَتْ فَتْرَتُهُ إِلَى بِدْعَةٍ أَوْ ضَلَالَةٍ فَقَدْ ضَلَّ"

 

از طاوس: بحث جهاد شد و گفتند این (جهاد) همان نشاط و حدت اسلام است و در پس این نشاط، سستی برای آن است پس هرکس که فترت و سستی وی به سوی سنت باشد و بر سنت باشد هدایت یافته است و هرکس که فترت وی به بدعت و ضلالت باشد، گمراه شده است.

 

توضیح مطلب: از رسول الله (ص): برای هر عملی، نشاطی پیش می آید و بعد آن به سستی می گراید پس هرکس که سستی، وی را به سنت سوق دهد، هدایت یافته است و هر کس به غیر آن مشغول شود، گمراه شده است.

 

نتیجه گیری طحاوی:

 با توجه به آنچه از احادیث بیان شد به این نتیجه رسیدیم که شرة به معنی تیزی و تندی در امور است که مسلمانان از نزد خود در مورد انجام اعمالی که به طریق آن به پرودگارشان نزدیکی میجویند، می باشد و رسول الله (ص) آن اعمالی را که از آن «تندی» خالی است و تغییر آن به اعتدال باشد را دوست می داشتند و به تمسک به اعمال صالحی که مداومت بر آن روا بود، امر می کردند و التزام به آن را تا لقای الله، امر می کردند و از رسول الله (ص) در کشف این معنا آمده است: بهترین اعمال برای الله، مداوم آن است هرچند که آن عمل کم باشد. شرح مشكل الآثار (3/ 270)

 

منابع:

  • الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان مؤلف: محمد بن حبان بن أحمد بن حبان بن معاذ بن مَعْبدَ، (متوفى: 354هـ) ترتيب: الأمير علاء الدين علي بن بلبان الفارسي (المتوفى: 739 هـ) ناشر: مؤسسة الرسالة، بيروت چاپ اول، 1408 هـ - 1988 م
  • سنن ابن ماجه مؤلف: ابن ماجة - وماجة اسم أبيه يزيد - أبو عبد الله محمد بن يزيد القزويني (متوفى: 273هـ) ناشر: دار الرسالة العالمية چاپ اول، 1430 هـ - 2009 م
  • سنن أبي داود مؤلف: أبو داود سليمان بن الأشعث (المتوفى: 275هـ) ناشر: المكتبة العصرية، صيدا - بيروت
  • شرح مشكل الآثار المؤلف: أبو جعفر أحمد بن محمد (المتوفى: 321هـ) ناشر: مؤسسة الرسالة چاپ اول - 1415 هـ، 1494 م
  • مسند الإمام أحمد بن حنبل مؤلف: أبو عبد الله أحمد بن محمد بن حنبل بن هلال بن أسد الشيباني (متوفى: 241هـ) محقق: أحمد محمد شاكر ناشر: دار الحديث – قاهرة چاپ اول، 1416 هـ - 1995 م
  • مشكاة المصابيح مؤلف: محمد بن عبد الله الخطيب عمري، أبو عبد الله، (متوفى: 741هـ) ناشر: المكتب الإسلامي – بيروت چاپ سوم، 1985